یکی از اهداف مهم صهیونیستها از ابتدای فعالیت خود در فلسطین و بعد از تأسیس دولت صهیونیستی، کاهش دادن تعداد اعراب و مسلمانان حاضر در فلسطین و اجبار آنها به فرار از سرزمینهایشان به وسیله ایجاد رعب و وحشت، ترور، قتلعام و حتی جنگ بوده است. بیشتر این جنایتها توسط صهیونیستهایی صورت گرفته است که یا مسئول ارشد صهیونیستی بودهاند و یا بعد از تأسیس دولت صهیونیستی در پستهای ارشدی همچون نخستوزیری دستور این جنایتها را صادر کردهاند. در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد.
مناخیم بگین
مناخیم بگین (מנחם בגין) متولد سال 1913 در روسیه است. وی در جوانی عضو سازمان «هاشومیر هاتزایر» (השומר הצעיר) بوده و در سال 1929 به عضویت جنبش «بیتار» (בית"ר) به رهبری «زیو جابوتینسکی» درآمده است[1]. سازمان «هاشومیر هاتزایر» به معنای نگهبانان جوان و جنبش «اتحاد جوانانِ عبری برای جوزف ترامپلدور[2]» (ברית הנוער העברי על שם יוסף תרומפלדור)، به اختصار «بیتار» از نخستین گروهایی تروریستی است که برای مقابله با فلسطینیان تشکیل شده است.
انفجار در هتل کینگ دیوید
بگین در سال 1945 به رهبری گروه «اتسل» (אצ"ל) درمیآید. گروه اتسل یا «ایرگون» با نام کامل «הארגון הצבאי הלאומי בארץ ישראל» (سازمان ملیِ نظامی در اسرائیل) از مهمترین گروههای تروریستیِ صهیونیستی است که جنایتهای زیادی را ضد فلسطینیان و همچنین بریتانیاییها مرتکب شده است. انفجار هتل «کینگ دیوید» در بیتالمقدس و در تاریخ 1946 که به عنوان «نماد مقاومت در برابر بریتانیا[4]» در اسرائیل شناخته میشود از مهمترین عملیاتهای تروریستی این گروه در زمان ریاست «بگین» بر این سازمان است که در آن بیش از 90 نفر کشته میشوند. در این عملیات علاوه بر گروه ایرگون، گروههای «هاگانا» و «استرن» نیز حضور داشتند. در این زمان گروه استرن با نامِ دیگر «جنگجویان برای آزادی اسرائیل» (לוחמי חרות ישראל) و به اختصار «لحی» توسط «اسحاق شامیر» رهبری میشد که بعدها به نخستوزیری اسرائیل نیز منصوب میشود.
اسحاق شامیر
اسحاق شامیر (יצחק שָמִיר) در سال 1915 در روسیه متولد شد و سال 1935 به فلسطین مهاجرت کرد. بعد از کشته شدن «آبراهام استرن» در سال 1942، وی یکی از سه رهبر اصلی گروه «لحی» میشود. ترور «لرد موین» و کشتار دیر یاسین از جمله اقدامات وی در دوران ریاست بر گروه لحی بوده است.
کشتار دیر یاسین
دیر یاسین نام روستایی در غرب بیتالمقدس است. در آوریل 1948، گروه تروریستی ایرگون به رهبری مناخیم بگین و گروه تروریستی استرن (لحی) به رهبری اسحاق شامیر با هجوم به این روستا بیش از 250 نفر از ساکنین این روستا را که بیشترشان زن و کودک بودند قتلعام کردند؛ بر اساس آمارها در این حمله 25 زن درحالیکه باردار بودند به قتل رسیدند و 52 کودک نیز در برابر چشمان مادرانشان سربریده شده و به قتل رسیدند. بعد از این حادثه نیز 150 اسیر این روستا که شامل زنان، کودکان و سالخوردگان بودند در کامیونهایی گذاشته شدند و در محلههای یهودینشین چرخانده شدند.
یدیعوت آحارونوت در مورد این حادثه نوشته است «در این عملیات که به نام «عملیات اتحاد» (מבצע אחדות) نامگذاری شده بود، صد نفر از نیروهای ایرگون و لحی و با هماهنگی فرماندهان هاگانا در اورشلیم به روستای دیر یاسین حمله میکنند؛ هنوز مشخص نشده است که در آن عملیات چه رخ داده است، اما میتوان درمجموع گفت که آن حادثه برای مردم روستا یک فاجعه بوده است[9]». مناخیم بگین در مورد این فاجعه گفته است که درگیری، منزلبهمنزل بوده است و زمانی که یهودیها یک خانه را تصرف میکردند، با TNT آن منزل را بر سر ساکنینش خراب میکردند.
موشه دایان
موشه دایان (משה דיין) متولد 1915 در دِگانیا (דגניה) فلسطین است؛ وی در سال 1941 به عضویت نیروهای هاگانا درمیآید. وی مسئولیتهای متعددی همچون فرماندهی ستاد کل نیروهای اسرائیل، وزارت جنگ و خارجه را عهدهدار بوده و در دورههای چهارم تا دهم (1959 تا 1981) عضو کنست اسرائیل بوده است.
کشتار شهرهای «اللُد» و «الرمله»
«اللُد» در 38 کیلومتری شمال غرب بیتالمقدس (که هم اکنون در مناطق اشغالی تحت تسلط صهیونیستها قرار دارد) واقع شده و «الرمله» نیز در 5 کیلومتری آن قرار دارد. در یازدهم جولای 1948 «گردان 89» (وابسته به گروه تروریستی لحی) به رهبری موشه دایان به شهر اللد حمله میکنند. آنها در این حمله به کمک بلندگوهایی اعلام میکنند که هر کس وارد مسجد «دهمش» شود در امان خواهد بود. اما بعد از حملهای که به وسیله بمب دستساز و برای دفاع از شهر به این صهیونیست میشود، آنها به مسجد حمله کرده و مردم را قتلعام میکنند. در این حمله بیش از 100 فلسطینی (و به روایتی 176 نفر) کشته میشوند. موشه دایان نیز دستور میدهد که هر شخصی را در خیابانها یا خانهها و یا حتی در حال فرار دیدید با گلوله بزنید؛ درنهایت مجموع کشتهشدگان این حمله وحشیانه به روستای اللد به 426 نفر رسید. صهیونیستها با استفاده از این کشتار و وحشتی که در دل فلسطینیان انداخته بودند، همه ساکنان شهرهای اللد و الرمله که بالغ بر 70 هزار نفر بودند را از شهر بیرون رانده شدند؛ در مسیر مهاجرت این فلسطینیان به شهرهای دیگر نیز حدود 350 فلسطینی به علت گرمای شدید و عطش کشته میشوند. در پایان حمله نیز نیروهای صهیونیستی حدود 1800 کامیون از وسایل جامانده مسلمانانِ فلسطینی را غصب میکنند.
کشتار دوایمه
«دوایمه» نام روستایی در غرب الخلیل است. این حمله نیز توسط «گردان 89» وابسته به گروه لحی (استرن) به رهبری موشه دایان و با همکاری گروه ایرگون (اتسل) به رهبری مناخیم بگین صورت گرفت. در این فاجعه 700 تا 1000 نفر به قتل میرسند. در این حمله جنایتهای زیادی ضد فلسطینیان صورت گرفت؛ بعد از پایان حمله به این روستا، صهیونیستها 80 تا 100 نفر از زنان و کودکان در یک خانه جمع کردند و همه آنها را به قتل رساندند؛ در این جنایت، کودکانی که در این خانه جمعآوری شده بودند با ضربه عصا و چوب به سر آنها و شکستن جمجمههایشان به قتل رسیدند. در جنایتی دیگر، زنان و مردان سالخورده این روستا در خانههایشان بدون آب و غذا محاصره شدند و درنهایت، درحالیکه این افراد زنده بودند، خانهها را بر سرشان خراب کردند. روزنامه عبری زبان هاآرتص اعتراف کرده است که «شکی نیست که کشتار شهر اللد و دوایمه در میان شدیدترین و سختترین کشتارها در جنگ استقلال اسرائیل است».
آریل شارون
آریل شارون (אריאל שרון) متولد 26 فوریه 1928 در «کفر ملال» فلسطین است. عضویت در گروه هاگانا، نخستوزیری اسرائیل و تأسیس حزب «کادیما» از جمله فعالیتهای وی است.
کشتار قبیه
روستای قِبیه در 22 کیلومتری شمال شرق بیتالمقدس واقع است. در 14 اکتبر 1953 تعداد 103 سرباز از ارتش اسرائیل و 20 سرباز از گروه تروریستی «101» با هجوم به این روستا 69 نفر از جمله زنان و کودکان را به قتل رساندند. در این حمله همه خانههای این روستا که بالغ بر 56 خانه بود و همچنین مسجد و آبانبار این روستا بهطور کامل و با کمک مواد منفجره تخریب شد. این حمله با دستور مستقیم بن گوریون صورت گرفته است و ارتش اسرائیل آن را «عملیات شوشانا» (מבצע שושנה) نامگذاری کرده است که در آن برای تخریب منازل از 700 کیلوگرم مواد منفجره استفاده شده است.
کشتار صبرا و شَتیلا
شَتیلا نام اردوگاه آوارگان فلسطینی در جنوب لبنان است که در نزدیکی منطقه «صبرا» واقع شده است و لذا کل منطقه را «صبرا و شتیلا» نامگذاری میکنند. در سال 1982 و با تجاوز اسرائیل به جنوب لبنان، این منطقه در محدوده و محاصره نیروهای اسرائیلی قرار گرفت. 16 سپتامبر 1982 و دو روز بعد از کشته شدن «بشیر جُمَیِّل» رئیسجمهور لبنان و به منظور اینکه وانمود شود این حمله برای انتقام از کشته شدن «جمیل» بوده است، نیروهای ارتش لبنان با کمک نیروهای اسرائیلی به این اردوگاه حمله کردند. این حمله توسط آریل شارون، وزیر جنگ صهیونیستها، رافائل ایتان (רפאל איתן)، فرمانده ستاد کل نیروهای مسلح اسرائیل و در دوران نخستوزیر مناخیم بگین برنامه ریزی شده بود و «ایلی حبیقه» فرمانده نیروهای لبنانی نیز در آن مشارکت داشت. ارقامی که از تعداد کشتهشدگان این جنایت منتشر شده است بین 1500 تا 6000 نفر است. در این جنایت علاوه بر تجاوز به زنان، تعدادی زیادی از کودکان، زنان و سالخوردگان کشته شدند. این جنایت 48 ساعت ادامه داشت و بعد از آن تصاویری از جنازههای بدون سر، سرهای بدون چشم و سرهای شکسته شده در رسانههای جهان منتشر شد که در نوع خود بی نظیر بود.
روزنامه هاآرتص اسرائیل در 20 سپتامبر 1982 با اذعان به همکاری اسرائیلیها در این کشتار خبر این حادثه را اینطور مخابره میکند؛ «صدها زن و مرد آواره فلسطینی توسط فالانژیست ها و اسرائیلیها کشته شدند». در بخشی از گزارش خبرنگار واشنگتنپست در مورد این جنایت آمده است: «خانهها بهطور کامل تخریب شده است و اطراف آن را غبار فراگرفته است؛ در یک خیابان دو زن را مشاهده کردیم که اولی 11 سالش بود و دومی چند ماهش؛ سر هر دو نفر نیز سوراخ شده بود»
اینها تنها گوشهای از جنایتهای صهیونیستهاست که با دستور مستقیم سران این رژیم رخ داده است و اسناد آن نیز علنی شده است؛ هرچند که به نظر میرسد کشتارهای دیگر صهیونیستها نیز به دستور همین افراد صورت گرفته باشد. اسرائیلیها معمولاً کشتارهایی را که انجام میدهند انکار کرده و یا با محاکمه ظاهری افراد سعی در لاپوشانی جنایتها دارند؛ اما در عمل از عاملان این جنایتها تقدیر به عمل میآورند. نخستوزیری و صدارت بیشتر جنایتکاران صهیونیستی در صحنه سیاسی رژیم صهیونیستی سندی آشکار برای این موضوع است. محاکمه عاملان کشتار کفر قاسم که منجر به قتلعام 49 نفر شد از جمله نمونههای دادگاههای فرمایشی در رژیم صهیونیستی است؛ «شموئیل ملینکی» سرگرد اسرائیلی که در این جنایت شرکت داشت به همراه تعدادی دیگر از همراهانش در یک دادگاه ابتدا به 17 سال حبس محکوم میشود؛ اما این حکم در مراحل بعدی ابتدا به 14 سال، سپس به 10 سال، 5 سال و درنهایت به دو سال کاهش مییابد. ملینکی بعد از آزادی از زندان نیز پست مهمی همچون حفاظت از تأسیسات هستهای دیمونا را بر عهده میگیرد.
تاریخ صهیونیستی پر است از جنایتهای وحشیانهای که ما تنها گوشهای از آن را امروزه توسط داعش مشاهده میکنیم. حال با مشاهده این جنایتها میتوان علت عدم امضای توافقنامههایی همچون پروتوکول الحاقی توافقنامه ژنو به منظور تحقیق در مورد جنایتهای جنگی و پیمان ممنوعیت استفاده از سلاحهای بیولوژیک و باکتریولوژی توسط رژیم صهیونیستی را فهمید.
منبع: پایگاه هادی
انتهای پیام/