بیشتر آنها به زبان کردی صحبت میکنند و فارسی نمیدانند. یکی از آنها ۱۵ سال است که کلاش میبافد.
وقتی از او درباره درآمدش میپرسم، بعد از به زبان آوردن «شکر خدا» میگوید: ما بیمه نیستیم؛ به خدا قسم، وقتی سوزن به دستمان میرود، خیلی درد دارد، با این حال هنوز بیمه نشدهایم.
مریوان خیابانی به نام «کلاش» دارد و قبل از آنکه برای ثبت بهعنوان شهر جهانی صنایع دستی نامزد شود، اسم دیگری داشت. کردها به زبان محلی، به گیوه «کلاش» میگویند. در این خیابان، کارگاههای کوچک زیادی فعالاند که زنان و مردان در خانه و مغازههای آن، به کلاشبافی مشغول هستند.
کفهی کلاش را مردان درست میکنند، زیرا تقریبا کار دشواری است و به کوبیدن نیاز دارد تا پارچههای کفهی گیوه منسجم شوند. جلوی هر خانه، دستهای از زنان با لباس محلی نشستهاند و همانطور که صحبت میکنند، گیوه هم میبافند. یکی از آنها که میتواند فارسی صحبت کند، ۳۳ سال سن دارد و ۱۰ سال است که گیوه میبافد. پسر بزرگش هم میتواند گیوه ببافد و کمکش میکند.
بعضی از پارکینگها در خانههای تازه ساختهشده در خیابان «کلاش» به مغازه تبدیل شدهاند. «صهیب» در یکی از این مغازهها، کفهی کلاش را درست میکند. کف مغازه را فرش انداخته و خودش در گوشهای از آن مشغول کار است. ۲۴ سال سن دارد و نزدیک ۱۲ سال است که این کار را انجام میدهد. او میگوید: این کار درآمد خوبی ندارد، اما چون در شهر ما، کار دیگری نیست، مجبوریم گیوهبافی را ادامه دهیم. اگر حداقل یک شهرک درست شود تا کسانی که در این حوزه فعالیت میکنند، دور هم کار کنند، میتوانیم تولید بیشتری داشته باشیم.
همانطور که کارش را انجام میدهد، ادامه میدهد: کفهی کلاش را ما میدوزیم و بقیه کارها را به زنان میسپاریم. کردستان، منطقهای محروم است و چیزی ندارد که بخواهیم کار دیگری انجام دهیم. وقتی هم که میرویم مواد اولیه کار را تهیه کنیم و پارچه بخریم، چند برابر بیشتر از قیمت بازار با ما حساب میکنند، بیمه هم که نداریم. چرا باید اینطور باشد؟
میل به کلاشبافی در مریوان افزایش پیدا کرده است و آموزشگاههای زیادی کلاشبافی و دوخت لباس محلی را آموزش میدهند. کسانی که دوست دارند این کار را یاد بگیرند، باید یک دوره ۲۸۰ ساعتی را بگذرانند. این دوره آموزشی ۹۴ روز طول میکشد و در پایان آن، گواهینامهای برای شرکتکنندگان در کلاس صادر میشود. شهریه کلاسها ۴۰۰ هزار تومان است. برخی هم زیر نظر کمیته امداد فعالیت میکنند.
بیشتر زنانی که تصمیم میگیرند کلاشبافی را یاد بگیرند، بیسرپرست یا بدسرپرست هستند. به گفته محسن علوی - مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کردستان - دو هزار و ۶۶۰ نفر در مریوان کارت صنعتگری دارند.
برخی زنان که کلاشبافی را یاد میگیرند، میگویند که هزینه زندگی بالاست و ما هم بعد از اینکه این کار را یاد گرفتیم، میتوانیم کمکخرج خانه باشیم. زمانی هم که دورههای آموزشی را میگذرانیم، یا بچههایمان را با خودمان میآوریم یا در این چند ساعت، مادر و همسایهها از آنها نگهداری میکنند.
همهجور بافندهای در مریوان کار میکنند. در یک خانواده، همه مشغول کار هستند و حالا به کارآفرین تبدیل شدهاند و ۲۰۰ خانواده با آنها فعالیت میکنند. نتیجه کار آنها در یک سال، به ششهزار جفت گیوه تبدیل میشود. خانواده دیگری، سه نسل است که کلاشبافی میکند. آروین، کلاس سوم است و این کار را از پدرش یاد گرفته، حدود یک سالی میشود که کلاش میبافد و آرزو دارد در آینده پزشک شود.
میگویند مریوان قطب تولید کلاش است و بیشتر صادرات آنها به عراق است که از عراق، به کشورهای اروپایی فرستاده میشود. برخی اهالی «هورامان» و «نودشه» مدعی هستند که قدمت کلاشبافی در روستاهای آنها بیشتر از مریوان است و با ثبت جهانی مریوان مخالف بودند؛ اما سرانجام نام شهر مریوان برای کلاشبافی در شورای جهانی صنایع دستی ثبت شد، زیرا برای کارشناسان شورای جهانی بیشتر از قدمت، تولید و در جریان بودن یک صنایع دستی اهمیت دارد.
حالا اگر به مریوان بروید، از همان ابتدای شهر، مجسمههایی بهشکل گیوه را میبینید. حتی در بازار شهر هم در کنار دیگر صنایع دستی، گیوههایی کوچکی بهعنوان جاسوئیچی یا تزیینی فروخته میشوند.
منبع:ایسنا
انتهای پیام/