این نبرد، از ابتدای تولد آغاز شده و با به تبلور رسیدن آدمی سختتر هم میشود و همین گونه مهیبانه پیش میرود تا به مرگ میانجامد.
پر واضح است که در این صحنه کارزار، او برای دمی، درنگ کرده و بخواهد از نمایش زندگانی خویش فاصله بگیرد و حتی برای ساعتی از درون خود، به دور باشد.
بیشک سینما؛ این امکان را برای او فراهم میآورد که برای لحظاتی هر چند کوتاه، از زندگی خود دور شود و چشم به چگونه زیستن دیگری بسپارد و به تماشای لحظههایی دراماتیک از زندگانی فردی دیگر بپردازد.
تماشای تصویر حیات قهرمان قصه، گاه با ترس و هیجان است و گاهی با شادی و خنده، وقتهایی هم هست که با نقش اصلی داستان همراه شده و با او اشک میریزد، یا شاید به حال بد او ترحم کند، گاه هم پیش میآید که خود را جای قهرمان قصه میگذارد و غرق در فیلم پیش میرود و خود را رها در یک زندگی دیگر میبیند. این همراهی چه با ترس باشد، چه با خنده و یا اشک، از خود رهایش میسازد و به قعر داستانی از شکستها، ناکامیها، بدفرجامیها و یا خندهها و خوشحالیها و سرانجام نیک، قهرمانها و ضد قهرمانهای فیلم میبرد.
تماشای فیلم کمدی به او موهبت خنده را روا میدارد که از هر حیث برای سلامت جسم و جانش مفید است، مادامی که فیلمی ترسناک ببیند، روحش را از هر چه انرژی مزاحم که در درونش انبار شده رها میکند و با دیدن درامی تراژیک، قدر خوشیهای زندگیاش را میداند، و تازه این مشتی از خروار بوده و هزاران هزار خیال دیگر هم هست که سینما به روح آدمی هدیه میکند و به او تسلی میبخشد.
به جرأت میتوان گفت یکی از لازمترین ملزومات در زندگی برای سلامت روحی آدمی، سینما است که اختراع آن یکی از بهترین موهبتها برای بشر به شمار میآید و سالنهای سینمایی که برای تماشای جلوههایی رنگارنگ از گرههایی که در روزمرگیهای آدمی نمود مییابند، ساخته میشوند، بهترین گریزگاه برای فرار از خود، است و به موازات این امر، سطح فرهنگ مردم را نیز ارتقا میدهند و سلامت روحی را به دوستداران سینما به ارمغان میآورند.
سینما معمار جان سینمادوستانی است که برای ارتزاق روح خود پای در سالنهای تاریکش میگذارند و خود را از هر چه پلیدی است رها میکنند، اما سینما، رویی دیگر هم دارد که مختص میشود به کسانی که پیشه خود را در این راه گذاشتهاند و برای به به دست آوردن قوت روزانه خود، از سینما کمک میگیرند.
سینما منبع درآمد سینماگرانی است که هنرمندانه پای هنر خود ایستادهاند و از جان برای این جانمایه حیات بشری مایه میگذارند، اما خود در این راه فرسوده میشوند و در صحنه نمایش خود فرو میریزند.
البته که مرارتها، سازنده آدمی است، اما این سختیها نباید به حدی باشد که یک باره بشر را فروبنشاند.
این روزها سینماگران ما با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم میکنند، که این دشواریها باعث میشود غباری بر علاقه این هنرمندان بنشیند و دلگیر شوند که اگر هنرمندی دلگیر از وضعیتش باشد باید به حال آن جامعه گریست چرا که هنرمندان سردمدار فرهنگی یک کشورند.
پس از سالهای متمادی، هنوز که هنوز است، مشکل بیمه هنرمندان حل نشده و سینماگران مشکلات معیشتی، بسیار دارند و دم برنمیآورند.
هنرمند برای تجلی هنر خود به آرامش نیاز دارد و ترس از گذران زندگی بر کار او خدشه وارد میکند.
مسئله بعدی، صیانت از آثار هنرمندان است که این روزها قاچاقهایی که از آثار هنری میشود، مذاق سینماگران را ناخوش میکند و این گونه خستگیشان بازستانده نمیشود.
اما هنرمند بزرگتر از این حرفهاست، که با این مسائل کنار نیاید، او به دلیل روح متعالی خود از پس هر سختی فائق میآید، اما چیزی که پیکره او را به لرزه در میآورد، محدود کردن و محدود شدن است، فکر هنرمند بزرگ است و به دوردستها فکر میکند و اینکه شخصی یا ارگانی بخواهد او را در چارچوبی خاص قرار دهد، به منزله توهینی برای هنرمند محسوب میشود، سینماگران با آگاهی از قوانین جامعه و با در دست داشتن برگهای با نام پروانه ساخت، فیلم میسازند، اما گه گاه میبینیم که پروانه ساخت، برگهای بیاعتبار است و اخذ این پروانه تضمینی بر دریافت پروانه نمایش نیست و چه بسیار فیلمهایی که سالهای سال پشت در بسته اکران، میمانند و به آنها پروانه نمایشی داده نمیشود و تازه این مسئله جدا از فیلمهایی است که با در دست داشتن پروانه نمایش، امکان نمایش پیدا نمیکنند.
سینماگر به تضمینی نیاز دارد که بداند در صورت ساخت اثری هنری و صرف وقت، زمان و فکر، این ساخته به دست مردم میرسد و رسالتش ناتمام نمیماند.
فیلمهای توقیفی بسیاری وجود دارد که تکلیفشان باید مشخص شود، جدا از پنج فیلمی که به تازگی پروانه نمایش گرفتهاند، دیگر فیلمها نیز باید بررسی شوند، چرا که اصلا درآمد سینماگران از اکران فیلمشان است و اگر آثارشان رنگ پرده نبیند، چگونه میتوانند به سراغ کار بعدی خود بروند.
زمانی هم هست، که فیلم، مشکلی برای اکران ندارد اما سینمایی برای نشان دادن آن اثر وجود ندارد و فیلمها به دلیل نبود سینما وارد چرخه اکران نمیشوند و از نمایش عمومی باز میمانند.
گاهی هم فیلم، به هر سختی امکان نمایش پیدا میکند، اما سینماهایی هستند که فیلم را مطابق با سلیقه خود نمیبینند و آن را اکران نمیکنند که این اکران نشدن در بعضی از سینماها میتواند به فروش فیلم لطمه وارد کند.
اینها مسائلی هستند که باید حل شوند، البته با تمام این سختیها، سینماگران ما نشان دادند که پای هنر خود میایستند و برای جهانیان حرفها دارند، جوایز اسکار، کن، ونیز و هزاران جایزه دیگر گواهی بر این مدعا است.
با امید روزهای بهتر برای سینمای این سرزمین
روز سینما مبارک
انتهای پیام/