سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

قاچاق «شیشه» برای اجاره خانه

پسر 14 ساله که به اتهام حمل چند بسته ماده مخدر «شیشه» دستگیر و زندانی شده بود، با ابراز ندامت در شعبه چهارم دادگاه کیفری تهران تبرئه و آزاد شد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ 17 خرداد سال گذشته مأموران گشت، پسر 14 ساله‌ای به نام «رامین» را به اتهام حمل 30 گرم شیشه در جنوب تهران دستگیر کردند. پسر نوجوان که پس از دستگیری و در جریان بازجویی‌ها از محتویات بسته‌ای که همراه داشت اطلاع پیدا کرده بود با اصرار بر بیگناهی‌اش گفت: «برای تأمین اجاره خانه‌مان و پس از دریافت مبلغی ناچیز، این بسته‌ها را از چند جوان در یک پارک گرفته بودم و قرار بود بسته را به فردی دریکی ازمحله‌های شهرتحویل دهم اما به هیچ عنوان نمی‌دانستم داخل بسته چیست.»


با این اظهارات متهم، پرونده برای محاکمه به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی عبدالهی و با حضور قاضی کیخوا- مستشاردادگاه -انتقال یافت.


متهم نوجوان که در کانون اصلاح و تربیت به سرمی برد در حالی که اشک می‌ریخت و تقاضای بخشش داشت در جایگاه ایستاد و به سؤالات قاضی پاسخ داد.
- چقدر درس خواندی؟
کلاس هفتم را تازه تمام کرده بودم که دستگیر شدم.
- چرا موادمخدر حمل کردی؟
بخاطر خانواده‌ام....آقای قاضی ما اجاره خانه نداشتیم. برای اینکه مادرم جلوی صاحبخانه تحقیر نشود و گریه نکند قبول کردم آن بسته‌ها را جابه‌جا کنم تا پولی دربیاورم.
- مادرت از کار تو خبر داشت؟
نه، به اوچیزی نگفته بودم.
- خودت چی؟ می‌دانستی داخل بسته‌ها چیست؟
نه به خدا نمی‌دانستم. پدرم فوت کرده و مادرم برای خرج خانواده، خانه‌های مردم را تمیز می‌کند. وقتی می‌دیدم او به خاطر کرایه خانه و پول خرجی‌مان چه زجری می‌کشد دنبال کار رفتم که در پارک با چند جوان آشنا شدم. آنها وقتی فهمیدند پول لازم دارم گفتند اگر این بسته‌ها را تحویل بدهی دستمزد می‌گیری. من هم که از این کار راحت، خوشحال بودم و فقط به پولش و خوشحالی مادرم فکر می‌کردم قبول کردم اما خیلی زود توسط پلیس دستگیر شدم.
- در کانون چه کار می‌کنی؟
درس می‌خوانم.
- از مادرت خبر داری؟
بله، خواستم خوشحال‌اش کنم اما زحمتش را زیاد کردم. الان هم پشت در است و شرمنده‌اش هستم.
- بعد از آزادی چه کار می‌کنی؟
نمی‌دانم اما می‌خواهم درسم را ادامه دهم تا با یک کار شرافتمندانه به مادرم کمک کنم.
- چه آرزویی داری؟
مادرم کار نکند و دل سیر استراحت کند وهیچ وقت غصه خوردن او و خواهرم را نبینم.
در حالی که اظهارات «رامین» حاضران در دادگاه را تحت تأثیر قرار داده بود، قضات دقایقی وارد شور شده و با توجه به رضایت مسئولان کانون اصلاح وتربیت از رفتار متهم، او را تبرئه کرده و حکم به آزادی‌اش دادند.

 

منبع:ایران

 

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.