به گزارش خبرنگار حوزه افغانستان باشگاه خبرنگاران جوان، در جامعه افغانستان و به خصوص جامعه مهاجرین مقیم ایران هنرمندانی هستند که با تلاش زیاد توانستهاند در حوزههای تخصصی خود و به ویژه هنر سینما به موفقیتهای خوبی دست پیدا کند. «سید محمد محسنی» را میتوان مصداق بارز این کلام معرفی کرد که با تلاش فراوان و تحمل مشکلات خاص مهاجرین توانسته در عرصه هنر سینما به موفقیتهای قابل توجهی دست یابد.
وی تدوینگر و مستندساز افغانستانی است که در ایران متولد شده و دورههای کارگردانی و مستندسازی را در کلاسهای اساتید به نام و کارگردانان معروف ایرانی گذرانده است که خبرنگار باشگاه خبرنگاران در همین زمینه گفتگوی تفصیلی را با وی ترتیب داده است که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
باشگاه خبرنگاران: کمی درباره خودتان بگویید و اینکه چگونه به فیلمسازی علاقهمند شدید؟
محسنی: از همان دوران کودکی به مستند و فیلم کوتاه علاقه شدیدی داشتم و از همان ابتدا درباره صنعت سینما و تهیه و ساخت فیلم کوتاه و مستند کتابهای متعددی مطالعه کردم. پس از اخذ مدرک دیپلم با همین رویکرد وارد بازار کار شدم و چون از قبل تحصیلاتی را در زمینه تدوین فیلم و جلوههای ویژه در مؤسسات سینمایی قم و تهران داشتم؛ از سال 85 به عنوان تدوینگر وارد عرصه فیلم و سینما شدم و فعالیتهایم را از مؤسسه نما فیلم و با تدوین فیلمهای «سه در چهار» و «خانه ما» برای پخش در شبکههای تلویزیونی افغانستان و تیزرهای تبلیغاتی آغاز کردم. در سال 89 نیز به عنوان تدوینگر فیلمهای مستند در مرکز سینمایی مهان با آقای عنایتی مستندساز ایرانی که کارنامه موفقی در این رشته دارد؛ مشغول به کار شدم.
همچنین در سال 1390 پس از گذراندن دورههای حرفهای کارگردانی و مستندسازی نزد استاد «مهرداد اسکویی» در مؤسسه فرهنگی و هنری کارنامه تهران و طی دورههای تخصصی فیلمسازی نزد استاد بینالمللی «وحید واحد» استاد دانشگاه هنر سیدنی – استرالیا به صورت حرفهای قدم به عرصه مستندسازی گذاشتم.
باشگاه خبرنگاران: چه توصیهای برای جوانان علاقمند به هنر سینما و ساخت مستند دارید؟
محسنی: متأسفانه تفکر اشتباهی که میان علاقمندان به رشته مستندسازی شکل گرفته این است که گمان میکنند برای ساخت مستند همین که یک دوربین داشته باشند و وقایع را ثبت ضبط کنند میشود از آن فیلم مستندی ساخت و حال آنکه بیشتر این فیلمها وقتی به جشنوارهها فرستاده میشوند اصلا دیده نشده و رد میشوند. چه بسا بعضی مستندسازان افغانستان با توجه به موضوع و سوژه بسیار عالی که برای ساخت فیلمشان داشتند اما به دلیل نبود علم و سواد حرفهای سوژه و زحماتشان به هدر میرود.
من هم از همان ابتدا تلاش کردم فیلمهای مستند و داستانیام را با اصول و قوانین خاص مستندسازی بسازم و معتقدم علاقمندان به این رشته باید با رعایت اصول و قوانین فیلمسازی و مستندسازی اثر خود را تولید کنند تا بتوانند با هنرشان تأثیرگذار باشند.
باشگاه خبرنگاران: به نظر شما یک مستندساز افغانستانی در مسیر تولید فیلم چه مشکلاتی را پیش روی دارد؟
محسنی: ساخت یک مستند همواره با مشکلات خاص خودش همراه است. چون مستندسازی به حاشیهها میپردازد و حقایقی را بیان میکند که شاید به کام همگان خوش نیاید. لذا نوع بیان این فیلمها همواره مشکلات و موانعی را پیش روی مستندسازان در هر جای دنیا که باشند قرار میدهد که این مشکلات متأسفانه در جامعه مهاجر چند برابر است. البته پیش از این نیز گفتم مستندسازی حرفهای است که برای همه با مشکلات روبروست. حتی برای مستندسازان ایرانی خب این مسأله برای ما که مهاجر هستیم پررنگتر بروز میکند.
نداشتن شناخت کافی و ناآشنایی مهاجرین افغانستانی با مستند و دوربین خود از مسائل تأمل برانگیز یک کارگردان مستندساز است. بیشتر هموطنان ما از آمدن جلوی دوربین هراس دارند و یا اینکه درک درستی از دوربین ندارند و آن را جدی نمیگیرند و دوربین برایشان هیچ مفهومی ندارد؛ بعضا باید ساعتها وقت گذاشته شود تا صحنههایی از یک مستند آنگونه که باید و مطلوب دلتان تصویربرداری شود وقت صرف کرد. متأسفانه در جامعه مهاجرین دید ضعیفی نسبت به دوربین و فیلم و سینما وجود دارد و بعضا برایشان این هنر هیچ اهمیتی ندارند.
در داخل افغانستان نیز حمایت از مستند سازی و سینما بسیار ضعیف است. به گونهای که همواره یک مستندساز افغان در قدم اول با خلأ مالی مواجه است و همیشه دغدغه اقتصادی در تولید دارد. این مشکل اساسی باعث افت خلاقیت و کیفیت در مستندسازی در افغانستان شده است.
از سوی دیگر علاقهمندان و فعالان عرصه مستندسازی در افغانستان بیشتر با تکیه بر تجربیات شخصی خود تولید میکنند تا اصول و شیوه حرفهای. بنابراین تولید فیلم مستند با تکیه بر تجربیات شخصی مانع پیشرفت هنر مستند سازی سینمای افغانستان میشود و این باعث فسیل شدن و راکد ماندن این هنر در جامعهی سینمای افغانستان میشود. ناگفته نماند یک سری فعالان در این عرصه هستند که تحصیلات عالی در این زمینه دارند و بعضیها در خارج از کشور در کشورهای اروپایی دورههای تخصصی گذراندهاند و فارغالتحصیل این رشتهها هستند که بعضی با یکی دو سه تا فیلم مستند خوب ساختند به چندین جایزه و تقدیر دست یافتهاند.
در کل مبحث فیلم سازی مستند در جامعه هنری و سینمای افغانستان بسیار ضعیف است. که عامل اصلی این ضعف نبود حمایت کننده مالی در بخش هنر مستندسازی است. در جامعه افغانستان برای یک فیلم داستانی یا سینمایی حمایت کننده مالی پیدا میشود ولی برای تولید فیلم مستند با توجه به سوژههای فراوانی که در این جامعه وجود دارد، هیچ گونه حمایتی صورت نمیگیرد.
باشگاه خبرنگاران: در ساخت فیلمهای کوتاه و مستند چه هدفی را دنبال میکنید؟
محسنی: توانمندیها، مشکلات اجتماعی، سبک و انگیزههای زندگی و به طور کل مباحثی که در بدنه جامعه مهاجرت قابل طرح باشد را به تصویر میکشم.
باشگاه خبرنگاران : در حال حاضر مشغول چه کارهای هستید؟
محسنی: مستندی به نام «دختر» را در دست تولید دارم که این مستند همانطور که از نامش پیداست درباره نگاه جامعه افغانستان به دختر است. همچنین مستند دیگری به نام «اروپا بهشت نیست» را با موضوع 30 تن از جونان افغانستانی که به اروپا مهاجرت کردهاند و طی این مسیر از خود فیلمهایی گرفتهاند در دست دارم که مشکلات مسیر مهاجرت به اروپا را از زبان خودشان بیان میکند.
باشگاه خبرنگاران جوان: عناوین آثار و فیلمهای کوتاه و مستندی که تا کنون کارگردانی کردهاید را برای مخاطبین ما نام ببرید و در مورد هرکدام به شکل مختصر توضیح بدهید.
محسنی: «فیلم کوتاه بصیرت» که درباره پسر بچه مهاجری است که در داخل اتوبوس انسانیت و احترام به سالمندان را در گرمای سوزان تایستان به تصویر میکشد. «مستند رنگ خوش زندگی» و «مستند مورچه کارگر» که موضوع تعدادی کارگر مهاجر است که نوع سبک زندگی و فعالیتشان به مورچه تشبیه شده است. سختی و مشقت و تحمل کارهای طاقت فرسایی که مهاجرین در عالم مهاجرت انجام میدهند را در غالب زندگی و تلاش مورچهها به تصویر کشیدهام. «مستند من رضام» این مستند درباره شخصیتی است که با توجه به شرایط خاصی که دارد ثابت کرده است که معلولیت محدودیت نیست و به شغل خیاطی مشفول است و از این طریق امرار معاش میکند و هزینههای زندگی خانوادهاش را تأمین میکند. البته این مستند به چندین جشنواره جهانی مانند جشنوارههای فیلم مستند ژاپن، استرالیا، لندن، جشنواره فیلمهای صد ثانیهای ایران و جشنواره فیلم پرواز راه پیدا کرده و جایزه بهترین کارگردانی اولین جشنواره فیلم هدی – کابل 1395 را به خود اختصاص داده است. همچنین نامزد بهترین فیلمنامه، تدوین و بهترین تصویربرداری شده که تصویربرداری این مستند را آقای سید مرتضی حسینی به عهده داشت. «مستند انسان، فنج» که درباره کارگاه پرورش پرندههای فنج هست که این فنجها وقتی بزرگ و گوشتی می شدند، گوشتشان چرخ میشد و این گوشتها به کشورهای عربی صادر می شود. «مستند مهاجر » این مستند نیز واقعیتهای معضل مهاجرت را نشان میدهد که در انتها به واقعیت مرگ که مهاجرت اصلی انسانها از این عالم به عالم آخرت است، میپردازد. همچنین «مستند آخرین سنگر» را دارم که به هجرت مهاجرین افغانستانی به سمت اروپا در سالهای اخیر میپردازد. «مستند موکب مهاجرین افغانستانی» مهاجرین افغانستانی مقیم قم را به تصویر میکشد که با برپایی موکبی با کمک تمامی هیئات مذهبی افغانستانیها در استان قم و به دلیل عبور زائران کربلای حسینی از این شهر خادمی آنان را بر عهده گرفته بودند و حتی خاک کفشهای زائران را میگرفتند و تبرک میکردند. «مستند مدرسه امام حسن» این مدرسه، مدرسهای است که مهاجرین افغانستانی بدون مدرک شناسایی مقیم شهر قم در آنجا مشغول به تحصیل هستند. در این مدرسه دخترانی بوند که اختراعاتی داشتند که میخواستند در جشنوارههای بین المللی شرکت کنند. «مستند اقیانوسهای فراموش شده» این مستند هم درباره یکسری بچههای کار و بد سرپرست میباشد که در قم در مدرسهای مشغول به تحصیل هستند که در این مدرسه نوع تدریس و نوع برخورد معلمان با بچهها و کمبودها و طرز تفکر و انگیزه و آیندهی مجسم شده در اذهان این بچهها را به تصویر کشیدهام.
باشگاه خبرنگاران: در میان صحبتهایتان به تدوین آثار کارگردانان دیگر داشتید لطفا برخی از این آثار را نیز نام ببرید.
محسنی: مستند بلند «خیمهگاه ولایت» از بزرگترین هیئت مذهبی کشور یعنی هیئت رزمندگان اسلام قم به سفارش شبکه 2 سیما تهیه و تدوین شد. همچنین مستند «هلهله اشقیا» که به یک حمله تروریستی در چابهار در یک دسته عزاداری، عزاداران امام حسین (ع) انجام شده بود؛ در روز تاسوعا میپرداخت. مستند «تکریت 12» را نیز تدوین کردم که درباره یک سری زندانیان ایرانی در زمان چنگ تحمیلی بود. تکریت نام شهری است که به صدام تعلق داشته – که در این شهر چندین زندان وجود داشته که یکی از این زندانها نامش تکریت 12 بود – که پس از شکست عراق و قبول آتش بس از سوی عراق هنوز این زندان در خفاء بود و زندانیان را در دل خود مخفی کرده بود و این زندان یه زندان پنهانی بود و دور از چشم سازمان بین الملل اسرای ایرانی را در خود زندانی کرده بود و صلیب سرخ از آن بیاطلاع بود. مستند «دستان ماندگار» درباره فعالان صنایع دستی استان قم است. مستند «خیمه عشق» که با موضوع پیادهروی اربعین حسینی و شرح حال و وقایع یک موکب است که اعضای این موکب از خادمین ساخت ضریح مطهر حضرت امام حسین (ع) بودند که در کربلا این موکب را برپا کرده بودند. نام این موکب، موکب حضرت معصومه سلام الله علیها – اهالی قم بود و مستند «سالیان رحمت – تشنگاه هدایت» درباره طلاب جهادی است که به سمت شهر کرمان رفته بودند که به مستمندان و فقیران کمک میکردند که این مستند بسیار جالب بود که در زمان خودش انعکاس خوبی داشت و کمکهای مردمی بسیار زیادی برای مردم آن منطقه جمع آوری کرد. همچنین مستند «ستیز جهل» که به حمله انتحاری توسط ریگی میپرداخت را نیز تدوین کردم.
و کلام آخر؟
در عالم مهاجرت زندگی برای مهاجران افغانستانی بسیار سخت میگذرد. حمایت از مستندسازان یکی از دردهای دل من است، حمایت از یک فیلم مستند اثرات بسیار مفیدی در هر زمینهای را میتواند داشته باشد. در یک فیلم مستند خوب میتوان توانمندیهای اشخاص یا گروهی را به تصویر کشید و یا میتوان در آن یک مؤسسه خیریه یا سازمانهایی که کودکان کار را حمایت میکنند را معرفی کرد و حمایتهای مالی برای این مؤسسات جمع آوری کرد. اگر از یک مستند ساز حمایت شود تأثیرات بسزایی در جامعه سینمای افغانستان و مردم افغانستان دارد. ما یک سری حرفها را نمیتوانیم بزنیم یا بلد نیستیم درباره آن حرفی بزنیم. با هنر فیلمسازی حرف خودم را درست و متین و مؤدب و غیر مستقیم، بدون هیچگونه شکایت و گلایه میزنیم. و من تمام تلاش خودم را میکنم تا هنرمندان افغانستانی را در این عرصه را کمک کنم چرا که این عرصهای است که میتوان با آن حرفهای زیادی را زد.
انتهای پیام/