همانگونه که پیش بینی می‌شد رئیس جمهور عصبیِ ایالات متحده آمریکا که ادا و اطوارها و رفتارهای عجیب و غریب و خارج از عُرفش در طول قریب به یک سال گذشته دستمایه طنز و شوخی در شبکه‌های اجتماعی مختلف قرار گرفته است، اظهارات تُند، وقیحانه و بی پایه و اساسی را علیه جمهوری اسلامی ایران و همچنین توافق هسته ای صورت گرفته میان تهران و کشورهای 1+5 مطرح کرد. رئیس‌جمهوری آمریکا در اظهارات خود علیه ایران و برجام نشان داد که همچنان در حال و هوای تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سِیر می کند و به دنبال آن است تا همه نگاه‌ها به سمت وی متمرکز شود.
دونالد ترامپ که به نظر می رسید در جریان اولین سخنرانی خود در نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد، عنان سخن از کف داده و بر آنچه که می گوید کنترل کافی ندارد، مدعی شد: «ایران از پول نفت برای تأمین مالی حزب الله استفاده می کند و مسلمانان بی گناه را به قتل می رساند. باید با ایران که فقط خشونت و هرج و مرج صادر می کند، مقابله کنیم. ایران به تقویت دیکتاتوری بشار اسد کمک کرد و اکنون جنگ در یمن را هدایت می کند». رئیس‌جمهوری آمریکا که مواضع‌اش موجب شده تا حتی از سوی برخی مقامات سابق ایالات متحده ازجمله «لئون پانتا» وزیر دفاع اسبق، «دیوانه» خطاب شود، همچنین در کمال تعجب از برجام به عنوان توافقی شرم آور یاد کرده و برای چندمین بار به صورت تلویحی تهدید کرد که واشنگتن از آن خارج می شود.
تلاش برای انحراف افکار عمومی
دونالد ترامپ با نشانه رفتن نوک پیکانِ هتاکی هایِ وقیحانه و جاهلانه خود به سمت جمهوری اسلامی ایران، تلاش کرد تا از تریبون بزرگ نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد به عنوان فرصتی که در طول سال یک بار تکرار می شود، برای خوش خدمتی به متحدان منطقه‌ای خود ازجمله رژیم صهیونیستی، کشورهای عربی و در رأس آنها عربستان سعودی، نهایت بهره‌برداری را داشته باشد. ترامپ با متهم کردن حزب الله لبنان به تروریستی بودن و اشاره به حمایت جمهوری اسلامی ایران از این گروه، تلاش کرد ضمن ارائه آدرس غلط به افکار عمومی، تهران را به عنوان عامل اصلی هرج و مرج حاکم بر تحولات کنونی منطقه به ملت ها معرفی کند. رئیس جمهوری آمریکا با چنین اظهاراتی، هرآنچه را که در چنته داشت، خرج کرد تا اذهان عمومی از تروریسم دولتی رژیم صهیونیستی، جنایتهای رژیم آل‌سعود، منحرف شده و به سمت آنچه که از آن به عنوان تهدید ایران! یاد می شود، سوق یابد.
عقده‌گشایی کودکانه به دلیل شکست سنگین در سوریه
در همین دوره جدید ریاست ترامپ بر کاخ سفید ، دستکم طی حدود یک سال گذشته برخلاف قوانین بین المللی و منشور سازمان ملل متحد، تحت پوشش ظاهری ائتلاف بین المللی به اصطلاح مبارزه با داعش، صدها بار به نقض آشکار حریم هوایی سوریه مبادرت ورزیده و هزاران تَن از غیرنظامیان سوری را به خاک و خون کشیده است.
پر واضح است که اتهامات فاقد ارزش ترامپ علیه ایران درخصوص بحران سوریه و حمایت از دولت دمشق، تنها با هدف عقده گشایی به دلیل سلسله شکست های سنگین تکفیریهای تحت الحمایه ایالات متحده از نیروهای مقاومت، مطرح شده است. البته این مسأله کاملا طبیعی است. آمریکایی ها هیچگاه تصور نمی کردند که دولت دمشق حتی برای چند ماه تحت آماج حملات شدید مزدوران آنها دوام بیاورد چه برسد به هفت سال مقاومت پیروزمندانه. زمانی که «رابرت فورد» سفیر سابق آمریکا در سوریه گفت که ما هیچگاه گمان نمی کردیم نیروهای سوری به شهر دیرالزور برسند، عمق شکست آمریکایی ها در محاسباتشان برای مواجهه با دمشق و محور مقاومت، بیش از پیش آشکار شد؛ شکستی که اظهارات آمیخته با خشم و عصبانیت ترامپ از نقش ایران در سوریه، ترجمان واقعی آن بود.
خوش رقصی برای سعودی و ماجرای گاو شیرده
دونالد ترامپ که برای محکوم کردن جمهوری اسلامی ایران در انظار بین المللی به هر ریسمان پوسیده ای تمسک جست، تلاش کرد تا توهمات ساخته ذهن خود درباره نقش ایران در جنگ یمن و تداوم آن را در قالب واقعیت به افکار عمومی قالب سازد. ترامپ درحالی ایران را به مدیریت جنگ یمن متهم ساخت که هنوز جوهر قرارداد نجومی واشنگتن با ریاض برای فروش تسلیحات به متجاوزان سعودی، خشک نشده و امضای این توافقنامه بی‌سابقه در اذهان عمومی باقی مانده است. ترامپ که پیشتر عربستان را به گاوی تشبیه کرده بود که باید تا انتهاء شیر آن را دوشید، به نظر می رسد اکنون از طریق فریب افکار عمومی و جابجا کردن نقش ایران و عربستان در جنگ یمن، هوس دوشیدن شیر بیشتری از سعودی ها کرده است.
از سوی دیگر، اتهام زنی علیه ایران به نقش آفرینی در جنگ یمن درحالی است که خودِ آمریکایی‌ها به ویژه در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ به دلیل ارتکاب جنایت های جنگی در یمن، در مظان اتهام قرار دارند. حدود شش ماه پیش سازمان عفو بین الملل با صدور گزارشی، صراحتا آمریکا را به دست داشتن در جنایت های جنگی علیه مردم بی دفاع و بی گناه یمن از طریق فروش تسلیحات کشتار جمعی به سعودی ها، متهم کرد. این سازمان در گزارش خود در این زمینه آورده است: «آمریکا با روند انتقال میلیاردها دلار سلاح به عربستان سعودی به نقض حقوق بشر که موجب بحران ویران کننده برای غیرنظامیان شده است، دامن می زند». گزارش های متعدد سازمان عفو بین الملل درباره نقش آفرینی ایالات متحده در تسلیح عربستان سعودی به خوبی گویای این واقعیت است که جنگ یمن از کدام سوی هدایت می شود؛ تهران یا واشنگتن.
سیاست یک بام و دو هوا و اشک تمساح برای مسلمانان
رئیس جمهوری ایالات متحده که هم پیش از انتخابات ریاست جمهوری و هم پس از آن، با رویکرد نژادپرستانه خود از مسلمانان به عنوان عوامل ناامنی کشورها یاد کرده، اکنون برای کشته شدن آنها اشک تمساح می‌ریزد و در جستجوی عاملان این کشتار است! او در جریان این سخنرانی عوام‌فریبانه همچنین به ستایش مردم ایران پرداخت! و آنها را ملتی بزرگ توصیف کرد؛ حال آنکه به دستور مستقیم او ، امروز از ورود ایرانیان به خاک ایالات متحده ممانعت به عمل می آید. برهمین اساس، نفاق و دورویی بیش از هر عنصر دیگری در اظهارات سراسر کذب دونالد ترامپ در نشست مجمع عمومی سازمان ملل دیده می شود. اکنون این سؤال به اذهان عمومی متبادر شده است که چگونه مسلمانانی که تا دیروز از نگاه ترامپ ، تروریست بودند، امروز مظلوم توصیف می شوند و ایرانیانی که اجازه ورود به خاک آمریکا را نداشته و ندارند، امروز به ملتی بزرگ تبدیل شده اند!
عدم آشنایی با قوانین بین المللی و سیاست قلدرمآبانه
رئیس جمهوری آمریکا همچنین به برجام اشاره کرد و ضمن توصیف آن به یک توافق شرم‌آور، همچون گذشته تلویحا تهدید به خروج واشنگتن از این توافق کرد. در اینکه دونالد ترامپ بیش از آنکه یک سیاستمدار و دیپلمات باشد، شخصی تاجرمسلک است، جای هیچ شکی وجود ندارد. اما با این حال، بسیار جای تعجب دارد که وی از قوانین بین المللی آگاهی ندارد و نمی داند توافق هسته ای تنها میان ایران و آمریکا نیست که واشنگتن بتواند به تنهایی آن را بر هم بزند. ترامپ هنوز مشخص نکرده است چگونه می خواهد توافقی را که در شورای امنیت سازمان ملل متحد به تصویب رسیده است، به صورت یکجانبه برهم بزند؟
این مسأله و طرح چنین تهدیداتی علیه توافق هسته ای علاوه بر اینکه نشانگر عدم آگاهی رئیس جمهوری آمریکا از قوانین بین المللی است، حاکی از تداوم سیاست های قلدرمآبانه واشنگتن در تعامل با کشورهای جهان نیز هست.
تمایل به امتیازگیری از ایران
یکی از عوامل اصلی که رئیس جمهوری آمریکا را بر آن داشته تا به صورت مداوم، توافق هسته ای با ایران را آماج حملات و انتقادات گسترده قرار دهد، به تمایل وی به امتیازگیری از جمهوری اسلامی ایران در این زمینه باز می گردد. ترامپ با سخنرانی هتاکانه علیه ایران و توافق هسته ای به دنبال آن بود تا از طریق ایجاد نوعی اجماع جهانی علیه تهران، همگان را برای انجام گفتگوهای مجدد با ایران جهت ایجاد اصلاحات در برجام، همراه سازد؛ حال آنکه وی در تحقق این هدف با شکست مواجه شد. چراکه از یک سوی، با موضع قاطعانه جمهوری اسلامی ایران مبنی بر غیرقابل مذاکره بودن مجدد برجام مواجه شد و از سوی دیگر، جامعه جهانی نیز در این خصوص دست همکاری به سمت وی دراز نکردند.
گردن کج ترامپ در برابر باج‌خواهی سعودی و صهیونیسم
از سوی دیگر، فشارهای منطقه ای از سوی برخی طرف ها همچون عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی بر دولتمردان ایالات متحده برای ایجاد تغییر در محتوای برجام و یا لغو نهایی آن، مدتی است تشدید شده است. حتی «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی در جریان سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل، بر این موضع تل آویو به صورت کاملا علنی و صریح، تأکید کرد.
برهمین اساس، ترامپ به خوبی می داند که در صورت عدم همراهی با سعودی ها در زمینه مخالفت با برجام، در آینده دیگر حتی رنگ امضای توافقنامه های مشابه با قرارداد 400 هزار میلیارد دلاری با ریاض را نخواهد دید. رئیس جمهوری آمریکا همچنین می داند که مجبور است به فشارهای صهیونیستها در مخالفت با برجام پاسخ مثبت دهد، چراکه در غیر این صورت، دیگر از حمایت یهودیان آمریکایی که بر بخش عمده ای از ساختار قدرت و ثروت ایالات متحده سیطره دارند، برخوردار نخواهد بود. لذا ترامپ چاره ای جز گردن کج کردن در برابر مخالفت های سعودی و صهیونیسم با توافق هسته ای ایران ندارد؛ هرچند که خود نیز به برهم خوردن این توافق تمایل داشته باشد.
دست رد جامعه جهانی بر سینه ترامپ و انزوای واشنگتن
رئیس جمهوری آمریکا درحالی برای برهم زدن توافق هسته ای ایران با کشورهای 1+5 دست و پا می زند که تاکنون هیچیک از کشورهای اروپایی، حاضر به پذیرش مواضع وی نشده اند؛ مسأله ای که خواسته ها و تمایلات واشنگتن و متحدان آن را با چالش بزرگی مواجه ساخته است. بسیاری از طرف های بین المللی، تهدیدات مطرح شده از سوی ترامپ علیه ایران و برجام در جریان سخنرانی در نشست مجمع عمومی سازمان ملل را غیرقابل قبول می دانند. به عنوان نمونه امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه در واکنش به اظهارات ترامپ، بر لزوم حفظ توافق هسته ای با ایران تاکید کرده و لغو آن را خطایی سخت ارزیابی کرد. الکساندر فان در بلن، رئیس جمهور اتریش نیز از توافق هسته ای با تهران حمایت و از سخنان ترامپ بسیار ابراز ناراحتی کرد. از سوی دیگر، سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه نیز به شدت از اظهارات ضد ایرانی ترامپ انتقاد کرد و گفت: «این اظهارات، نگران‌کننده است».
مواضع اتخاذشده علیه رئیس جمهوری آمریکا پس از سخنرانی در نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد، جملگی حکایت دست رد جامعه جهانی بر سینه ترامپ دارند. این مسأله نشان می دهد که ترامپ در بسیج کردن جامعه بین الملل علیه تهران از طریق به راه انداختن موج گسترده ای از ایران هراسی، با شکست مواجه شده است.
آمریکایی ها اکنون دیگر به خوبی می دانند که استراتژی برهم زدن برجام با هزینه ایران با شکست مواجه شده و خروج یکطرفه از آن هم پیامدهای ناگواری برای آنها خواهد داشت. توافق هسته ای میان ایران و کشورهای 1+5 میزان پایبندی آمریکایی ها به تعهداتشان را در مقابل دیدگان جهانیان در بوته آزمایش قرار داده است. به همین دلیل، هرگونه حماقت یکطرفه واشنگتن در این زمینه، آخرین میخ را در برابر دیدگان افکار عمومی منطقه و جهان، بر تابوت اندک آبروی باقی مانده ایالات متحده در زمینه پایبندی به تعهداتش، فرود خواهد آورد.
تسلیحاتِ صلح آمیز رژیم صهیونیستی و سلاح های نابودگر کره شمالی!
دونالد ترامپ در بخش دیگری از سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، رسما و علنا موجودیت کره شمالی را هدف قرار داد و این کشور را تهدید به نابودی کرد. ترامپ آزمایش های هسته ای کره شمالی را خطری تهدید آمیز برای تمامی کشورهای جهان دانست. هرچند که موضع اصولی جمهوری اسلامی ایران بر پایه حمایت از آزمایش های هسته ای کره شمالی استوار نیست، اما سؤال اینجاست که آیا ایالات متحده آمریکا که خود به تنهایی بزرگترین زرادخانه تسلیحات شیمیایی و هسته ای را در اختیار دارد، در جایگاهی است که بتواند برخورداری دیگران از چنین تسلیحاتی را محکوم و حتی به خاطر آن، موجودیتشان را نیز تهدید کند؟ قطعا پاسخ به این سؤال منفی است.
مسأله دیگر در این زمینه این است که بزرگترین و اصلی ترین متحد ایالات متحده آمریکا در منطقه و جهان یعنی رژیم صهیونیستی تاکنون حاضر به امضای پیمان نامه منع گسترش سلاح های هسته ای نشده است. این بدان معناست که صهیونیستها نیز همچون آمریکایی‌ها از زرادخانه های هسته ای بزرگی برخوردار هستند و تمایلی به افشای آن ندارند. عدم تحرک آمریکایی ها برای خلع سلاح هسته ای صهیونیسم و در مقابل، تهدید موجودیت کره شمالی به دلیل دراختیار داشتن تسلیحات مشابه، این شائبه را به در اذهان عمومی به وجود آورده است که چگونه است که تسلیحات رژیم صهیونیستی، صلح آمیز است ولی کمتر از این تسلیحات در کره شمالی ویران‌گر است.
منبع:فارس
انتهای پیام/