صفحه منتسب به محمد باقر قالیباف در این باره نوشت:
"مادرش چند سال پیش از من پرسید: «آقا باقر مطمئنی پسرم شهید شده؟ آخر هر بار که تلفن زنگ میزند یا در خانه را میزنند، منتظر شنیدن خبری از او هستم.» سرم را زیر انداختم و سکوت کردم. مادر میخواست پیکر مطهر پسرش را ببیند.
حسین و محسن را با یتیمی بزرگ کرده بود. محسن که برادر کوچکتر بود، در عملیات مسلم ابن عقیل شهید شد و پیکر پاکش در منطقه ماند و بازنگشت.
از آن به بعد، مادر بود و حسین، پسر بزرگش. یک ماه از عقد حسین نمیگذشت که من و شهید چراغچی و یکی دیگر از دوستان برای خداحافظی به در منزلش رفتیم، رهایمان نکرد و هرچه اصرار کردیم که «برادر من، شما تازه عقد کردهای، بیشتر بمان و بعداً بیا» قبول نکرد و با ما راهی شد؛ در عملیات خیبر شرکت کرد و دیگر بازنگشت.
امشب بعد از سی و چهار سال، در هفته دفاع مقدس و یک شب مانده به محرم، همراه با چند نفر از دوستان به منزل مادر رفتیم تا به او خبر بازگشت حسین را بدهیم.
مادر، نیمهشب به دیدار پیکر پاک فرزندش میرود و تا پاسی از صبح با او خلوت میکند و از سختیهای ایام فراق با او خواهد گفت؛ و فردا در مشهدالرضا این شهید عزیز، «حسین مهاجر» را تشییع خواهیم کرد.
خداوند بر درجات این شهید عزیز بیافزاید و سایه این مادر و سایر پدران و مادران شهدایمان را بر سرمان محفوظ بدارد".
در ادامه می توانید فیلمی از حضور محمد باقر قالیباف در منزل شهید حسین مهاجر را مشاهده کنید.
انتهای پیام/
درود خدا بر شهیدان راه انقلاب
درود خدا بر شهدای مدافع حرف و وطن
درود بر سرداران بی ادعای ایران اسلامی
اگه اینها نبودند خدا میدونه الان چی به سر ما می اومد.
من بعضی وقتا از شهدا احساس شرم میکنم...
صلوات
شهداشرمندتونیم
و دورد بر مادر بزرگوار شهید
روحشان شاد یادشان گرامی
خدا رو شکر میکنم که این سرزنین همچین با غیرت هایی داره
زنده باشی سردار