از این چالش ها و بازار سیاه مافیای کنکور که بگذریم هنوز هم اما و اگرهایی برای داوطلبان وجود دارد تا به هدف خود برسند هفت خوانی که بعد از گذر آن باز هم نمی توان تضمینی برای تحقق اهداف و رویاهای جوانی داشت، چراکه اغلب فضای جامعه و احساسات حاکم بر جوان در برهه زمانی سال های پایانی دبیرستان چنان در تفکرات رخنه می کند که بسیاری از فاکتورهای شخصی مانند توان، استعداد، علاقه، شرایط زندگی، وضعیت خانوادگی و چشم انداز آینده در فضایی احساسی نادیده گرفته می شود.
این روزها تب اصطلاحاتی مانند لاکچری و با کلاس بودن در بین جوانان به شدت بالا رفته و در تمامی دوران زندگی بهای بسیاری از عمر و هزینه خود را برای این مساله اختصاص می دهند که می تواند این امر مثبت یا منفی باشد و تاثیرگذاری آن به میزان توجه هر فرد به این موضوع است ، گاهی جوانان به حدی دراین عرصه می تازند که زندگیشان به دلیل لوکس بودن و چشم و هم چشمی ها تباه می شود و گاه به حدی از زمانه عقب هستند که دیگر تاب رسیدن به آن را ندارند از این افراط و تفریط ها در هر عرصه ای می توان نام برد و انتخاب رشته مدرسه و دانشگاه نیز یکی از مثال های بارز آن است.
این روزهای پر شور و حرارت کنکور و ورود به دانشگاه کافی است تا با اولیا و دانش آموزان گفت و گویی مختصر داشت تا درد جامعه را دریابیم، کم نیستند فرزندانی که تحت تاثیر اصرار اولیا می خواهند در رشته های پزشکی و مهندسی تحصیل کنند تا به اصطلاح در زمان تحصیل و بعد از اخذ مدرک رشته تحصیلیشان باکلاس باشد و برای این هدف حاضر هستند هر راه و روشی را انتخاب کنند.
این موج لاکچری بودن به حدی است که توان داوطلب نادیده گرفته می شود و بازار سودجویان نیز به حدی شلوغ می شود و از این فضا استفده می کنند و با وعده های پوچ جوانه های امید تحقق هدف را چنان در دل والدین و داوطلبان ایجاد می کنند که تا چند وقتی ذره ای شک و تردید برای عدم تحقق هدفشان وجود نداشته باشد.
هرسال این تراژدی تلخ تکرار می شود اما باز هم گوش شنوایی وجود ندارد تا بشنود هر رشته ای برای هر دانش آموزی مناسب نیست و صرفا تمکن مالی سرپوشی برای عدم توانایی ها نمی شود و نباید به هرقیمتی پای در مسیری گذاشت که توفیقی در چشم انداز آن مشاهده نمی شود.
نظام رتبه بندی QS که به طور مداوم تحقیقاتی را در مورد دانشگاه ها، دانشجویان، رشته های تحصیلی، رتبه بندی دانشگاه ها و بسیاری موارد آکادمیک دیگر منتشر میکند پژوهشی را در زمینه محبوب ترین رشته های تحصیلی دنیا انجام داده است.
بر اساس آخرین تحقیقاتی که از سوی این سیستم به عنوان یکی از مهم ترین مراجع رتبه بندی دانشگاه های جهان بوده از چهار هزار متقاضی تحصیل در خارج که به ترتیب علاقهمندی شامل مالی و حسابداری، اقتصاد، مدیریت، روابط بین الملل، کامپیوتر، فناوری اطلاعات، رسانه، ارتباطات، مهندسی برق، حقوق و مهندسی است که این رشته ها دانشجویان را در زمینه های بسیاری صاحب تخصص و فن می کند.
بیکاری و عدم مهارت کافی دانش آموختگان دانشگاهی اظهارات همیشگی مسئولان و جوانان بوده اما هیچگاه نگاه آسیب شناسانه به این پدیده نشده است و گاه دانشجویان بر این باور هستند که رشته های محبوب جهانی را برای تحصیل انتخاب کردند اما درنهایت خروجی مطلوبی از آن نمی گیرند و استفاده ای از تخصص خودنخواهند داشت .
برخی رشته ها از نظر عملکرد در ظاهر بسیار مفید و اثرگذار محسوب می شوند اما در کشور ما بنا بر نیازها و شرایط زندگی یا ناشناخته بودن آن استفاده چندانی نداشته و دانش آموختگان آن درزمره جوانان جویای کار مدت ها باید به دنبال ایجاد شغل یا استخدام باشند از جمله این رشته ها میتوان به رشته های مهندسی تولید و ساخت، مهندسی ایمنی، روابط بین الملل، مهندسی تعمیر و نگهداری هواپیما و رشته های علوم پایه اشاره داشت که در این کشورما چندان بازار کاری برای آن قائل نیستند.
پدیده "بحران صندلیهای خالی دانشگاه ها" به عنوان اصلیترین چالش فعلی نظام آموزش عالی کشور، از چشم اساتید و کارشناسان این عرصه دور نمانده و نگرانیهایی را در بین آنها ایجاد کرده است البته چندسالی است این موضوع گریبان نظام آموزش عالی کشور را گرفته ولی در عمل کاری برای آن نشده است.
صندلیهای خالی عمدتا متعلق به دانشگاههای کوچک، برخی موسسات غیرانتفاعی و یا دانشگاههای غیر دولتی و پولی هستند اما با تداوم این روند موج سهمگین به دانشگاههای مطرح و حتی دانشگاههایی که هدف و کارکردی متفاوت از سایر دانشگاهها دارند را نیز میگیرد.
دانشگاههای فنی و حرفهای و علمی کاربردی نیز با وجود رویکرد متفاوت به آموزش عالی و هدف مهارتافزایی و کارآفرینی از سونامی صندلیهای خالی در امان نیستند.
نگاه به آموزش عالی باید بینشی ماموریتی باشد و برای دانشگاهها این هدف طراحی شود و این ماموریت تولید علم و ثروت باشدکه اگر این دو مقوله جدی گرفته شود علاوه بر رفع مشکل سونامی صندلی های خالی و تورم دانش آموخته در برخی رشته ها و بیکاری به دنبال این قضیه ، جامعه در بحث تحصیلات و کار می تواند در مسیر توازن گام بردارد و تبعاتی مانند کاهش سطح کیفی مراکز آموزش عالی، ناکارآمدی و بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی، مدرکگرایی از مسیر پیشرفت نه تنها حوزه علم بلکه جامه حذف شود.
سال گذشته از میان ظرفیت بیش از ۷۰۰ هزار نفری پذیرش در کنکور ۴۳۰ هزار نفر در دانشگاه های دولتی تحصیل خود را آغاز کردند و بیش از ۳۰۰ هزار صندلی خالی ماند و امسال باید دید این درصد چطور رقم می خورد و آیا مسئولان وزراتخانه های آموزش و پرورش و علوم برای فرهنگ سازی دانش آموزان و دانشجویان درجهت انتخاب صحیح و اهداف تحصیل کردن چاره ای می اندیشند؟
گزارش از آتوسا دولتیاری
انتهای پیام/
کار آزاد هم شده چکی کسی پول نقد نمیده
به نظر من یکی از دلایل اساتید دانشگاه هستند که به جای تولید مقاله های کم ارزش دنبال صنعت نیستند.