در سال 1349 از دبیرستان ابن سینای این شهرستان موفق به اخذ دیپلم شد و در دوره دوازدهم آموزش و پرورش در آمد و مأمور انجام وظیفه در یكی از روستاهای مجاور این شهر گردید كه به عنوان مدیر و آموزگار مشغول به كار شد و در تابستان 1351 موفق به شركت در اولین دوره كلاسهای تابستانی راهنمائی تحصیلی گردید و پس از آن به تدریس در مدارس راهنمائی شهر پرداخت .
شهید دهقان در رشته علوم تجربی و ریاضی ، فوق دیپلم گرفت و علاقه او به مطالعه در مسائل اسلامی مانع ادامه تحصیل او گردید و از این پس به تدریس درس دینی و تشكیل جلسات و انجمنهای مذهبی مشغول شد . او برای همه مردم شهرش یك چهره مشخص مذهبی و پایبند به مكتب بود و در تمام ساعات روز با انبوهی از مشتاقان كه بدور او جمع بودند به اشاعه شریعت حقه اسلام اشتغال داشت .
شهید علی اكبر دهقان در حدود سالهای 45 در جلساتی كه تحت عنوان مبارزه با بهائیت تشكیل می شد ، شركت می كرد و خود یكی از پایه گذاران این انجمن در این شهرستان بود .
او همزمان با این فعالیتها دست به تشكیل صندوق قرض الحسنه زد و با اعتمادی كه به او داشتند كلیه كارهای اداره آنرا به عهده گرفت و خانه محقرش همراه با یك دفتر حسان ساده و مقداری موجودی كه در آن دوران سیاه آریامهری به سختی می توانست به دست آید ، محل شكل گرفتن این سنت پسندیدة اسلامی شد و همان قدمهای اولیه او كه حقاً شایستگی برداشتن ان را داشت ، امروز به صورت صندوق قرض الحسنه المهدی سرمایه قابل توجه و محلی بسیار آبرومند ، در تربت جام با همكاری یاران و شاگردان صمیمی اش اداره می شود .
شهید دهقان در كنار این دست به تشكیل صندوق خیریه زد كه از این راه قدمهای مؤثری برداشت و كتابخانه المهدی نیز از جمله نعماتی است كه با یك سری اقدامات مجدانه او ، امروز در این شهر برای نسل جوان بیادگار مانده است .
او در این شهر یك محور مشخص اسلامی بود كه به همین دلیل همیشه مورد تعقیب مقامات امنیتی بود و در حدود سالهای 55 خانه اش مورد هجوم مأمورین امنیتی قرار گرفت و او را تحت الحفظ به ساواك تایباد بردند كه به علت نداشتن مدارك كافی آزاد شد ، اما وی یك دم دست از مبارزه بر نداشت تا اینكه در اوج مبارزات انقلابی، او توانست رسالت خود را به خوبی انجام دهد و در آن زمان تمام مسائل مربوط به مبارزات از خانه او شروع می شد . او یك رهبر انقلابی برای جامعه ، مخصوصاً فرهنگیان و روشنفكران بود كه بدون اغراق وجود او محركی بسیار قوی برای حركت به شمار می رفت و او در این راه سختی های فراوانی تحمل كرد .
كمیته انقلاب با فرامین امام حول این محور شكل گرفت و عاشقانه شب و روزش را صرف نهاد نوپای اسلام كرد و مرجعی مورد اطمینان برای رفع مشكلات مردم شد .
نوع برخود او با مسائل انتخاباتی و شیوه تبلیغات ستادش ،كه از دوستان او بودند، بر اساس تذكرات بیش از حدش یك قدم خارج از مسائل اسلامی نشد و او با وسواس همه آنها را در چارچوب مسائل اسلامی محدود كرد ، در حالی كه رقبای او با اتخاذ شیوه های تبلیغاتی- تجارتی دست به خرج های هنگفت زده بودند ، حاضر به تن دادن به این مسائل نشد و شدیداً از این شیوه ها ابراز تنفر می كرد و بالاخره با شروع انتخابات برای تشكیل مجلس شورای اسلامی همه قشرهای متعهد در خط امام یك صدا به سوی او آمدند و به عنوان وظیفه شرعی او را برای نامزدی این كار دعوت كردند و او كه واقعاً میل باطنی به این امر خطیر اسلامی نداشت و بر اساس آنچه وظیفه اسلامی اش حكم می كرد ، كاندید شد و طبیعی بود كه شایستگی این كار را داشت و به نمایندگی انتخاب شد .
با توكل به خدا و با تكیه بر توده های مستضعف در خط امام راهی مجلس شد و با تصویب اعتبارنامه اش در تاریخ 17/ 3 / 59 رسماً در سنگر مبارزه مجلس قرار گرفت و همان طور كه زیبنده اش بود ، در این سنگر یكی از یاوران امام و نگهبانان وفادار و مبارز انقلاب بود و در سایه تلاش و خداجوئی در شامگاه خونین 7 تیر 1360 در سنگری كه به آن عشق داشت و در كنار مردانی چون شهید مظلوم بهشتی كه سخت به او ارادت می ورزید به فیض شهادت رسید و به آن چه آرزویش بود نایل آمد.
انتهای پیام /