به گزارش خبرنگار حوزه بهداشت و درمان گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان؛ سید حسن قاضی زاده هاشمی روز یکشنبه از مجلس رای اعتماد گرفت و به عنوان وزیر بهداشت دولت دوازدهم منصوب شد.
هر وزارتخانه‌ای پس از انتصاب وزیر دستخوش تغییر و تحول می‌شود، اما وزیر بهداشت از دیروز تاکنون حکم عزل و نصب ۴ معاون، انتصاب ۲ مشاور و ۲ دانشگاه علوم پزشکی را صادر کرده است.
نخستین حکم انتصاب وزیر بهداشت با حکم نخستین رئیس زن در دانشگاه های علوم پزشکی روز گذشته کلید خورد و طاهره چنگیز از وزارتخانه راهی اصفهان شد تا سمت سرپرستی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان را در دولت دوازدهم از آن خود کند.
قاضی‌زاده هاشمی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، غلامرضا اصغری رئیس سابق دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و استاد گروه فارماکوگنوزی را به ریاست سازمان غذا ودارو منصوب کرد.
علیرضا رییسی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان بوشهر با حفظ سمت سرپرستی دانشگاه اصفهان جایگزین علی‌اکبر سیاری، معاون بهداشت وزارت بهداشت شد .
علی اکبر حق دوست رئیس دانشگاه علوم پزشکی کرمان به عنوان معاون برنامه ریزی راهبردی و هماهنگی وزارت بهداشت منصوب و با حفظ سمت، سرپرست دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتی، درمانی کرمان شد.
محمد آقاجانی به عنوان سرپرست دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی جایگزین علی اصغر پیوندی شد و صندلی معاون درمان وزارت بهداشت در وزارتخانه خالی ماند و این سمت منتظر صدور حکم جدید وزیر بهداشت است.
در پی عزل و نصب ها رسول دیناروند رئیس سازمان غذا و دارو و علی اکبر سیاری معاون بهداشت دولت یازدهم به عنوان مشاوران وزیربهداشت در دولت دوازدهم منصوب شدند.
انتهای پیام/
۱ - تفاوت فاحش کارانه ی پزشکان و بخصوص متخصصین و فوق تخصص ها با دیگر تخصص های لیسانس
و فوق لیسانس و ph dهای وزارت بهداشت
۲- مشکل زیر میزی پزشکان که قرار بود با طرح تحول نظام سلامت حل گردد که نه تنها به قوت خود باقی است که بسیار بدتر هم شده است.
۳- قطع جریان پزشک سالاری در وزارت بهداشت درمان ...بطوری که میگویند وزارت بهداشت ...وزارتخانه پزشکان است...
۴- قطع تجارت و اقتصاد ناسالم در حوزه ی وزارتی
۴- قطع بحران اجحاف مسلم به توده ی ملت با کارانه های ۵۰۰ میلیونی و بیشتر متخصصین‌پزشک
۵- بجای آوردن مدیریت تصحیح در روند انحراف در مسیر طرح تحول نظام سلامت....بدین معنی که پزشک انواع و اقسام order های غیر ضرور را برای هر بیمار بستری ننویسد تا از طرفی خود سود کارانه اش را ببرد و از طرفی کارمندان و بخشهای دیگر را به درد سر اندازد ...که این جریان باعث آن شد که کمر بیمه ها بشکند بطوری که در نظام پرداخت کارانه افراد معمولی وزارت بهداشت معضلات اساسی ایجاد شود.
۶- انتصاب افراد مدیر که دلسوز به حال ملت باشند.به صرف پزشک بودن فرد بخواهیم ریاست و مدیریت به ایشان بدهیم توجیه منطقی ندارد...مضاف به اینکه معمولا پزشکان؛ مدیران خوبی نیستند...مدیر باید دید باز داشته باشد..در صورتی که علم پزشکی خاصیتش جز نگری است که با مدیریت منافات دارد.
۷- برچیدن نظام مستندات و کنترل کیفی به سبکی که امروزه هست که ۷۰ درصد خطا دارد.و نیروهای فنی را خیال شان را راحت میکند که مستندات هست پس نیازی نیست هر روز up to date باشند.
۸- توصیه به آموزش و آموزش و آموزش....دانشجویانی که از دانشگاههای علوم پزشکی فارغ التحصیل میشوند شاید تئوری دست و پا شکسته ای بلد باشند و ۱۶ و ۱۷ بگیرند ...اما کار عملی شان بسیار مایوس کننده است.