به عنوان مثال پوست بدن شخصی دچار التهاب میشود او به پزشک پوست مراجعه میکند و پزشک برای او کرم مرطوبکننده تجویز میکند در حالی که مشکل التهاب پوست بیمار بخاطر اختلال در عملکرد کبد ایجاد شده اما شناخت اختلال در کبد در حوزه تخصص پزشک داخلی است نه متخصص پوست!
مثلا تب یک نشانه است که حاکی از یک عارضه مانند عفونت در قسمتهایی از بدن است، پزشک تلاش میکند هر طور شده تب را از بین ببرد با این کار او در واقع نشانه را از بین میبرد نه عامل تب را مانند آژیری که بخاطر بروز آتش به صدا دربیاید و یک آتشنشان به جای خاموش کردن آتش به دنبال قطع صدای آژیر باشد.
با وجود اینکه ادعاهای زیادی در حوزه درمان پزشکی مطرح میشود، بسیاری از بیماریها در طب نوین درمان قطعی ندارند، از این رو بیمار مجبور است تا آخر عمر دارو مصرف کند، این داروها در بهترین حالت از پیشرفت بیماری جلوگیری میکنند، در عوض عوارض جدید و بیماریهای متفاوتی در بدن ایجاد میکنند، بیماریهایی مانند سرطان، اماس، دیابت، آلزایمر و … همه از این نوع بیماریها هستند از این رو بهترین بیمار، بیماری است که نه خوب شود و نه بمیرد!
هزینههای کمرشکن درمان
به عنوان مثال هزینههای شیمیدرمانی در هر جلسه حدود 400 هزار تومان است به غیر از هزینههای جانبی تا جایی که هر سال 700 هزار نفر بخاطر پرداخت هزینه درمان به خاک سیاه مینشینند؛ بر خلاف طب اسلامی که پایه اصلی درمان را پرهیز و تغذیه میداند، یک دانشجوی پزشکی تا مقطع دکترا فقط دو واحد تغذیه پاس میکند لذا اکثر پزشکان از خواص خوراکیها بیاطلاعاند و در زمینه تغذیه و درمان از طریق تغذیه، نمیتوانند کمکی به بیماران خود کنند.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/