اسماعیل زاده فقط در آرزوی شهادت بود، یکی از دوستانش که به شهادت رسیده بود، غصه می خورد که چرا نصیب من نشده است.
اولین اعزام شهید در سال62 اولین بود که ابتدا به اهواز رفت که بعد ها مسئول تدارکات شد. خود جوش راهش را انتخاب کرده بود به اتفاق برادرش رفتند.
.
فعالیت های پشت جبهه و فداکاری بسیاری داشت، دوستانش می گفتند شب ها از خواب خودش می زد و برای رزمنده ها مواد غذایی آماده می کرد مربا درست می کرد، هنگام بمباران شیمیایی سردشت همه ی لباس های خود را برای کمک به آنها داد وقتی به منزل آمد ما تعجب کردیم گفت این تنها کاری بود که می توانستم انجام دهم.
در تاریخ 14/6/67 ماشینی به علت نقص فنی از بلندی به روی چادر تدارکات که شهید و یک سرباز در آنجا بودند سقوط می کند و شهید از ناحیه سر به شدت زخمی شد و به فیض شهادت نائل آمده بود.
انتهای پیام/