حدود دو سال پیش وقتی از فاطمه بهرامی طراح، پژوهشگر، عضو هیئت علمی جهاد دانشگاهی و مدرس حوزه مد و لباس در خصوص دلایل گرایش به لباس کوتاه سؤال شد، وی از تلاش برای «مد» کردن لباس بلند سخن گفت و پیش بینی کرد که با تغییر مد، لباس بلند پوشش مطرح افراد علاقهمند به مد خواهد شد.
اما اگر میتوان مد را از لباس کوتاه به لباس بلند تغییر و ذائقه جوانان را متحول کرد، (با آگاهی کامل به این مسئله که تمام افرادی که از لباس بلند استفاده میکنند به دنبال حفظ حجاب یا در پی توجه به ملاکهای حیا نیستند) آیا میتوان حجاب را هم به عنوان پوشش غالب «مد» مطرح و در جمع عموم جوانان نهادیه کرد؟ فاطمه بهرامی در پاسخ به این سؤال اظهار کرد: ای کاش این اتفاق بیفتد.
وی ادامه داد: دلیل اینکه اکنون مانتوها و روسریهای بلند مد شده است این است که اکنون طراحان ما فعال و پرکار شدهاند و حتی افرادی که صرفاً قبلاً برای خود لباس طراحی میکردند اکنون در رقابت با سایر طراحان دست به طراحی و تولید زدهاند. البته این یک قانون در عالم طراحی است که هر چیزی که جای آن خالی باشد و قبلاً گرایشی به آن نبوده باشد طراحان به سوی آن جلب و به عنوان یک حرکت نو مطرح میکنند؛ به عنوان مثال رنگی که اکنون مد نیست چند سال بعد مد خواهد شد، گشادی، تنگی، کوتاهی، بلندی و ... زمانی اصلاً مطلوب در پوشش محسوب نمیشده است چند سال بعد طرح غالب میشود و این یک قانون جهانی است که همه جای دنیا اتفاق میافتد.
بهرامی تصریح کرد: اما مسئلهای که باید اکنون در خصوص «مد» به آن توجه کنیم تغییر مخاطب مد در کشورمان است. قبلاً از حدود 15 تا 16 سالگی دختران جوان به مد توجه میکردند اما اکنون این رده سنی کاهش یافته و به 9 سال برای دخترها و پسرها رسیده است و حتی دختران جوان از سن خردسالی مد را متوجه میشوند و به آن علاقه نشان میدهند و این یعنی اینکه حجم بیشتری از فکرها درگیر مد است.
وی در خصوص اینکه آیا میتوان حجاب را هم به عنوان پوشش غالب جامعه مطرح کرد؟ گفت: نکته مهم این است که اگر میخواهیم حجاب فراگیر شود، باید به باورها توجه کنیم. البته منظور من باورهای سفت و سخت در خصوص پوشش نیست بلکه آن چیزی که میتواند به این مسئله کمک کند باورها و اعتقاداتی است که هر کسی میتواند داشته باشد، یعنی باور به پوشش و پوشیدگی و اینکه پوشیدگی زیباست.
این استاد دانشگاه علم و فرهنگ از منطق یک حضور سالم در جامعه سخن گفت و اظهار کرد: منظور من از اعتقاد به پوشش تعصبهای سفت و سخت نیست بلکه منظور من منطق یک حضور سالم در جامعه، پوشیدگی سالم، پوشش مناسب و منطقی است که مخاطبان ما باید به این باور برسند. همین اکنون هم قضاوت پسرهای پر شَر و شور نسبت به دختر خانمی که معقول و منطقی پوشیدهاند، نسبت به خانمی که بی توجه به مسائل پوشیدگی و بی مهابا لباس پوشیده است، متفاوت است.
وی ادامه داد: مسئله دیگر داشتن دانش در خصوص لباس است. اگر جوانان ما بدانند حتی کوچکترین قطعات لباس آنها هم معنی و مفهوم دارد و به این معنیشناسی برسند قطعاً با دقت بیشتری پوشش خود را انتخاب خواهندکرد.
این پژوهشگر عرصه مد و لباس با اشاره به اینکه تولیدکنندگان ما هم باید دانش معنی شناسی لباس و پوشش را داشته باشند، گفت: ما با تولید کنندگان زیادی مواجه میشویم که هر پارچهای که در دست داشته باشند را با هر مدلی به بازار عرضه میکنند و مردم هم علیرغم اینکه بسیاری از این طرحها را دوست ندارند اما چون در بازار طرح دیگری نیست مجبور میشوند چنین پوششهایی را انتخاب کنند.
وی ادامه داد: وقتی با تولید کنندهها در خصوص مفهوم و معنای لباسی که تولید کردهاند صحبت میکنیم آنها هم علاقهمند شده از ما میخواهند که این مسائل را به آنها بگوییم. یعنی تولید کنندگان هم این مطالبه را دارند که معنی شناسی پوشش را یاد بگیرند اما متأسفانه به آنها این مسائل گفته نشده است. هم تولید کننده و هم مصرف کننده باید آگاهی لازم در خصوص پوشش را داشته باشند اگر این اطلاعات به آنها مداوم ارائه شود پاسخ درست را در پوشش بدنه جامعه خواهیمگرفت.
بهرامی به شرایط پوشش در کشورهای عربی نیز اشاره و خاطرنشان کرد: 95 تا 96 درصد خانمها در کشورهای عربی قوانین مربوط به پوشش را پذیرفتهاند، چرا که برای آنها جا افتاده است که این فرهنگ آنها است و کسی که از این تخطی کند از ما نیست. البته افراد بیحجاب را میپذیرند و حتی با آنها ارتباط خوب دارند اما میدانند که فرد بیحجاب جزو فرهنگ آنها نیست. در کنار این پذیرش، باورها و گزینههای مختلف فکری و ذهنی نیز وجود دارد، اما این اتفاق در کشور ما رخ نداده و ما دچار چند فرهنگی هستیم.
وی از بهبود وضعیت فرهنگ پوشش در کشور سخن گفت و عنوان کرد: اما در کنار شور و شوق افراد به مد هنوز میبینیم که دختران جوان ما به پوشش درست هم گرایش دارند، حتی منطقیتر به پوشش نگاه میکنند و ناهنجاریهای پوششی نسبت به قبل کمتر شده چون اکنون جوانان به سلامت فکر در بین خودشان توجه بیشتری نشان میدهند و پوششهای نادرست تا 80 درصد مربوط به افرادی شده که طرز فکر متفاوتی دارند.
این پژوهشگر حوزه مد و لباس در پاسخ به این سؤال که وظیفه طراحان برای اینکه بتوانیم زیبایی پوشش را در قالب حجاب برای قشر نوجوان مطرح و نهادینه کنیم چیست؟ گفت: طراحان همان کاری که برای بزرگسالان انجام دادهاند باید برای نوجوانان هم انجام دهند. البته در این خصوص ما باز هم به بحث باورها باز میگردیم. اکنون بچههای ما از مادران جوان خود مسئله مد را یاد گرفته و دیدهاند که مادران آنها به مد بها میدهند و بچهها هم الگوبرداری میکنند. البته ارتباطاتی که اکنون در سن کم از طریق اینترنت با دنیای فشن برقرار میشود و توجه به مد جهانی از دوران کودکی موجب الگوبرداری در دورههای سنی نوجوانی و جوانی خواهدشد.
وی تصریح کرد: ما الگوها را درست در مجامعمان معرفی نمیکنیم. اکنون کودکان و نوجوانان و جوانان ما بمباران اطلاعاتی میشوند که در مراسم فرش قرمز فیلمها یا در فستیوالهای هنری فلان هنرپیشه چه پوششی داشته است اما هرگز گفته نمیشود که در فلان همایش علمی فلان خانم اندیشمند چه پوششی را انتخاب کرده است.
وی به پوشش زنده یاد «مریم میرزاخانی» اشاره کرد و گفت: کسی به پوشش بسیار ساده این خانم هیچ اشارهای نکرد. اما لباس فلان هنرپیشه در بوق و کُرنا میشود که خوب است یا حتی بد است. یعنی وقتی حتی گفته میشود که لباس فلان هنرپیشه خیلی بد است طوری این مسئله مطرح میشود که همه میروند و میبینند که چه لباسی بر تن داشته یعنی حتی با لباس بد شکل هم مخاطب را جذب میکنند؛ اما هیچ کس از پوشش ساده و قابل احترام یک دانشمند سخن نمیگوید. ای کاش تحقیق شود که اندیشمندان و دانشمندان چه پوششهایی دارند. اما متأسفانه پوشش اندیشمندانمان را عمداً یا سهواً به جوانان معرفی نمیکنیم.
منبع:ایکنا
انتهای پیام/