روزهایی را یادمان میآید که همین تیمهای پرسپولیس و استقلال برای فدراسیون فوتبال هم تعیین تکلیف می کردند چه برسد به حامی مالی و ...
حامی مالی برای خودش توجیه دارد و کسب درآمد از وظایف ذاتی یک بنگاه اقتصادی است.
اما تیم های پرطرفدار پایتخت کالا نیستند که از این دیدگاه به آنها نگاه کرد، تیمهایی با اینهمه طرفدار در پایتخت اسیر شدند فقط به خاطر پول و این یعنی استثمار از نوع 2017 و اینجا هر زمان مخالفتی روی دهد از پول هم خبری نیست.
موضوع این روزهای استقلال و پرسپولیس را نمی توان ساده بررسی کرد از یکسو باید حق را به حامی مالی داد و از سوی دیگر باید احساسات هواداران فوتبال را در نظر گرفت.
ستارههای پایتخت پول میگیرند و باید مطیع باشند آنهم در مقابل هر خواستهای که آقای حامی مالی دارد.
یک روز از حضورشان در رسانهها جلوگیری میشود و روز دیگر باید به درخواست حامی مالی در یک رسانه حضور پیدا کنند.
در آخرین اظهارنظرهای کارشناسانه این «بیزینس من های مدرن»، باید ترکیب تیمها را با هماهنگی آنها بست.
این دیگر از آن دسته از اقدامات است که هضم آن بسیار سخت است.
یک مربی بزرگ مثل برانکو برای اینکه پول خود را بگیرد باید ترکیب را آنگونه بچیند که تماشاگرپسند باشد وگرنه از پول خبری نیست.
یادش به خیرهنوز زیاد نگذشته از روزهایی که امثال علی پروین و ناصر حجازی در پرسپولیس به عشق مردم تمامقد میایستادند و از حق این بازیکنان که همان حق هواداران بود دفاع میکردند و امروز مدیران مدرن روزگار میگذرانند بر وفق مراد خودشان و حامیان مالیشان...
خبر عجیبی در روزهای اخیر ذهن مرا درگیر کرده است« با ارسال پیامک ترکیب پیشنهادی خود را برای ما ارسال کنید» فاجعه از این بزرگتر نیست با احساسات هواداران سرخابی ها، بازی کردن آنها از نوع پیامک های گران قیمت!
یادمان نمی رود که هواداران سرخابی ها در سال های گذشته از نان شبشان می زدند تا بازی تیم محبوب خود را در استادیوم آزادی تماشا کنند.
یادمان نمیرود آن شبهایی را که مقابل استادیوم در سرمای هوا بدون سرپناه به عشق تیمشان تا صبح میلرزیدند اما پرچم از دستشان نمیافتاد.
عجیب نیست این استثمار نوین که اتفاقا دیجیتال است و دقیق کار می کند و به قولی مو لای درزش نمی رود، اقتصاددانهایی که از تعصب هم پول میسازند و چه راهکار مناسبی برای پول درآوردن و سر زبانها افتادن.
این هشدارها را جدی بگیریم اینها اگر در آینده نتایج را هم رقم زدند جزیی از قرارداد است و نباید خرده گرفت بههرحال بندهایی از قرارداد هنوز برای ما روشن نیست اما از تعصب میتوان پول درآورد ولیکن شرف را که نمیشود فروخت؟
برگزاری بازی دربی در آلمان و نوع برخورد با تیمها که با بایدها و نبایدها ختم به انجام شد یک هشدار است، جدی بگیریم.
نوع جدیدی از استثمار باشگاه ها در راه است که قیمتش بسیار گزاف است و به جای شمشیر و اسلحه با پول پیشروی میکنند، بدون خون و خونریزی قله ها را یکی پس از دیگری فتح می کنند.
بد نیست در پایان یکبار دیگر از دیدگاه اقتصادی برای خودمان تعریف کنیم:
در داد و ستد ها مالکیت بر شخص و وسایل تولید برقرار است به شکلی که عدالت کمترین نقش را دارد.
و این نوع معامله که در دوران فئودال ها رواج یافت دوباره بعد از سال ها انقراض، در حال رشد است و این بار در فوتبال ریشه خواهد زد.
انتهای پیام/