بچهها معمولاً اولین آیین عشاء ربانی خود را (زمانی که به عضویت کامل کلیسای کاتولیک درمیآیند) در سن ۸ یا ۹ سالگی، معمولاً در ماه آوریل یا مه که تاریخ مهمی در زندگی آنهاست میگیرند.
دیگر گروههای مذهبی در ایتالیا شامل بیش از یک میلیون مسلمان، ۷۰۰ هزار مسیحی ارتدکس شرقی، ۵۵۰ هزار پروتستان انجیلی، ۲۳۵ هزار شهود یهوه، ۴۵ هزار یهودی و کلیسای انجیلی والدنزین و دیگر گروههای کوچک همچون فرقه تعمیددهندگان پروتستان سویسی در پیدمونت، بهعلاوه شماری انجمن آلبانیایی ارتدکس شرقی در مناطق جنوبی ایتالیا میشوند. هرچند حق آزادی عبادت تحت قانون اساسی ایتالیا تضمینشده است برخی فرقههای افراطی ممنوع میباشند.
هزاران نفر برای حضور در مراسم نهایی آیین سنتی طلب مغفرت که در شهر ۵۰۰۰ نفری گواردیا سن فراموندی برگزار میشود خود را به این شهر جنوبی ایتالیا میرسانند. صدها هزار نفر در شهر بهصورت مستقیم شاهد رویدادند و بسیاری دیگر نیز این آیین را از شبکههای تلویزیونی خارجی مشاهده میکنند. این رویداد که هر ۷ سال یکبار اتفاق میافتد، بزرگترین مراسم مسیحی برای مجازات خویشتن است. نام این مراسم «روز خون» و یا «آدابورسوم هفتروزه» است.
در روز برگزاری مراسم، از ساعات اولیه صبح دهها هزار نفر منتظر آغاز مراسم میشوند. با بالا رفتن دمای هوا، تعداد کسانی که نیاز به مراقبتهای پزشکی پیدا میکنند نیز بیشتر میشود. در «روز خون»، بیش از ۱۰۰۰ مرد مسیحی در لباس سفید با کلاهی بر سر برای شناخته نشدن، با ابزارهای فلزی دارای سطوح تیز خود بر سینه و کتفهای خود میزنند. این کار به احترام کشف «مجسمه مریم مقدس و کودکش» در مزرعهای در صدها سال قبل از این انجام میشود. شرکت کنندگان بر این باورند که خداوند گناهانشان را میبخشد. این مراسم آمیزهای از عرفان و فولکلور است که توسط ۴ محله شهر به نامهای محلهی صلیب، محله پورتلا، محله میدان و محله چشمه باشکوه هر چه تمامتر اجرا میشود.
تاکمی پیشازاین، «آدابورسوم هفتروزه» بهصورت محلی برگزار میشد اما با مهاجرت ساکنان بهتدریج به سایر نقاط ایتالیا هم رسید. هرچند تاریخ این مراسم به ۴ قرن قبل بازمیگردد اولین مراسم رسمی این رویداد بعد از جنگ جهانی دوم برگزار شد. عمده مهاجران نیز از کشورهای ایالاتمتحده، استرالیا و آلمان به ایتالیا میآیند. بهطورکلی، این مراسم دارای ۴ بخش است که در زیر بهصورت مختصر بدان اشاره میکنیم:
الف) اجرای برخی داستانها
شهر به ۴ قسمت تقسیم میشود و در هر قسمت داوطلبین لباسهایی از عهد عتیق، عهد جدید و قدیسان را به تن میکنند و در شهر به راه میافتند. دستهای از مردم شهرهای مجاور مانند سن لورنزو ماجوره و سن لوپو هم به آنها میپیوندند. در طول هفته هر گروه تنها در محله خود مراسم را اجرا میکند اما در روز یکشنبه همگی به هم ملحق شده و دستههای بزرگی را به راه میاندازند. در این بخش شرکتکنندگان هنگام راه رفتن هر از چند گاهی یکی از لحظات داستان انجیل، زندگی قدیسان، دستورات و پرسش و پاسخهای مذهبی و تاریخ کلیسا را مرور میکنند. در این هنگام مردم کاملاً بیحرکت میایستند. دستهها برای اجرای بهتر مراسم با یکدیگر رقابت میکنند.
نوزادان ۶ ماهه در آغوش پدر و مادر قرار میگیرند تا روح را سفید کنند. روستاییانی که حالا نقش شخصیتهای مختلف ۱۲۰ گانه بزرگتر را بازی میکنند روزگاری خود جوانترین بازیگر صحنه به شمار میرفتند. چنانکه در زیر مشاهده میکنید، این شخصیت که سموئیل نام دارد، چند دهه قبل نقش آن کودک یعنی داود، پادشاه بنیاسرائیل را بازی کرده بود:
ب) سرودهای مذهبی
در هنگام راهپیمایی، هریک از ۴ گروه شهر سرود نیز میخوانند. در مراسمی که قبلاً برگزار میشد، خوانندهها اغلب جوانان مجرد بودند اما در حال حاضر زنان و گاهی مردان نیز آنها را همراهی میکنند. زنان لباس سفید میپوشند و به همراه آن، تاجی نمادین از خار و طنابهایی که به شانههایشان بستهاند با خوددارند.
ج) توبهکنندگان:
در طی راهپیمایی، میتوان زنجیرزنان و همچنین کسانی را که در روز یکشنبه سینههایشان را با صفحهی چوب پنبهای دایرهای شکل که تیغهای زیادی روی آن قرارگرفته میخراشند مشاهده کرد. سوزنها حدود ۲ میلیمتر بیرون میآید. تعداد این سوزنها ۳۳ عدد میباشد که میزان سن حضرت مسیح علیهالسلام در زمان عروجشان است. عدهای نیز برای جلوگیری از عفونت هر از چند گاهی روی صفحات چوبپنبهای الکل میریزند. این ابزار توسط صنعتکاران محلی ساخته میشود. این گروه ناشناس هستند و سرهای خود را با کلاههای سفیدی پوشاندهاند. هویت آنان از حتی اعضای خانوادهشان نیز پنهان است. آنها زنجیرها و چوبپنبهها را بعد از مراسم از دید همه مخفی نگاه میدارند. کسانی که به این روش سینه خود را میخراشند از مردان هستند اما بین زنجیرزنان، خانمها نیز دیده میشوند. بعضی از بچهها نیز با پوشیدن ردا و کلاهخود سیاهرنگ، به زنجیرزنی میپردازند. برای آماده شدن و پوشیدن لباس، خانههای مخصوصی به عمد خالی گذاشتهشده تا کسی پی به هویت سینهزنان نبرد. هرچند اعضای جامعه آنان بهراحتی میتوانند شخصی که زیر ردا پنهانشده را شناسایی کنند. لطمه زنان از مریم مقدس میخواهند که شفایشان دهد یا فرزندانشان را درمان کند. برخی به نحوی بر سینه خود میزنند که خون در هوا پخش میشود و بازدیدکنندگان با دیدن این مناظر صورتهای خود را میپوشانند و نگاه خیرهشان را از آنها برمیدارند و به پایین نگاه میکنند.
د) مجسمه مریم مقدس و کودکش:
مراسم با گرداندن مجسمه چوبی مریم مقدس و کودکش در شهر به انتها میرسد. با شروع نمایشهای مذهبی، این مجسمه از کلیسا برداشته میشود و صدای توپ، شروع مراسم را به اطلاع مردم میرساند. مجسمه بهآرامی بر دوش مردم حمل میشود تا همه بتوانند آن را لمس کنند. زنجیرزنان بهسرعت لباسهای خود را تغییر میدهند تا بتوانند این کار را انجام دهند. مجسمه همچون یک پادشاه حمل میشود، بهویژه اینکه بر روی آن جواهرات، ساعتها و گردنبندهای مروارید اهداشده توسط مردم نصبشده است. این هدایا در محلی ذخیره و نگهداری میشوند. هنگامی که مجسمه به مرکز شهر میرسد، مراسم متوقف میشود و همه برای یکدقیقه زانو میزنند.
سپس زنجیرزنان روی زانوهای خود راه میروند و مراسم ادامه مییابد و جمعیت مجسمه را دنبال میکنند یا عقب و جلوی مجسمه راه میروند. با بازگرداندن مجسمه به کلیسا مراسم پایان مییابد و شبزندهداری در کلیسا برای چند روز متوالی ادامه مییابد. دستاندرکاران مراسم میگویند که کلاههایی که روی سر گذاشته میشود، مجازات بدنی و دردها که بهعنوان توبه به درگاه خداوند عرضه میشود همه تقریباً بدون تغییر از زمان قرونوسطی بهجای ماندهاند. برخی افراد نیز در مراسم با استفاده از رشتههای آهنی که با زنجیری به هم متصل میشوند خود را مجازات میکنند. ریشه این عمل به قرن ۱۱ میلادی بازمیگردد که در آن راهبان برای ریاضتهای فردی باید دستوراتی را رعایت میکردند اما شکل عمومی شده آن مربوط به سال ۱۲۶۰ میلادی است. این جنبش بهسرعت در کشورهای اروپایی دیگر همچون لهستان، آلمان و بوهم نیز رواج یافت اما پاپ الکساندر چهارم در ۱۲۶۱ میلادی اجرای آن را در اماکن عمومی ممنوع اعلام کرد.
۴ دسته پرچم نیز در این مراسم دیده میشود که پرچمهای باستانی به شمار میروند و دارای طرحهای ساده و از جنس ساتن ابریشمیاند. این پرچمها در بخشهای مختلف شهر قرار دارند و کودکان، بهنشانۀ معصومیت بهجای فرشتهها آنها را احاطه میکنند.
در این دوره، شهردار شهری که در آن مراسم برگزار میشود استفاده از تلفن همراه برای فیلمبرداری و گرفتن عکس از مراسم را ممنوع کرده تا مشارکت در این آیین هفت روزه را که به احترام عروج مریم مقدس برگزار میشود تسهیل نماید و شرایط را برای برگزاری دعاهای فردی و دستهجمعی و گردهماییهای ضروری هموارتر کند. این مسئله در دوره قبل چندان مطرح نبود؛ چراکه مردم کمی دارای تلفنهای همراه هوشمند بودند. مجریان برنامه تأکید کرده بودند که گرفتن هرگونه سلفی با لطمه زنان ممنوع است.
مردم هر ۴ منطقه از یک سال قبل برای مراسم آماده میشوند. برای این کار، آنان لباسهای مفصلی میخرند یا اجاره میکنند و مکانهایی را که قرار است در آنجا نمایش اجرا کنند انتخاب میکنند. دختران کوچک بهاحتمالزیاد فرشتگانی با بالهای پوشانده شده با پر خواهند بود. روستاییان سپیدهدم از خواب برمیخیزند و آماده میشوند و سپس در خیابانهای باریک نزدیک کلیسا جمع شده و هر یک در جایگاه خود منتظر آغاز راهپیمایی میمانند. طولانیترین روز هفته در مراسم روز یکشنبه است که به عقیده برخی، نفس اینکه عدهای ۷ ساعت در زیر آفتاب تابستانه ماه اوت، در خیابانهای باریک پرازدحام پیادهروی کنند خود نوعی فداکاری و نیز نشاندهنده استقامت است. در مراسم امسال، بعضی تمام روز را به عقب راه رفتند و بعضی دیگر هم به بغل راه میرفتند تا به عقیده خود شیطان را از خود دور کنند.
برخی از منتقدان به خشن بودن این مراسم انتقاد دارند اما مردم این منطقه اینگونه فکر نمیکنند. آنها معتقدند این مراسم معنای بسیاری برای آنها دارد و نیز بسیار زیبا و هیجانانگیز است. برخی از آنان شرکت نکردن در این مراسم را نوعی بیاحترامی به شمار میآورند. شرکتکنندگان در مراسم احساس درد نمیکنند بلکه آن را شادیبخش میدانند. آنها این کار را تجدید و پالایش روح خود به شمار میآورند. برخی صحبتها نیز از سوی سازمان جرائم محلی بالاگرفته و بیان میکند پنهان بودن هویت شرکتکنندگان در مراسم باعث میشود که آنها از این مسئله برای خرید رستگاری بهصورت مخفی استفاده کنند. بااینحال، در طول برگزاری مراسم مخالفتی دیده نشده است.
منبع:مشرق
انتهای پیام/