این اتفاق تنها چند هفته پس از افشای مدارکی که ریشه این تنش را نمایان می کند، روی داد. با این حال، احتمال نمی رود رسانه های غربی به این زودی بخواهند در مورد این محتوای تاریخی حرفی بزنند.
همانطورکه «نوام چامسکی» در سال 2013 اشاره کرد: "در 60 سال اخیر روزی نیامده که در آن آمریکایی ها به ایران ظلم نکنند. اول در کودتای 28 مرداد شاه ایران را که یک دیکتاتور بی رحم بود بر تخت نشاندند. پس از انقلاب و برکناری شاه، آمریکا فورا به سمت حمایت از صدام رفت که باعث کشتار صدها ایرانی توسط سلاح های شیمیایی شد و سپس،ایران محکوم به تحریم های ظالمانه شد که تا امروز هم ادامه دارد."
مدارک افشا شده در ژوئن 2017 هدف اصلی آمریکا از کودتای 28 مرداد را نشان داد.
به گزارش نشریه فارن پالیسی، "نفت، هدف اصلی سازمان سیا در ایران بود. سال ها بود که شرکت های غربی انحصار نفت ایران را در اختیار داشتند تا اینکه دکتر مصدق نفت ایران را ملیسازی کرد. انگلیس که از این موضوع برآشفته شده بود با سازمان اطلاعات آمریکا (سیا) همدست شد تا مصدق را سرنگون کند و با بر تخت نهادن دوباره شاه، بار دیگر به نفت ایران مسلط شود. در نهایت آنها مصدق را برکنار و به زندان انداختند و به استثمار منابع درحکومت شاه بازگشتند."
آمریکا تا مدت ها دخالتش را در این کودتا انکار می کرد و مدارک طبقهبندی شده خود را ذره ذره در اختیار افکار عمومی میگذاشت. اما حتی مدارک جدید (2017) هم ناقص هستند. به گفته مقامات آمریکا، بسیاری از تلگرافها "ناپدید" و یا خیلی قبل نابود شده اند. پرفسور «اروند ابراهیمیان» استاد بازنشسته تاریخ در دانشگاه نیویورک، می گوید آمریکا به این دلیل مایل به افشای این مدارک نبود که آنها نشان می دادند سفارت آمریکا در ایران تا چه اندازه در مسایل داخلی این کشور دخالت می کرده است.
همانطور که نوام چامسکی گفته بود، سازمان عفو بینالملل همیشه شاه را به عنوان یکی از افتضاحترین و ظالم ترین حاکمان جهان خوانده است. به نوشته فارن پالیسی، این کودتا باعث تشدید احساسات ملیگرایانه در میان مردم ایران شد که در انتها به انقلاب آنها منجر شد. این جریان روبط ایران-آمریکا را مسموم کرده و تا به امروز بهبود نیافته است. چامسکی گفت: ایرانیان شاه را که دستنشانده و مورد حمایت آمریکا بود سرنگون کردند و آمریکا در جواب آن، تا به امروز آنها را تحت فشار گذاشته است.
دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا از زمان ورود به کاخ سفید روابط را با ایران سخت تر کرده است؛ البته نه بهانه دموکراسی یا حقوق بشر، بلکه به خاطر دشمنان ایران در منطقه از جمله عربستان سعودی و اسرائیل که متحدان آمریکا هستند و همچنین مقاومت ایران در برابر خواسته های آمریکا.
شاید سخنرانی ترامپ در عربستان اشاره ای به بحث آزادی، دموکراسی و یا حقوق بشر نداشته باشد اما سرشار از تمجید از عربستان و حملات لفظی به ایران بود.
ترامپ در این سخنرانی با اشاره به ایران گفت: "نمی توان در مورد ریشه کن کردن تروریسم حرف زد و از دولتی که به تروریسم پناهنگاه امن و کمک مالی می دهد، نامی نبرد.»
او اصرار کرد که همه کشورها باید با هم ایران را منزوی کنند و دعا کنند برای روزی که مردم ایران حکومتی که مستحق آن هستند، داشته باشند. این حرف آخر تنها مدتی بعد از انتخابات ایران زده شد که نرخ مشارکت بسیار بالایی داشت. در حالی که انتخابات عربستان با عده کمی رای دهنده خاتمه یافت و جالب است بدانید زنان به تازگی مجاز به رای دادن و انجام کار دفتری شدهاند.
رژیم ترامپ مخالفان را چه در ایران چه در قطر تروریست می خواند و حتی به ایران لقب "حامی شماره یک تروریسم" داده است. او همچنین مقصر اصلی حمله تروریستی داعش در تهران را خود ایران معرفی کرد.
ولی در عین حال، بمباران های عربستان سعودی در یمن باعث تخریب و کشتار افراد بیگناه شده و حتی گزارش شده که به تقویت حضور القاعده در منطقه کمک کرده است. همزمان با اینکه سعودی ها برای انتشار ایدئولوژی افراطی خود در سطح جهان تلاش میکنند، یک مقام قطری نیز گفته است که داعش دستپرورده خود عربستان است.
هیلاری کلینتون در یکی از ایمیلهای خود که «ویکی لیکس» آن را منتشر کرده تلویحا اذعان میکند که عربستان و قطر هر دو حامی داعش و گروههای تروریستی دیگر هستند.
با وجود این دوگانگی آمریکا در شناختن تروریسم، نوام چامسکی می گوید تعریف آمریکا از تروریسم به این بستگی دارد که شما به آمریکا سود برسانید یا نه، همانطورکه بوش گفته بود "یا با مایید، یا با آنها (تروریستها)". چامسکی همچنین در اظهارات خود اشاره کرد که در یک نظرسنجی که در آن پرسیده شد کدام کشور بزرگترین تهدید برای صلح جهانی است، نتیجه با اختلاف رای زیادی "آمریکا" شد.
با افشای اخیر مدارک سیا که دخالت دراز مدت آمریکا را در مسایل داخلی ایران تشریح می کند، می توان به وضوح دید که چرا کشورهای مختلف به واشنگتن اعتماد ندارند. تنش بین آمریکا و ایران ادامه دارد، ولی انتظار نمیرود در مورد این دوروییها و این محتوای تاریخی از رسانههای غربی بشنویم. ولی باید خودمان آنرا در نظر داشته باشیم.
انتهای پیام/