وی در این پُست نوشته است: " ساقی!
دومین باری بود که با این برادر عزیز برخورد میکردم.
نامش مجید رضوانی و بازنشسته کشتیرانی است. فرد تحصیلکرده و باشخصیتی است. همه روزه مقداری غذای گربه میخرد و در حوالی خیابان فاطمی و پارک لاله بین مشتریان ثابت خود! توزیع میکند.
گربهها هم دقیقاً در محلهای مشخص انتظار او را میکشند. وقتی او را میبینند هجوم میبرند و سهمشان را میگیرند. به این کار شدیداً عشق میورزد. میگوید از اینکه واسطهی رزق پروردگار است لذت میبرد.
مقابل نردهی فلزی مغازهای میایستد که ظاهراً چند ماهی است تعطیل شده و پشت درب شیشهای آن مملو از آشغال و خاک و نخاله است. با دست به شیشه میزند و یک بچه گربه به سرعت میآید و از زیر درب غذایش را تحویل میگیرد! آقا مجید میگوید این بچه گربه اینجا گیر افتاده و اگر غذا نخورد میمیرد.
مجذوب شخصیتاش شدهام. ظاهراً غذای سگ و گربه را از خیابان اسکندری میخرند. وارداتی است! کیلویی ۱۴ هزارتومان. به همین دلیل دستکش دست میکند و مسائل شرعی و حریم پاکی و نجسی را کاملاً رعایت میکند.
توی این دنیای مادی و پرفریب، آدمهایی هم پیدا میشوند که خارج از عوامفریبی و خودنمایی، هر کاری از دستشان برمیآید انجام میدهند ولو غذا دادن به حیوانات!
میگفت که همسرش هم خیلی مشوق اوست. با حقوق ناچیز دوران بازنشستگی زندگی خوبی دارد و هیچ کم و کسری هم ندارد و دائماً هم برایش گشایش حاصل میشود. به شدت معتقد بود که این زندگی راحت و بیدغدغه نتیجه همین کار اوست.
این هم یک نوع ساقی است. متأسفانه برداشت بعضی ها از ساقی، توزیع کنندگان موادمخدر هستند.
مقام ساقی واقعی خیلی بالاست. جایگاه خود پروردگار است.
وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا (انسان/۲۱)
ساقی آدم خوبها در روز قیامت خود خداست.
آنهم چه شرابی! طهور (پاک و پاک کننده) یعنی قسمت میشه؟"
انتهای پیام/