متن یادداشت به شرح زیر است:
پیمان خواهر خواندگی رابطهای دوستانه و هدفمند است که به منظور تبادل اطلاعات و تجارب و توسعه مناسبات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، شهری، فنی و سیاسی میان یک جامعه شهری با یک جامعه شهری مشابه خارجی برقرار میشود. خواهر خواندگی پیمان همکاری بلندمدت و رسمی دو شهر است که بین شهرداران دو شهر برای ایجاد همبستگی و اتحاد بیشتر انسانی و فرهنگی منعقد میشود. تاریخچه عقد پیمانهای خواهر خواندگی به سالهای آغازین پس از جنگ جهانی دوم باز میگردد که در آن دوران شاهد انعقاد چنین پیمانهایی در میان شهرهای اروپایی بودیم. این روند در نیمه دهه پنجاه میلادی از شتاب بیشتری برخوردار شد و این روند منجر به عقد پیمان خواهرخواندگی میان بسیاری از شهرهای آمریکا با شهرهای اروپایی گردید.
افزایش جمعیت شهرنشینی جهان از ۳ درصد در سال ۱۸۰۰ به ۲۹ درصد در سال ۱۹۵۰ و ۵۰ درصد در سال دو هزار در کنار نقش توسعه شهرها در پیدایش پدیده جهانی شدن از یک سو موجب هر چه پیچیدهتر شدن زندگی شهری و مسائل آن و مآلاً مدیریت شهری گردیده و از سوی دیگر رشد ارتباطات، تأثیرپذیری و تأثیرگذاری جوامع مختلف از یکدیگر را منجر شده است.
بروز چنین شرایطی به نوعی موجب وابستگی متقابل میان شهرها شده و در عین حال جوامع بشری را بر آن داشته تا ضمن شناسایی ظرفیتهای موجود، به گسترش همکاریهای دوجانبه دست زنند. همچنین شهرهای طرف توافق میتوانند در سایه عقد پیمان خواهرخواندگی از تجربیات یکدیگر به منظور فاِیق آمدن بر معضلات پیش روی استفاده نمایند. این تبادل تجربیات محدود به همکاری میان نهادهای دولتی و شهرداریها نبوده، بلکه میبایست سازمانهای مردم نهاد (NGO) و به طور کلی شهروندان عادی را نیز در برگیرد، امری که با توجه به پررنگ شدن مشارکت سازمانهای غیر دولتی در امور اجتماعی، فرهنگی، آموزشی، مدیریت شهری و ...... طی سالهای اخیر ضرورت انکارناپذیر یافته است.
همکاریهای دوجانبه میان شهرها به مسائل عامالمنفعه، مدیریت شهری و تبادل تجربیات میان نهادهای دولتی، شهرداریها و سازمانهای مردم نهاد دو طرف محدود نمیشود، بلکه وجود پیمان خواهر خواندگی میان دو شهر دربردارندة فرصتهای متعددی در حوزه جلب سرمایه و سرمایهگذاری، گسترش تجارت دوجانبه و رشد صنعت توریسم نیز برای هر دو طرف میباشد که بالطبع زمینه ساز افزایش اشتغال، بالا رفتن استانداردهای زندگی و سطح رفاه عمومی و در نهایت توسعه شهری خواهد بود. با این وجود باید به خاطر داشت تحقق موارد مذکور مستلزم توجه به نکاتی چند میباشد. مهمترین این نکات عبارتند از:
اول اینکه، شهرهایی که با یکدیگر پیوند خواهرخواندگی منعقد مینمایند بهتر است به جهت جغرافیایی شباهتهایی با یکدیگر داشته و در عین حال از آن میزان اشتراکات برخوردار باشند که تجربیات هر یک در رابطه با دیگری جنبه کاربردی داشته باشند.
دوم اینکه، ضرورت دارد با تشکیل کمیسیونهایی شامل افراد متخصص در حوزههای مختلف نسبت به شناسایی ظرفیتهای موجود در بخشهای متنوع که میتواند بسترساز رشد و گسترش همکاریهای دو جانبه منجر گردد اقدام شود.
سوم اینکه، در گام بعدی میبایست هدفگذاریهای لازم صورت گرفته، سازوکارهای مناسب جهت اجرای سیاستهای اتخاذی، طرحها و برنامههای تدوین شده، به کار گرفته شوند تا زمینه جهت حذف موانع موجود احتمالی فراهم گردد.
چهارم اینکه، چنانچه پیشتر نیز اشاره رفت، تحقق اهداف مذکور بدون همکاری و مشارکت بخش خصوصی و سازمانهای مردمنهاد میسر نخواهد بود. در واقع نهادهای دولتی و شهرداریها بهتر آن است که از تصدیگری در همه امور دست کشیده، اتخاذ سیاستهای کلان و بسترسازی جهت مشارکت بخش خصوصی و سازمانهای مردمنهاد را عهدهدار گردند، چراکه عدم مشارکت بخش غیردولتی میتواند به نوعی در تعارض و مغایرت با فلسفه عقد پیمان خواهرخواندگی میان دو شهر باشد.
به بیان دیگر، غرض اصلی از پیمان خواهرخواندگی توسعه همکاری میان دو شهر با هدف غایی توسعه دو طرف میباشد. بیتردید دستیابی به چنین هدفی بدون حضور و مشارکت شهروندان که متبلور در بخش خصوصی و سازمانهای مردمنهاد میباشد، نه ممکن و نه مطلوب خواهد بود. موضوعی که تحقق آن نیازمند وجود ارادهای جدی و عزمی راسخ نه فقط در میان مسئولین شهری است، بلکه حمایتهای مسئولین در سطوح استانی و ملی را نیز طلب میکند.
شهرهای بزرگ ایران مانند تهران، اصفهان و شیراز از سابقه عقد پیمان خواهرخواندگی با برخی از شهرهای مهم و بزرگ جهان برخوردارند. با اینحال این اتفاق در مورد شهرهای کوچکتر، کمتر اتفاق افتاده است و این در حالیست که این قبیل شهرها نیاز بیشتری به تسریع فرایند توسعه یافتگی دارند. در چنین شرایطی ابتکار عقد پیمان خواهرخواندگی میان شهرستان الیگودرز و شهر وینان چین از این جهت حائز اهمیت است که طرف پیمان، شهری از یک کشور توسعه یافته است. طبعا ظرفیتها و توانمندیهای توسعه یافته این شهر چینی در یک روند هم افزا به بالندگی و شکوفایی شهر الیگودرز یاری خواهد رساند.
تا آنجا که به الیگودرز و شهر وینان چین مربوط میشود، این دو شهر به لحاظ جغرافیایی و برخورداری از جاذبههای توریستی دارای شباهتهایی میباشند. شهر وینان در سال ۱۹۹۵ به نوعی تجدیدبنا و بازسازی شد. این شهر در کوهستان هو که پنجمین کوهستان مرتفع چین محسوب میشود واقع است. معبد "ژیائو" که به لحاظ مذهبی و تاریخی از اهمیت خاصی برخوردار است، از جمله جاذبههای توریستی این شهر به حساب میآید. وینان طی سالهای اخیر فرایند توسعه را به خوبی طی کرده است.
در مقابل، الیگودرز با داشتن تأسیساتی مانند پل و آثاری از قبیل: چندین قلعه باستانی و همچنین آبشار برنجه یا تاف که با ۷۹۶ متر ارتفاع مرتفعترین آبشار آسیا بوده و دشتهای لالههای واژگون خلیلآباد که به جهت وسعت در جهان بینظیر میباشد، در زمینه گردشگری از جذابیت خاصی برخوردار است. با این وجود آنچنان که باید و شاید نسبت به ظرفیتهای موجود در این شهر به ویژه در حوزه گردشگری توجه نشده است. علاوه بر این، کاهش ذخایر آب در سفرههای آب زیرزمینی این شهر، کشاورزی و به طور کل طبیعت این منطقه را تهدید میکند.
در چنین شرایطی وجود پیمان خواهرخواندگی میان الیگودرز و وینان میتواند با توجه به توسعه قابل توجه این شهر چینی در سالهای اخیر، تجربه گران بهایی را در اختیار دستاندرکاران مدیریت شهری در الیگودرز قرار دهد. ضمن آنکه سرمایه گذاری چینیها در این شهر با توجه به ظرفیتهای موجود در آن به ویژه در حوزه گردشگری میتواند منافع سرشاری را برای طرفین به دنبال داشته باشد، امری که به نظر میرسد مسئولین دو شهر نسبت به آن واقف هستند. براساس قرارداد خواهرخواندگی، این دو شهر از امکان و فرصت همکاری در زمینههای مختلف فرهنگی، اجتماعی، عمرانی و ... برخوردار میشوند. امید است در پی انعقاد این پیمان شاهد فراهم شدن بسترهای لازم به منظور رشد و گسترش همکاریهای دوجانبه باشیم، امری که قطعاً میتوان با مشارکت بخش خصوصی و سازمانهای مردم نهاد بر میزان ثمربخشی آن افزود و بدین طریق، شهروندان هر دو شهر را از مزایای مختلف منتفع ساخت.
انتهای پیام/