به گزارش خبرنگار حوزه سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، تا به امروز 6 سال از آغاز جنگ نیابتی آمریکا در سوریه میگذرد و هر چه زمان پیش میرود، اهداف شوم این ناآرامیها بیشتر از قبل نمایان میشود، اهدافی که در ظاهر جنگ تروریسم با سوریه و عراق بود، اما امروزه معلوم شده بزرگترین هدف آمریکا و دار و دستهاش تجزیه سوریه و عراق و عملی کردن پروژه شوم خاورمیانه بزرگ است.
خاورمیانه بزرگ چیست؟
تفرقه بیانداز و حکومت کن و یا جدا کن و غالب شو، این عبارت همواره در تاریخ بشر با نام لشکرکشان و جنگ طلبان بزرگ و قدرتهای استعماری سلطهگر و انحصار طلب معادل بوده است که نخستین بار توسط برنارد لوییز یکی از افراطیترین یهودیان دنیا در غالب یک راهبر ژئوپلتیک مطرح شد. وی را تاثیرگذارترین تاریخدانی می دانند که پس از جنگ جهانی دوم در مورد دنیای اسلام و خاورمیانه کار کرده است.
برنارد لوئیس یک یهودی طرفدار اسرائیل است که دنیای اسلام و خاورمیانه را به خوبی میشناسد. سالها در مورد تاریخ این منطقه مطالعه کرده و به آرشیوهای آخرین امپراطوری مسلمانان دسترسی داشته و چگونگی اضمحلال آن و در نتیجه فراهم شدن امکان تاسیس کشور مجعول اسرائیل را دقیقا بررسی کرده است. علاقه او به موضوع تفرقه در دنیای اسلام و زمینههای آن از همین جا باید نتیجه گیری شود که رساله دکترای او مربوط به بررسی تکوین فرقه اسماعیلیه است که در نوع خود یکی از بزرگترین انشعاب ها و تفرقه های تاریخ امت اسلامی به شمار می رود.
برنارد لوئیس بهتر از هر شرقشناس دیگری تاثیر این تفرقه ها و جدایی ها را بر پیکره اسلام و مسلمانان می فهمد. از همین روست که نتیجه یک عمر تلاش و مطالعه خود را در طرحی گردآوری کرده است که شاکله آن را تجزیه خاورمیانه تشکیل می دهد. طرح او به دنبال استفاده از تجربیات تاریخی تفرقه افکنی عقیدتی در دنیای اسلام و تلفیق آن با تجربه تکه تکه سازی سرزمینی امپراطوری اسلامی عثمانی است تا به زعم خود یک بار برای همیشه به «خنثی سازی» مهمترین بخش از سرزمین های اسلامی، خاورمیانه، موفق شود.
برنارد لوئیس برای اولین بار در نشست سال 1979 اعضای بیلدربرگ در اتریش در مورد طرح خود سخن گفت. او طرح خود را که شامل تجزیه کشورهای خاورمیانه از جمله ایران به کشورهای کوچک قابل مدیریت بود، برای سران اقتصادی و سیاسی شرکت کننده در بیلدربرگ ارائه داد. در این طرح کشورهای خاورمیانه بر اساس بنیانهای زبانی، نژادی و منطقهای تکه پاره میشوند. بر اساس این طرح، انگلیس باید از شورشهای قومی، اقلیتهایی مانند دروزیها در لبنان، بلوچها، ترکها و کردها در ایران، علویها در سوریه، عیسویان در اتیوپی، فرقههای مذهبی در سودان، قبایل عرب در کشورهای مختلف عربی، و به خصوص کردها در عراق و ترکیه حمایت کند.
هدف این طرح، تکه تکه کردن خاورمیانه و تبدیل آن به موزائیکی از کشورهای کوچک و ضعیف در حال رقابت با یکدیگر است تا از این طریق قدرت جمهوریها و پادشاهیهای فعلی تضعیف شود که روزی از طریق داعش، روزی طالبان و روز دیگر گروههای استقلالطلب دنبال میشود.
ایران در این طرح اهمیت فوق العاده استراتژیکی دارد. هرگونه تغییر در مرزهای جغرافیایی ایران به راحتی خواهد توانست کشورهای همسایه آن به خصوص عراق، ترکیه و پاکستان را به راحتی بی ثبات ساخته و به پیشرفت طرح برنارد لوئیس برای بالکانیزه کردن دنیای اسلام کمک بزرگی کند. از این رو سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل برای پیش برد طرح لوئیس در ایران عملیات های سنگین و پر هزینهای را انجام میدهند.
اقدامات و اهداف آمریکا در سوریه و عراق بیشتر برای نفوذ و ایجاد جای پا در تحولات آینده این دو کشور و دوران پسا داعش سوریه و عراق و جلوگیری از نفوذ ایران و حزبالله در این دو کشور است، زیرا واشنگتن نفوذ تاثیرگذار و قابل اعمال در سطح سیاست و حکومت و همچنین نیروی قابل اعتماد در سوریه و عراق را نداشته و در حال تلاش برای فراهم کردن اهرم داخلی و نیروهایی است که بتوانند در مقابل دولتهای مردمی و قانونی این دو کشور بایستد؛ نیروهای مخالفی که تبعات داعش را نداشته باشند و در عین حال مورد تاییدشان نیز باشد تا اهداف غرب را تامین کنند.
ظهور دولت کردی بر ژئوپلتیک منطقه و توازن آن تاتیرات عمیق خواهد داشت. کردها تنها در عراق نیستند. همگرایی و داشتن وطن کردی از مجموعه کشورهای دارای جمعیت کرد، راهبرد کلان کردها بوده که بر هر واگرایی میان آنان، غلبه دارد. شاید بارزانی باید به خود بیاید تا ببیند که در باتلاق بازی آمریکایی اسرائیلی غرب گرفتار شده و باید از آن خارج شود. شرایط حاکم نشان میدهد آنکارا که در صف اول جنگ در قبال اعلام جدایی کردستان بود، امروز در صف اول شناسایی آن خواهد بود. اعلام جدایی کردها با توجه به معضل کردی ترکیه می تواند سنگین ترین هزینه را به ترک ها تحمیل کند و شاید به همین دلیل است که این کشور مرزهای خود را به روی اقلیم کردستان بسته است.
بزرگترین هدف ایجاد خاورمیانه بزرگ
تولد کشورهای جدید با نام و عنوانهای جدید؛ آن در خدمت آمریکا و اسرائیل
۱- کشور کردستان
این کشور از بخشهای کردنشین ایران، عراق، ترکیه و سوریه، تشکیل شده که از دیاربکر ترکیه تا تبریز ایران امتداد یافته است. رالف پیترز، سرتیپ دوم بازنشسته ارتش آمریکا کشور کردستان را آمریکاییترین کشور در گستره بین بلغارستان و ژاپن میداند.
۲- کشور بلوچستان.
این کشور از بخشهایی از سیستان و بلوچستان ایران، کویته بلوچستان پاکستان و استان نیمروز افغانستان به وجود میآید.
۳- دولت مقدس (sacred) مکه و مدینه.
این دولت، در شهرهای مکه و مدینه عربستان سعودی، در کرانه دریای سرخ، بر روی نقشه دیده میشود. این کشور، برای مسلمانان، مانند واتیکان برای مسیحیان خواهد بود.
۴- کشورهای عراق شیعه و عرب سنّی.
عراق کنونی، به سه کشور با اقلّیتهای قومی و مذهبی تجزیه شده، در نقشه دیده میشود. عراق سنی در منطقه شمالغرب عراق ، به نام کشور عرب سنی، عراق شیعه در جنوب عراق به اضافه شرق اروندرود ایران، دیده میشود. کشور عرب سنی، از منابع نفتی در جنوب و خلیج فارس محروم میشود.
کردستان عراق هم به کشور بزرگ کردستان در خاورمیانه تعلق میگیرد.
سرلشکر محمد باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح با اشاره به مسئله جدایی کردستان عراق گفت: بلای امروز دنیا نداشتن رهبری مقتدر و یا تبعیت نکردن از رهبران موجود است، استقلال کردستان نباید رخ بدهد، زیرا به ضرر ملت عراق و منطقه است. تبعیت از رهبری واحد، امنیت ابدی به عراق میدهد.
همه چیز از دو سال پیش آغاز شد
اقدام دو سال پیش آمریکاییها در سپردن عملیات بازپسگیری رقه توسط نیروهای دموکرات سوریه با پشتیبانی ائتلاف تحت امر آمریکا این سوال را مطرح کرد که دادن این ماموریت به کُردها و اعلام پشتیبانی همهجانبه از این نیروها و بزرگنمایی قدرت کُردها چه اهدافی را دنبال می کند؟ چه چیز آمریکا را در اقدامی بیسابقه به حمایت از کُردها واداشته است؟ شاید در آن زمان این جواب به ذهنها رسید که آمریکا میخواهد کردها نیز در سوریه اعلام وجود کنند و با آزادی رقه به سمت شمال سوریه رفته و با کردهای عراق هممرز شود. کُردهای سوریه ضمن تصرف پایتخت داعش در سوریه به عنوان فاتحان رقه، از یک سو حق حکومت بر آن را به دست می آورند و از سوی دیگر به عنوان نابودکنندگان داعش مورد تایید اذهان عمومی قرار میگیرند، تاییدی که مشروعیت بخشی به استقلال کُردها به رسمیت شناختن تشکیل کشوری مستقل به نام «کردستان» برای آنهاست.
اما، اعلام حمایت آمریکا از کُردها صرفا به دلیل اهداف سابق نبود و ما امروز نتیجه آن را میبینیم که میشود رفراندوم استقلال کردستان و حمایت همهجانبه آمریکا و اسرائیل. خود آمریکاییها هم میدانند که تاریخ انقضای «داعش» تمام شده و اکنون درصدد تغییر جغرافیای داعش هستند تا هم نقشههایشان را در مناطق دیگر محقق کنند و هم مرحله بعدی سناریو تغییر نقشه خاورمیانه را محقق کنند و گامی دیگر به تاسیس کردستان مستقل که رژیم صهیونیستی بیشترین بهره را از تشکیل آن خواهد برد، نزدیک شوند, زیرا داعش یک دولت با تمامیت ارضی نبود و هر لحظه امکان پایان یافتن حیات آن میرود، اما اقلیم کردستان در صورت تبدیل شدن به کشور، دارای تمامیت ارضی و تمامی حقوق بینالملل خواهد بود که میتواند از اسرائیل دفاع کند.
رژیم صهیونیستی از اینکه تشکیل چنین دولتی را در راستای منافع امنیتی خود بنامد، نیز هیچ ابایی ندارد. «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر این رژیم ماه گذشته در جریان سفر 10 روزه خود به آمریکای لاتین پیش از شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل با صراحت از جدایی کردستان حمایت کرد. وی نه تنها گفت از همهپرسی جدایی کردستان حمایت میکند بلکه علنا از "تشکیل یک دولت کُردی مستقل" در منطقه نیز حمایت کرد.
جالب آنکه وی در حالی اعلام کرد که از تلاش کُردها برای داشتن یک دولت مستقل حمایت میکند که تاکنون هم او و هم سران فعلی و سابق این رژیم بارها اعلام کردهاند اجازه تشکیل یک دولت فلسطینی مستقل را در اراضی اشغالی نمیدهند.
در هر حال تمامی نژادهای منطقه مثل کردها، فارسها، اعراب و ترکها با هر دین و مذهبی نباید اسیر این بازی شیطان بزرگ شوند و اتحاد خود را از دست بدهند، زیرا تاریخ نشان داده که اتحاد رمز پیروزی است، پیروزیهایی که در جنگ تحمیلی عراق به ایران، جنگ سوریه و جنگ عراق به خوبی نمایان شد و به تارک تاریخ نشست.
گزارش از حمیدرضا قربانی
انتهای پیام/
مرگ بر امریکا
مرگ بر داعش