این اسناد بسیاری از ابعاد پشت پرده و مسکوت مانده از مناسبات عربستان با رژیم صهیونیستی در زمینههای متعدد از جمله تبادل اطلاعات و هماهنگی ضد جنبشهای مقاومت و ضد ایران را فاش کرده و جزئیات مهمی از دیدارهای دانشجویان و عناصر آکادمیک برای تقویت مناسبات یا تغییر جایگاه آن از سطوح رسمی به سطوح مردمی را روشن کرده است.
اطلاعاتی که سایت اینترنتی ویکی لیکس فاش کرده، مربوط به نامه نگاریهای وزارت خارجه عربستان با مهر "به کلی محرمانه " است که واقعیتهای جدیدی از روند عادیسازی روابط عربستان سعودی با اسرائیل را نشان میدهد. اسناد درز پیدا کرده نشان دهنده مراحل مختلف همگرایی بین عربستان و اسرائیل است.
سعودی ها اصرار بر روند عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی دارند و طرح صلح عربی را در سال 2012 مطرح کردند که اتحادیه عرب نیز در نشست خود در بیروت در همان سال به آن رأی داد. این اسناد نشان میدهد که تعدادی از شخصیتهای تأثیرگذار عربستان در سال 2006 علناً از این موضوع صحبت میکردند که اسرائیل دیگر در لیست دشمنان کشورهای عربی و عربستان حضور ندارد ، بلکه نزدیکترین متحد غیررسمی این کشور است. کار به جایی رسید که طرح عربستان برای همگرایی با اسرائیل در سال 2008 مطرح شد و این همگرایی از آن تاریخ تاکنون ادامه پیدا کرده است.
مناسبات تجاری
یکی از تلگرامهای وزارت خارجه در تاریخ 27 آوریل 2005 که از سوی قائممقام وزارت خارجه در امور اقتصادی و فرهنگی به وزیر خارجه عربستان نوشته شده ، از حجم عادیسازی روابط بین عربستان و رژیم صهیونیستی پرده برمیدارد. این تلگرام در رابطه با دریافت پیامی از سوی رئیس دفتر شورای وزیران عربستان در زمینه روشن کردن مواضع حقوقی و دیپلماتیک در زمینه تعامل عربستان با شرکتهای خارجی مرتبط با رژیم صهیونیستی است. براساس این سند، قائم مقام وزارت خارجه عربستان به مصوبه مورخ 13 ژوئن 1995 با شماره 5 در رابطه با توقف تحریمهای درجه دو و درجه 3 ضد رژیم صهیونیستی اشاره میکند. ویکی لیکس میافزاید که این سند نشان میدهد مقامات آل سعود از نیمههای دهه 90 قرن گذشته میلادی به شرکتهایی که مناسبات و روابط خوبی با اسرائیل داشتند، اجازه فعالیت در داخل عربستان در زمینههای مختلف را میدادند و تنها در برخی شرایط ویژه متعلق به امنیت اطلاعات ، در این زمینه بررسیهایی صورت میگرفت. ویکی لیکس همچنین برای کسانی که به دنبال افزایش اطلاعات خود در این رابطه هستند ، دهها سند مهم دیگر نیز در این زمینه ارائه کرده است.
مناسبات تسلیحاتی
در زمینه رصد و تحلیل آکادمیک اطلاعات نیز با اندکی بازگشت به گذشته و حتی بدون در نظر گرفتن اسناد ویکی لیکس می بینیم که در جنگ خلیج فارس در سال 1991 نقطه عطف مهمی در رابطه با فروش تسلیحات صهیونیستی در سطح گسترده با آمریکا و متحدان عرب این کشور به وقوع پیوست. به عنوان مثال عربستان سعودی از رژیم صهیونیستی سکوهای پرتاب موشک توماهوک و موشکهای ضد زره و هواپیماهای شناسایی بدون سرنشین و سیستمهای دریانوردی خریداری کرد. آل سعود همچنین 14 پل نظامی تولید شده توسط شرکت صهیونیستی تاس را خریداری کرد که قیمت هر یک از آنها بالغ بر یک میلیون دلار بود.
بر اساس گزارش رافیف و میلمان به عنوان دو تن از تحلیلگران و کارشناسان مسائل امنیتی، رژیم صهیونیستی به عربستان دوربینهای دید در شب و تجهیزات کاشت مین را ارسال کرد و ژنرال شوارتز کوف فرمانده نیروهای ائتلافی غربی ضد عراق در آن زمان دستور داد که تمامی نوشتههای عبری منقوش بر این تسلیحات از بین بروند تا کسی از منبع این تسلیحات اطلاع پیدا نکند.
سلیج هارسون یک کارشناس مسائل نظامی در کتاب خود با عنوان "جنگ با تمرکز محدود" ابعاد عملیات تأمین مالی و راهکارهای آن را توضیح داده و مینویسد که یک منبع عالیرتبه در سرویس جاسوسی آمریکا عنوان کرد که این سرویس جاسوسی 35 میلیون دلار در سال 1986 از اموال عربستان سعودی را به اسرائیل داد تا برخی تسلیحات غنیمت گرفته شده صهیونیستها از فلسطینیان در زمان اشغال لبنان در سال 1982 را خریداری کند. این تسلیحات در ادامه در محمولههای هوایی به پاکستان ارسال شد تا در میان مجاهدین افغان [ شاخه های اصلی تشکیل دهنده القاعده کنونی] توزیع شود.
مناسبات در زمینه تبادل تجاری
در زمینه تبادل تجاری نیز مناسبات دوجانبه بدون مشکل ادامه پیدا کرده است. الکساندر پلای در جروزالم کوارتلی می نویسد که نفت از برابر عربستان سعودی بارگیری میشود و بلافاصله بعد از خروج از بندر مسیر خود را تغییر داده و بار دیگر محموله خود به تخلیه می کند و با جعل اوراق و اسناد مربوطه،محموله را در بنادر اسرائیل تخلیه می کند. این روند از دهه 90 قرن گذشته میلادی انجام داده و همچنان به صورت محرمانه دنبال میشود.
نشریه انگلیسی اکونومیست نیز در این رابطه مینویسد: اسرائیل از نفت عربستان که از بندر ینبع در دریای سرخ برای این رژیم پمپاژ می شود، حفاظت می کند. بر اساس توافق محرمانهای که بین سه طرف صهیونیستی ، سعودی و مصر به امضا رسیده، اسرائیل مأمور حفاظت از بخش شمالی دریای سرخ است و مصر نیز حفاظت از بخش جنوبی و غربی این دریا را بر عهده دارند و در مقابل این خدمات از کمکهای مالی عربستان برخوردار میشوند. بعد از تحویل دادن دو جزیره مصری تیران و صنافیر از مصر به رژیم آل سعود در سال جاری میلادی، این روابط محرمانه به صورت کامل علنی شد.
این موضوع تنها مربوط به مناسبات محرمانه در این سطح و عمق از تجارت تسلیحات و نفت بین رژیم آل سعود و صهیونیستها نمیشود ، بلکه به عرصههای مختلف دیگر نیز تسری پیدا کرده است. در دهه نود قرن گذشته میلادی شرکتها و دولت عربستان سعودی سیستم های کامپیوتری ساخته شده در اسرائیل با مارک یاردین را برای آبیاری باغ های شاهزادگان سعودی و پارک های عمومی خریداری کرده است . (یدیعوت آحارونوت 16/12/1993) همچنین توافقنامه های رسمی بین دو طرف برای صادرات مرکبات اسرائیلی نظیر پرتقال و لیمو از طریق اردن با عربستان سعودی به امضا رسیده است. (معاریو 4/1/1995) روزنامه صهیونیستی معاریو در تاریخ 29/10/1993 نیز تأکید میکند که یک شرکت سعودی با دفتر شورای محلی شهرک صهیونیستنشین کرنی شمرون تماس گرفته و آمادگی خود را برای خرید واحدهای مسکونی در این شهرک اعلام کرده است. حتی در این رابطه مذاکراتی نیز با دولت قطر صورت گرفته بود که رژیم صهیونیستی گاز طبیعی خود را به دست بیاورد. در سایه تشویقهای بازرگانان سعودی که به صورت مستمر به سرزمینهای اشغالی سفر میکردند ، رقابتی بین بازرگانان و تجار در این زمینه به وجود آمد که به نظر میرسد تنها منحصر به قرارداد های نفتی نبود، بلکه فعالیت هایی در زمینه صدور گاز به سرزمین های اشغالی را نیز شامل می شود. (دافار 1/2/1994)
اسناد و اطلاعات متعددی از تاریخ و رموز روابط محرمانه رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی وجود دارد. مجله الفجر که در قدس اشغالی چاپ می شود، در تاریخ 14/5/1992 اعلام کرده است که تدی کولیک رئیس شورای شهر قدس با شیخ اسحاق ادریس مشاور سندیکای عالی اسلامی در ریاض دیدار کرده است. ادریس با شرکت هواپیمایی صهیونیستی العال از قاهره به سرزمینهای اشغالی وارد شده بود. این اولین سفر یک شخصیت دینی اسلامی در این سطح به سرزمینهای اشغالی بود. کولیک به شیخ ادریس تمثالی نقره ای از قبة الصخرة اهدا کرد و شیخ ادریس نیز [برای خوش خدمتی و چاپلوسی] ابراز تمایل کرد که تصویری از دیوار ندبه [که جزو مقدسات صهیونیست ها به شمار می رود ] نیز داشته باشد.
نکته عجیب به اظهارات میلمان و رافیف در کتابشان با عنوان "هر جاسوسی شاهزاده است"باز می گردد که تاکید کردند: سرویس اطلاعات رژیم صهیونیستی (موساد) از تحرکات مستقل سه تن از شخصیتهای سعودی (خاشقچی، نمرودی و آل شویمر ) با تعدادی از مسئولان اسرائیلی شگفتزده شده است. این تحرکات از طریق آریل شارون انجام شده بود که در آن زمان وزیر جنگ رژیم صهیونیستی بود. وی در دسامبر سال 1981 از امتداد منافع امنیتی و استراتژیک رژیم صهیونیستی از اواسط آفریقا و شمال آن تا پاکستان صحبت می کرد. این سه نفر در نهایت به نوشته ای از امیر فهد ولیعهد وقت رژیم صهیونیستی دست پیدا کردند که نام آن "طرح سازش فهد" بود. آنها این طرح را تحویل مقامات سعودی دادند. این طرح مقدمهای برای طرح ملک عبدالله پادشاه سابق سعودی ها مبنی بر ابتکار صلح عربی بود که در سال 2002 در بیروت ارائه شد و حجم توطئه عادیسازی روابط با تسلیم شدن رژیمهای عربی با نام سازش و صلح با اسرائیل را نشان داد.
خاشقچی این شخصیت سعودی همچنین در جشن تولد 55 سالگی خود که آن را در شهرک سینمایی کن جشن گرفته بود به "سامدار بری" خبرنگار روزنامه صهیونیستی یدیعوت آهارونوت در قاهره گفت که "عملیات موسی" که در نتیجه آن یهودیان اتیوپی به سرزمینهای اشغالی منتقل شدند و انجام آن توسط آمریکا و رژیم صهیونیستی و سودان ، از طریق اراضی سودان صورت گرفت ، در منزل وی و با موافقت پادشاه عربستان برنامهریزی شد. این اتفاق در جریان نشستی محرمانه صورت گرفته در مزرعه اختصاصی وی در کنیا در سال 1982 انجام شد. سامدار بری با اشاره به عمق همکاریهای امنیتی خاشقچی با رژیم صهیونیستی نوشت که وی به اسرائیلیها توصیه کرده و گفته بود: پیشنهاد میکنم قدرت را به دوست من اریک (منظورش آریل شارون بود) واگذار کنید. در این صورت همه چیز بر وفق مراد خواهد بود.
27 سال بعد از این گفتگو ها است که سایت ویکی لیکس از مجموعه نامه نگاریهای وزارت خارجه عربستان پردهبرداری میکند. محمد بن سلمان شاهزاده آرمانگرای سعودیها نیز که به دنبال پادشاهی بر کشورش است، عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی از طریق آمریکا و توافقنامه دو جزیره تیران و صنافیر را پذیرفته تا در راستای حفظ امنیت اسرائیل و تضمین کشتیرانی در دریای سرخ قدم بردارد. روند عادیسازی روابط عربستان با اسرائیل یک داستان دراماتیک و خفت بار است، دولتی که ادعای حمایت از حرمین شریفین و مقدسات اسلامی را دارد ، به همکاری و عادی سازی روابط خود با کسانی دست زده که به این مقدسات در فلسطین تجاوز کرده و از سال 1948 تاکنون حق ملت فلسطین را نقض کرده و آنها را می کشند. این ننگی است که اگر کسی جلوی آن را نگیرد، رسوایی طولانی مدتی خواهد بود.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/