فرمود: قرآن که ثقل اکبر است، "أَحَدُ طَرَفَیهِ بِیدِ اللهِ سُبحَانَهُ وَ تَعَالی"،[18] این طناب را خدا آویخت، نه انداخت. درست است که ﴿إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی لَیلَةِ الْقَدْرِ﴾.[19] شاید صدها بار شنیدید که خدا باران را نازل کرد یعنی به زمین انداخت، قرآن را نازل کرد یعنی به زمین آویخت، نه انداخت، یک طرفش بدست اوست!.
یک کتابی که یک طرفش به دست اوست و یک طرفش به دست ماست چرا او را نگیریم؟! این است که فرمود: ﴿وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ﴾،[20] حبل آویخته مشکل خودش را حل نمیکند، یک حبل آویخته که به جای بلند بسته است اعتصامش سودآور است و مشکل آدم را حل می کند، فرمود این طناب را بچسبید، این طناب انداخته شده باشد به جایی که مشکل خودش را حل نمی کند، این طناب آویخته است، نه انداخته! این با «انزلنا المطر» خیلی فرق دارد.
نازل کردن باران به انداختن این قطرات است، نازل کردن قرآن به آویختن این حبل متین است، «أَحَدُ طَرَفَیهِ بِیدِ اللهِ سُبحَانَهُ وَ تَعَالی»؛ شما این را بگیرید و البته محکم! یک قدری هم فشار بدهید شاید مطلب بیشتری برای آدم حل بشود. ما خیال می کنیم او را انداخت. در همان سرزمین هم فرمود «أَحَدُ طَرَفَیهِ بِیدِ اللهِ سُبحَانَهُ وَ تَعَالی وَ الطَرَفُ الآخَرُ بَأَیدِیکُم»؛[21] لذا اعتصام کنید و این حبل را بگیرید.
منبع:میزان
انتهای پیام/