سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

اولین گفتگو با حمید صفت پس از دستگیری+ تصاویر

حمید صفت صبح امروز به عنوان متهم برای پاسخگویی در مورد مرگ مرموز ناپدریش در مقابل بازپرس ویژه قتل پایتخت قرار گرفت.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ صبح امروز حمیدرضا صفت، خواننده رپ به اتهام در شعبه سوم دادسرای امور جنایی به ریاست سجاد منافی آذر حاضر شد. روز گذشته ماموران کلانتری 145 ونک در جریان مرگ مرموز مرد 66 ساله ای به نام هوشنگ در بیمارستان قرار گرفتند و زمانی که تیمی از ماموران برای تحقیقات ابتدایی پای دربیمارستان گذاشتند، مشخص شد که این مرد به خاطر ضربه جسم سخت به ناحیه سر و شکستگی جمجمه جان باخته است.


در این مرحله تیمی از ماموران اداره 10 آگاهی تهران به دستور بازپرس سجاد منافی آذر از شعبه سوم دادسرای ناحیه 27 تهران برای تحقیقات فنی وارد عمل شدند.کارآگاهان در با حضور در بیمارستان پی بردند که مرد 66 ساله قبل از مرگش ادعا کرده که حمیدرضا، پسر همسرش عامل این درگیری بوده است. بدین ترتیب تجسس های پلیسی آغاز شد اما ساعت 15 ظهر شنبه حمید 24 ساله پای در کلانتری 145 ونک گذاشت و پس از دستگیری وی برای بازجویی‌های فنی در اختیار ماموران پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. پس از بازجویی های پلیسی شب گذشته پرده از راز این درگیری مرگبار برداشت و ادعا کرد که قصد كشتن او را نداشته است.


حمید در مقابل بازپرس ویژه قتل در دادسرای جنایی گفت: شب قبل از حادثه دوست مادرم که همسایه آنها در آلمان بود میهمان خانه شان بود و مادرم با من تماس گرفت و خواست تا آنها را به فرودگاه ببرم ولی چون ماشین نداشتم گفتم نمی توانم او را به فرودگاه ببرم به همین خاطر مادرم خودش میهمانش را به فرودگاه رساند.

حمیدرضا در ادامه اظهارت خود گفت: ساعت شش صبح 24 مرداد با مادرم تماس گرفتم و او گفت که هنوز به خانه نرسیده است، از او خواستم زمانی که به خانه رسید به من خبر بدهد تا به خانه بروم و لوازم خود را که آنجا گذاشته بودم بردارم. صبح روز حادثه برادرم از آمریکا با من تماس گرفت و گفت مادرمان با هوشنگ، ناپدریمان درگیر شدند و از من خواست که خود را به آن جا برسانم تا در جریان ماجرا قرار بگیرم. ظهر آن روز مادرم نیز با من تماس گرفت و از من پرسید که چه زمانی به آن جا می روم، من نیز راهی خانه خودمان شدم.


حمیدرضا صفت گفت: زمانی که در خانه را باز کردم دیدم ناپدریم سمت چپ مبل نشسته است و یک میز نیز جلوی او قرار داشت. گوشی موبایل خود را روی میز گذاشتم و به او گفتم: مگر نگفتم مادرم را اذیت نکن، کتکش نزن، او نیز گفت: زدم که زدم. می خواستم او را بترسانم به همین خاطر یک گلدان را که در نزدیکیم قرار داشت برداشتم و به سمت راست مبل پرتاب کردم سپس میز را برگرداندم تا کمی او را بترسانم. او نیز می خواست بلند شود و به سمت من بیاید که در همین هنگام مادرم بین ما قرار گرفت و من با یک دست به صورتش زدم. در همین هنگام همسایه ها با صدای درگیری ما به جلوی در خانه آمدند که مادرم به سمت در رفت و من نیز هوشنگ را رها کردم و به درگیری مان پایان دادم.


وی گفت: دراین هنگام هوشنگ به سمت آشپزخانه رفت تا با چاقو به سمت من هجوم آورد که متوجه کارش شدم و به سرعت خودم را به او رساندم و دستانش را گرفتم که نتواند کاری کند که در این لحظه یک لیوان آب را برداشت که او را از دستش گرفتم و به زمین زدم و در ادامه همسایه ها وارد خانه شدند و ما را از هم جدا کردند و من نیز همراه مادرم از خانه خارج شدیم. بازپرس منافی آذر در این هنگام به متهم گفت: در گزارش پرونده، علت مرگ هوشنگ برخورد ضربه شدید به گیج گاه سمت راستش اعلام شده است، حرفی در این مورد داری؟ حمیدرضا در ادامه بیان داشت: شاید هنگام درگیری سرش به کمد یا دیوار برخورد کرده باشد، اما من فقط قصد داشتم کمی او را بترسانم و قصد کشتن او را نداشتم و هیچ ضربه ای به سرش نزدم.

گفت وگو را با حمیدرضا صفت می خوانید:

پدر و مادرت چه زمانی و به چه دلیل از هم جدا شدند؟
زمانی که کودکی پنج ساله بودم متوجه جدایی پدر و مادرم شدم، علت جدایی آن ها را بطور دقیق نمی دانم اما آن ها باهم اختلاف داشتند.

مادرت چه زمانی با مقتول ازدواج کرد و مقتول چطور آدمی بود؟
11 سال پیش مادرم با هوشنگ ازدواج کرد، ناپدریم آدم عصبی و پرخاشگری بود و به خانواده مادریم نیز زیاد توهین می کرد، به طوری که حتی یک بار در آلمان نیز با مادرم درگیر شده بود و برای او چاقو کشیده بود اما من هیچ وقت اعتراضی نکردم و هوشنگ با خانواده خودش نیز پرخاشگری می کرد.

هوشنگ چه کاره بود؟
او در آلمان مغازه عتیقه فروشی داشت و در ایران بیکار بود، هوشنگ از زن اولش نیز سه فرزند داشت که یکی از آن ها فوت کرده است و اکنون دو فرزند دیگرش در فنلاند زندگی می کنند.

چرا بیکار؟
بارها از او خواستم به در مغازه دوستانم که در املاک و نمایشگاه ماشین دارند برود و مشغول به کار شود تا کمتر در خانه باشد و با مادرم درگیر شود ولی حرف گوش نمی کرد.

با هوشنگ اختلاف داشتی؟
او مثل پدرم بود و همیشه احترامش را نگه داشته بودم و حتی دو روز قبل از ماجرا وقتی به خانه رفتم متوجه شدم هوشنگ گوشی موبایلش خراب شده و بدون اینکه به او حرفی بزنم به پاساژ پایتخت رفتم و در حالیکه پول زیادی در بساط نداشتم یک گوشی موبایل برای هوشنگ خریدم.

چرا مادرت از هوشنگ جدا نشد؟
نمی دانم، هوشنگ بیماری قلبی و هپاتیت C داشت و به خاطر قرص هایی که می خورد دچار افسردگی و احتمال اینکه خودكشی کند هم وجود داشت ولی مادر با همه این مشکلات در کنار هوشنگ ماند و به زندگی اش ادامه داد و او را در شرایط سختی که داشت حمایت کرد.

حرف آخر؟
من عمدی ناپدریم را کتک نزدم فقط می خواستم او را بترسانم تا فکر نکند مادرم بی کس و کار است، من از ابتدا تمام ماجرا را صادقانه گفته ام و پس از اینکه ناپدریم جان باخت خودم را به کلانتری معرفی کردم و هیچ وقت قصد کشتن یا قتل عمد نداشتم و همه دوستان و اطرافیانم می دانند که من به خاطر کارم هیچ وقت به فکر انتقام گیری و خشونت نبودم و کارهایی را که ساختم نیز در مورد بخشش و کارهای فرهنگی بوده است.

منبع: رکنا

انتهای پیام/

گفتگو خواندنی با حمیدرضا صفت، خواننده رپ

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۳۴
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۶:۱۵ ۰۳ مهر ۱۴۰۰
حمید صفت گفته ناپدری برای مادرم در المان چاقو کشیده.
در المان وقتی از سرایدار المانی مجتمع در مورد چاقو کشیدن پرسیده شد سرایدار گفت دروغ گفته این خانم خود این خانم( اشاره به عکس مادر حمید) یک بار چاقو بدست بالای سر هوشنگ ایستاده بود.
دولت المان بخاطر یک دروغ که مادر حمید صفت چند سال قبل از قتل برای اخذ اقامت گقته بود اقامت موقت مادر حمید رو تمدید نکرد.
ناشناس
۱۲:۵۸ ۰۳ مهر ۱۴۰۰
حمید صفت در اخر همین مقاله گفته هوشنگ بیماری قلبی و هپاتیت C داشت و به خاطر قرص هایی که می خورد دچار افسردگی و احتمال اینکه خودكشی کند هم وجود داشت.
هوشنگ اصلا افسردگی نداشت و به خودکشی هم فکر نمیکرد و کسیکه زمینه خودکشی داشت رو خودت بهتر میدونی حمید اقا
ناشناس
۱۵:۲۲ ۱۴ مرداد ۱۳۹۹
آفرین که حمید صفت را دستگیر کردید آهنگاش همه لات و غیر مجاز بود
میلاد قاسمی
۰۳:۱۸ ۰۱ خرداد ۱۳۹۷
حمید صفت را آزاد کنید، باید هر فرزندی از مادر و پدرش حمایت کنه
ناشناس
۱۵:۴۴ ۰۶ دی ۱۳۹۶
خدا همه ی گرفتارها رو نجات بده
سیدعلی
۰۰:۲۵ ۳۰ شهريور ۱۳۹۶
به نظر من اون فقط دفاع کرده،از اظهاراتشونم مشخصه که عمدی در کار نبوده،امیدوارم بیگناهی حمید صفت اثبات شه...
ناشناس
۱۳:۲۴ ۱۷ شهريور ۱۳۹۶
ازادش کنید
ناشناس
۱۳:۲۴ ۱۷ شهريور ۱۳۹۶
ازادش کنید
ناشناس
۰۱:۴۴ ۱۷ شهريور ۱۳۹۶
حق داشت
دانیال
۰۰:۵۷ ۱۲ شهريور ۱۳۹۶
#حمید_صفت_را_آزاد_کنید.

حمایت از حمید امیری صفت
یاسین
۱۷:۴۷ ۰۹ شهريور ۱۳۹۶
الکی مثلا ما نشناختیم☺☺
ناشناس
۰۸:۰۶ ۰۹ شهريور ۱۳۹۶
خدا کمکش کنه
ناشناس
۱۴:۰۸ ۰۵ شهريور ۱۳۹۶
آدم خوبییه
ناشناس
۱۴:۰۸ ۰۵ شهريور ۱۳۹۶
آدم خوبییه
مینو
۰۴:۱۵ ۰۳ شهريور ۱۳۹۶
خوب کاری کرده حتی اگه عمد م کرده باشه که نکرده من اگه جای اون بودم بدتر سرش میاوردم ناپدریش فکر میکنه کیه که دست روی مادرش بلند میکنه ایشالا که به زودی حمید صفت عزیز خواننده ی خوش صدای کشورمون از زندان آزاد بشه امیدوار همه ی ما اینقدر قیرت داشته باشیم که بتونیم حمید صفت بشیم ‌‌

#حمید صفت
ناشناس
۰۹:۳۱ ۰۲ شهريور ۱۳۹۶
باید پشت مادرش باشه
ناشناس
۰۲:۴۶ ۰۲ شهريور ۱۳۹۶
هر دم از این باغ بری می رسد
ناشناس
۰۲:۴۶ ۰۲ شهريور ۱۳۹۶
هر دم از این باغ بری می رسد
ناشناس
۰۲:۳۶ ۰۲ شهريور ۱۳۹۶
باید هر فرزندی از مادر و پدرش حمایت کنه
ناشناس
۰۱:۰۰ ۰۲ شهريور ۱۳۹۶
ای بابا
ناشناس
۰۲:۰۷ ۰۱ شهريور ۱۳۹۶
خدا همه ی گرفتارها رو نجات بده
ناشناس
۰۱:۲۶ ۰۱ شهريور ۱۳۹۶
خواسته به مادرش احترم بذاره لطفا ازادش کنید
ناشناس
۰۳:۱۶ ۳۱ مرداد ۱۳۹۶
هر دم از این باغ بری می رسد
ناشناس
۰۳:۱۱ ۳۱ مرداد ۱۳۹۶
خدا بهش کمک کنم حمید صفت خیلی دوست داریم
رحیمی
۰۳:۱۰ ۳۱ مرداد ۱۳۹۶
باید پشت مادرش باشه خوب کاری کردع
ناشناس
۰۲:۵۵ ۳۰ مرداد ۱۳۹۶
متاسفم
ناشناس
۰۲:۱۳ ۳۰ مرداد ۱۳۹۶
باید هر فرزندی از مادر و پدرش حمایت کنه
ناشناس
۰۲:۱۳ ۳۰ مرداد ۱۳۹۶
خدا بهش کمک کنه
ناشناس
۲۳:۳۴ ۲۹ مرداد ۱۳۹۶
خدا به همه ی جوونای ما رحم کنه...
ناشناس
۲۳:۱۴ ۲۹ مرداد ۱۳۹۶
شماهاچراانقدرپاستوریزه تشریف دارین اینوکه همه میشناسن
مریم
۲۲:۰۶ ۲۹ مرداد ۱۳۹۶
ههه چشمشو چراگرفتین.نشناسیم مثلا
ناشناس
۲۰:۱۵ ۲۹ مرداد ۱۳۹۶
اون پیرمرد 66ساله یعنی ناپدریش غیرعمد کشته شده
ناشناس
۱۸:۰۸ ۲۹ مرداد ۱۳۹۶
حالا چرا چشاشو گرفتین !!
ناشناس
۱۷:۵۱ ۲۹ مرداد ۱۳۹۶
حالا چرا چشاشو گرفتین !!