در این یادداشت آمده است: منشور اتحادیه عرب صرفا روی کاغذ باقی مانده و دستاورد قابل ذکری نداشته است و بیانیههای این اتحادیه هم از عبارات تکراری در محکومیت و ابراز نگرانی از حوادث منطقه فراتر نرفته است.
سه ماه از بحران بین قطر و دیگر کشورهای عربی میگذرد اما اتحادیه عرب و دبیر کل غائب آن هیچ اقدامی نکردند گویی این نهاد منطقهای خانه عنکبوتی است که از سر ضعف و سستی منشورش در پس بحرانها مخفی شده است و هیچ نقش یا ابراز تلاشی برای مهار بحران نداشته و ناکامی اتحادیه عرب در این خصوص، به میراث تاریخی و درماندگی و وادادگی آن افزوده میشود.
شکست تاریخی اتحادیه عرب
اتحادیه عرب به عنوان اولین نهاد منطقهای در جهان تاسیس شد، اما هیچ کدام از اهداف خود و خواستههای ملتهای آن را برآورده نکرد و بلکه تاریخ آن مملو از شکستهای پیاپی است به گونهای که میتوان گفت اتحادیه عرب در مرگ بالینی به سر میبرد.
همه چیزی که ملتها از بر هستند بیانیههایی است که در آن عبارتهایی برای محکومیت و تقبیح به کار رفته بود اما چیزی از مسائل امت عربی و در راس آن مساله فلسطین و مقدسات اسلامی را که در معرض نابودی یا یهودیسازی است حل نکرد، بنابراین اگر اسرائیل قدس را پایتخت ابدی خود بخواند اتحادیه عرب چه خواهد کرد؟ آن زمان ملتها گواهی فوت اتحادیه عرب را صادر میکنند.
اما تاریخ، هیچ حرکتی از اتحادیه عرب در مقابله با بحرانها یا ممانعت از بروز آن ثبت نکرده است و چه بسا اتحادیه عرب بخشی از مساله بوده است که آن هم ناشی از بی ارادگی رهبران این اتحادیه و ضعف منشور آن و از بین رفتن عرق قومیتی و نبود همکاریهای عربی مشترک است.
از زمان حمله عراق به کویت در سال 1990 و اشغال این کشور و به دنبال آن جنگ آزادسازی این کشور در سال 1991 و حمله آمریکا و کشورهای عضو ائتلاف یبن المللی به عراق در سال 2003 و سرنگونی رژیم بعث صدام و اشغال این کشور و تا حال حاضر که سوریه، یمن، لیبی و سودان با بحران روبرو هستند اتحادیه عرب هیچ گاه نقش مثبتی در این بحرانها نشان نداد و حتی در قضیه سودان اگر میانجیگری دیپلماتیک قطر نبود که به امضای سند صلح دارفور در دوحه منجر بشود، دارفور به سودان جنوبی ملحق شده بود.
بحران خلیج (فارس)
اتحادیه عرب و همزاد آن شورای همکاری خلیج فارس در بحران غائب بودند؛ آنها هیچ موضع آشکار یا طرحی که به حل بحران منجر شود، نداشتند.
با وجود اینکه سه ماه از محاصره ظالمانه علیه قطر میگذرد و همه برای حل این بحران تلاشی نشان دادند اتحادیه عرب و دبیر کل آن هیچ حرکتی نکردند تا همدستی و طرفداری آنها با کشورهای تحریم کننده قطر برملا شود به گونهای که تسلیم خواسته کشوری که مقر این اتحادیه در آنجاست شدهاند همان گونه که شورای همکاری تسلیم بحرین است؛ در حالی که انتظار میرفت احمد ابوالغیط در مقام دبیر کل اتحادیه عرب و عبداللطیف الزیانی، دبیر کل شورای همکاری امانتدار منصب خود باشند و به وظایف خود عمل کنند نه اینکه متعلق به کشوری باشند که خود بخشی از بحران است.
دبیر کل اتحادیه عرب حتی به خودش زحمت نمیدهد ابراز نگرانی از ماجرایی کند یا طرفهای مختلف را برای برون رفت از بحران به خویشتنداری و دوراندیشی دعوت کند یا حتی سفر دورهای بین کشورهای طرف بحران کرده تا تلاشی برای حل و فصل آن داشته باشد .
اتحادیه عرب تاکنون هیچ نقشی در کمک به حل بحران قطر و شیخ نشینها نداشته است و حتی طرح کویت هم ارتباطی با اتحادیه عرب یا شورای همکاری نداشت.
جای تاسف است که اتحادیه عرب هم در حمله به شبکه الجزیره به کشورهای تحریم کننده قطر پیوسته است تا صدای این شبکه را خاموش کند اما سیف بن مقدم البوعینین، سفیر دائم قطر در اتحادیه عرب توانست جلوی افسار گسیختگی وزیران اطلاع رسانی کشورهای تحریم کننده را گرفته و «عواد بن صالح العواد» و «علی بن محمد الرمیحی»، وزیران اطلاع رسانی عربستان و بحرین را ساکت کند آن هم با این اظهارات خود که « آنچه از طریق شبکه الجزیره به مخاطبان منتقل میشود صرفا اخبار یا دیدگاههاست و واقعیت مثل خورشیدی است که در پس ابر هم پوشیده نیست؛ مشکل جهان عرب این است که به دنبال واقعیت نیست».
ضعف کشورهای عربی
به وضوح روشن است که اتحادیه عرب از زمان تاسیس آن بخشی از ابزارهای سیاست خارجی کشور مقر آن بوده است، به گونهای که صرفا دفتر روابط عمومی آن محسوب میشود و همین که دبیر کل اتحادیه عرب هم اهل کشور مصر است بخشی از بحران شمرده میشود چون هیچ تلاشی برای حل بحران نمیکند آن هم در شرایطی که جهان عرب با تحولات بسیاری روبروست اما اختلاف بین اعضای اتحادیه عرب و اقدام آنها در ارجحیت دادن به منافع ملی حتی به زیان ملت قومی موجب ضعف جهان عرب و از هم گسیختگی صفوف آنها شده است.
شکست اتحادیه عرب در حل بحران شیخنشینها به کارنامه شکستهای این نهاد از زمان تاسیس آن تاکنون افزوده میشود و در مقابل تحرکات فشرده دیپلماتیک خارجی برای حل این بحران از سوی اتحادیه اروپا، آمریکا، روسیه و چین جریان دارد، آن هم به لحاظ اینکه تداوم این بحران ثبات منطقه خلیج فارس را تهدید میکند.
منطقه خلیج فارس محور صلح و امنیت بین المللی و منافع کشورهای جهان محسوب میشود چیزی که کشورهای تحریم کننده قطر آن را درک نمیکنند در حالی که اتحادیه عرب و شورای همکاری هم باید با همکاری یکدیگر برای حفظ استقلال کشورهای عضو آنها برای تحقق امنیت جهان عرب اقدام کنند.
منبع:فارس
انتهای پیام/