رهبر انقلاب بار دیگر در خطبه های نماز عید فطر امسال به تعریف دقیق مفهوم «آتش به اختیار» پرداختند: «از جمله کارهای مهم، کارهای فرهنگی است؛ ما خُلل و فُرج فرهنگی زیاد داریم؛ جاهایی که نفوذگاه دشمن است ازلحاظ فرهنگی، بسیار است؛ این را، هم مجموعههای مسئول دولتی، هم مجموعههای گسترده عظیم مردمی موظّفند که انجام بدهند. «آتشبهاختیار» به معنی کار فرهنگی خودجوش و تمیز است؛ آنچه ما گفتیم معنایش این است که در تمام کشور، جوان ها و صاحبان اندیشه و فکر، صاحبان همّت، خودشان با ابتکار خودشان، کار را -کارهای فرهنگی را- پیش ببرند، منافذ فرهنگی را بشناسند و در مقابل آنها، کار انجام بدهند؛ آتشبهاختیار، به معنای بیقانونی و فحّاشی و طلبکار کردن مدّعیانِ پوچاندیش و مدیون کردن جریان انقلابی کشور نیست. نیروهای انقلابی بیش از همه باید مراقب نظم کشور، مراقب آرامش کشور، مراقب عدم سوءاستفاده دشمنان از وضعیّت کشور و مراقب حفظ قوانین [باشند]؛ این مراقبت ها در درجه اوّل متوجّه به نیروهای انقلاب است که دلسوزند، علاقهمندند و مایلند که کشور به سمت هدف های خود حرکت بکند. [۲]
همانگونه که رهبر انقلاب فرمودند، آتشبهاختیار به معنای بیقانونی، فحاشی و طلبکار کردن مدعیان پوچاندیش و مدیون کردن جریان انقلابی کشور نیست و در سیره و رفتار رهبر انقلاب نیز موارد زیادی به چشم میخورد که ایشان با حرکتهای اینچنینی مخالفت کردهاند. در ادامه برخی از مخالفتهای ایشان با اقدامات آتشبهاختیار اشتباه را مرور خواهیم کرد.
یکی از قدیمیترین مواضع رهبر انقلاب در برابر اقدامات اشتباه آتشبهاختیار به دهه شصت و ریاست جمهوری ایشان برمیگردد. ایشان در اسفند ماه ۱۳۷۶ و در دیدار با فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درباره اقدامات تند و برخورد با بدحجابها در دهه شصت میفرمایند:
خوب، چرا بایستی به خاطر عملِ - مثلاً - کسی که حالا سلیقهاش[متفاوت] است، شما متّهم شوید؟! گفته شود که اینها اهل منطق نیستند؛ اهل جنجالند، اهل بیخودی حرف زدنند، اهل حمله کردنند، اهل زنجیر و داغ و درفشند! چرا؟ این ظلم نیست؟ من اینگونه موافق نیستم.
ببینید؛ سلیقهی امام رضواناللَّهعلیه هم عیناً همین بود. نه اینکه خیال کنید سلیقهی دیگری بود؛ نخیر، سلیقهی امام، عیناً همین بود. بنده به شما عرض میکنم، خبر میدهم؛ البته شواهد هم هست.
در سال شصتوچهار که آقای ناطق نوری وزیر کشور بودند، من یادم نمیرود که عدّهای از جوانان در خیابانها به بدحجابها حمله میکردند. امام به ایشان نوشت: بروید و این جوانانی را که به بدحجابها حمله میکنند، بگیرید، بزنید، زندان و حبسشان کنید! امام، مخالف بود؛ در حالی که امام، آن مرد شجاع و بینظیری است که مسألهی حجاب را به این کشور برگرداند! هیچ کسِ دیگر غیر از امام نمیتوانست. این هم یکی از اختصاصات امام بود. اگر غیر از امام، هر کس دیگر بود - از همین بزرگان و مقدّسین علما - هیچ کس جرأت نمیکرد بگوید «زنان باید با حجاب، بیرون بیایند». امام در همان ماههای اوّل پیروزی انقلاب گفت «باید با حجاب بیایند»! این همان امام است؛ امّا درعینحال با آن روش، مخالف بود و ایستادگی کرد و گفت که بچههای کمیته جلوِ این کار را بگیرند.
البته آنها هم بچههای حزب اللّهی بودند؛ منتها کار را نمیفهمیدند، اشتباه میکردند. بنده هم با اینگونه زدن و جنجال موافق نیستم. بچههای خوب، مؤمن، صادق، سالم، خوشفکر و خوشدل، گاهی راه را اشتباه میکنند! [۳]
از دیگر اقداماتی که رهبر انقلاب با آن به مخالفت پرداختند، حمله به سفارت کشورهای مختلف بوده است. این مخالفت رهبر انقلاب نیز از سالهای ابتدایی انقلاب تاکنون ادامه دارد.
رهبر انقلاب در سال ۱۳۹۴ و پس از حمله به سفارت عربستان، این اقدام را تقبیح کرده، اما با دفاع از نیروهای جوان و مؤمن انقلابی، افرادی که جوانان انقلابی را به تندروی متهم میکنند، محکوم میکنند. ایشان میفرمایند:
یک عادتی هم در بعضی پیدا شده است که همینطور مدام تکرار میکنند «تندروها، تندروها»؛ خب بله، تندرَوی و کندرَوی -طرف افراط و تفریط- هر دو بد است، این معلوم است امّا [اینکه] تندروی چیست، کندروی چیست، خطّ میانه کدام است، چیزهای خیلی واضح و روشنی نیست، جزو مسائل بیّن نیست، تبیین لازم دارد. چون برای ما خیلی زیاد خبر میآید؛ این روزنامهها و مطبوعات گوناگون را هم آدم نگاه میکند، من میفهمم که بعضی وقتی میگویند تندروی، جریان حزباللّهی و مؤمن مورد نظرشان است؛ نه، جریان مؤمن را، جریان انقلابی را، جوانان حزباللّهی را متّهم نکنید به تندروی؛ اینها همان کسانی هستند که با همهی وجود، با همهی اخلاص در میدان حاضرند، آنجایی هم که دفاع از مرزها لازم باشد، دفاع از هویّت ملّی لازم باشد، مسئلهی جان دادن و خون دادن مطرح باشد، همینها هستند که به میدان میآیند.
به صِرف اینکه یک جایی یک قضیّهای واقع بشود که مورد قبول و تأیید نباشد، فوراً پای حزباللّهیها را [وسط] بکشند، مثل قضیّهی سفارت عربستان که البتّه کار بسیار بدی بود، کار غلطی بود و هرکسی کرده باشد کار غلطی است؛ جماعت مؤمن را، جوانهای انقلابی را که هم انقلابیاند -چون بنده با این جوانها تا حدود زیادی و از دور و نزدیک اُنس دارم- هم خیلی اوقات عقلشان و فهمشان و تعقّلشان هم از بعضی از بزرگترها خیلی بیشتر است، خوب میفهمند، خوب تحلیل میکنند، خوب مسائل را تشخیص میدهند و سینهچاک انقلابند، سینهچاک اسلامند، به این بهانه ما تضعیف کنیم که فلان قضیّه در فلانجا اتّفاق افتاده است که اتّفاق بدی بوده! بله، سفارت عربستان که هیچ، در سفارت انگلیس هم که چند سال پیش، آن اتّفاق افتاد، بنده بدم آمد؛ اصلاً هیچ قابل قبول نیست اینجور عملیّات؛ این عملیّات عملیّات بسیار بدی است، به ضرر کشور و به ضرر اسلام و به ضرر همه است؛ این را بهانه قرار ندهند برای اینکه جوانهای انقلابی ما را مورد تهاجم قرار بدهند؛ این هم یک مسئله است. [۴]
رهبر انقلاب مکرر درباره برهم زدن سخنرانیها و شعار دادن گروههایی علیه مسوولان کشور تذکراتی دادهاند که انتظار میرود قشرهای مختلف و دغدغهمندانی که حتی نسبت برخی عملکردهای دولت محترم گلهمند هستند، احساسات خود را در مسیرهایی هدایت کنند که به فرموده رهبر انقلاب، «به ضرر کشور» تمام نشود. یکی از مهمترین این گلایه های رهبری از برخی اقدامات خودسرانه، پس از برهم زدن سخنرانی رئیس مجلس در قم (سال ۱۳۹۱) باز میگردد که ایشان به فاصله چند روز و در دیدار مردم آذربایجان شرقی، نسبت به این اتفاقات واکنش نشان دادند:
«این را هم عرض بکنیم؛ این حرفی که من امروز زدم و از بعضی از مسئولان و سران کشور گلهگزاری کردم، موجب نشود که حالا یک عدهای راه بیفتند، بنا کنند علیه این و آن شعار دادن؛ نه، بنده با این کار هم مخالفم. اینکه شما یک نفر را به عنوان ضد ولایت، ضد بصیرت، ضد چه، مشخص کنید، بعد یک عدهای راه بیفتند علیه او شعار بدهند، مجلس را به هم بزنند، بنده با این کارها هم مخالفم؛ این را من صریح بگویم. این کارهائی که در قم اتفاق افتاد، بنده با اینجور کارها مخالفم. آن کارهائی که در مرقد امام اتفاق افتاد، بنده با اینجور کارها مخالفم. بارها به مسئولین و کسانی که میتوانند جلوی این چیزها را بگیرند، تذکر دادهام.
آن کسانی که این کارها را میکنند، اگر واقعاً حزباللّهی و مؤمنند، خب نکنند. میبینید که تشخیص ما این است که این کارها به ضرر کشور است، این کارها به نفع نیست. با احساساتشان راه بیفتند اینجا، آنجا، علیه این شعار بدهند، علیه آن شعار بدهند؛ این شعاردادنها کاری از پیش نمیبرد. این خشمها را، این احساسات را برای جای لازم نگه دارید. در دوران دفاع مقدس اگر بسیجیها میخواستند همین طور بروند یک جائی، طبق میل خودشان حمله کنند، که خب پدر کشور در میآمد. نظمی لازم است، انضباطی لازم است، مراعاتی لازم است. اگر چنانچه به این حرفها اعتنائی ندارند، آنها که خب حسابشان جداست؛ اما آن کسانی که به این حرفها اعتناء دارند و مقیدند که برخلاف موازین شرع حرکت نکنند، باید مراقبت کنند، از این کارها نکنند. [۵]
اولین بار در مهرماه ۱۳۹۴ طلبه ای قمی با نام عمار عمارلو همراه همسر و سه فرزندش تصمیم به تحصن مقابل مجلس گرفتند و بعدها چندین تشکل دانشجویی هم با آنها اعلام بیعت کرده و در تحصن او حاضر شدند.
با اینکه در آن چند روز چند نفر در مراجعه به متحصنان اعلام کردند رهبر انقلاب از رفتار شما راضی نیست آنها کار خود را میکردند و کار به آنجا رسید که رهبر انقلاب پیامی کتبی برای این طلبه ارسال کنند تا وی از تحصن دست بکشد. در این پیام آمده بود: صدای شما به مسوولان رسید و پیام شما را دریافت کردند، ادامه این تحصن به مصلحت نیست.
عمارلو بعد از پیام رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه برای من مسجل شده که ادامه این تجمع مخالف نظر رهبری است، اعلام کرد: از این لحظه از نظر ما، تجمع پایان یافته است و ما پس از برچیدن چادرها و موکتها به تجمع خود پایان میدهیم. [۶]
مدتی پس از مطرح شدن این اخبار، رهبر انقلاب به صورت علنی نیز به این قضیه واکنش نشان دادند و به مخالفت با این اقدامات پرداختند. ایشان فرمودند:
حضور جسمی -یا به قول شماها حضور فیزیکی- هم گاهی لازم است؛ اجتماعات لازم است، اجتماعات هیچ اشکالی ندارد، البتّه قانونی باشد. حالا یک وقت قانون یک جا ممکن است یک سختگیریای بکند، یک اشکالی داشته باشد، ایرادی ندارد؛ حالا بالاخره همیشه که همهچیز برطبق مراد انسان نیست؛ اجتماعات شما خوب است، اجتماع داشته باشید در مسائل مهم و به شیوهی درست. اینکه مثلاً فرض کنید علیه برجام بروند جلوی مجلس شورای اسلامی اجتماع کنند، من فکر نمیکنم یک منطقی پشت سر این باشد؛ خب، حالا مگر نمایندگان مجلس چقدر فرصت دارند؟ اجتماعِ درست این است که شما یک سالنی اجاره کنید یا در اختیار بگیرید، پانصد نفر، هزار نفر، دو هزار نفر، ده هزار نفر دانشجو آنجا جمع بشوند، دو نفر سه نفر با مطالعهی قبلی بروند آنجا بهطور استدلالی حرف بزنند؛ این مهم است. این حرف، هم به گوش نمایندهی مجلس میرسد، هم به گوش نمایندهی دولت میرسد، هم به گوش نمایندهی رهبری میرسد؛ اینجور اجتماعاتی مهم است. یا در قضایایی که گاهی بعضی از مجموعههای دانشجویی میخواهند خطشکنی کنند، اگرچنانچه فرض بفرمایید یک عدّهای میخواهند از خطّ قرمزهای نظام عبور کنند و خیلی هم افتخار میکنند و میخواهند شجاعت به خرج بدهند، جلادت به خرج بدهند و از خطّ قرمزهای نظام عبور کنند، خیلی خب، اینجا اجتماع جسمانی بسیار خوب است؛ البتّه نه به معنای اینکه بروید مجلس آنها را به هم بزنید. بنده قبلاً هم گفتهام، الان هم میگویم، ده بار دیگر هم میگویم؛ من با به هم زدن مجلس مخالفم؛ هر مجلسی که میخواهد باشد. به هم زدن مجلس یک کاری است بیفایده و احیاناً مضر؛ اقلّش این است که بیفایده است، اکثرش این است که مضرّ است. [۷]
۱- http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=۳۶۷۷۵
۲- http://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=۱۵۳۴۷
۳- http://farsi.khamenei.ir/memory-content?id=۲۱۹۴۸
۴- http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=۳۲۰۴۰
۵- http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=۲۲۰۴۲
۶- http://sobhe-no.ir/newspaper/print/۳۵/۳/۵۳۰
۷- http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=۳۳۶۹۴
منبع: مشرق
انتهای پیام/