سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

بازی پیچیده ولی قدیمی؛

کدام دولت‌ها و چرا در حال بحران‌سازی هستند؟ +عکس

از جنگ زرگری ترامپ در آمریکا تا ایران‌هراسی بریتانیا در منطقه تجربیاتی از فریبکاری سیاسی در سوءاستفاده از بحران خودساخته را به سیاستمداران جهان آموزش می‌دهد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛  بحران سیاسی به وضعیت بی‌ثباتی اطلاق می‌شود که ممکن است هر لحظه یکی از منافع حیاتی فرد، گروه یا یک کشور را تحت تأثیر قرار دهد. مدیریت بحران یکی از وظایف دولت‌ها است و اساساً افراد و گروه‌ها امنیت خود را در اولویت قرار می‌دهند، اما گاهی خلاف این اتفاق می‌افتد تا یک بحران ظاهری عملاً به منافع ایجادکنندگان اصلی آن کمک کند. این بحران‌سازی وقتی از سوی دولت‌ها انجام شود، گاهی در کشورهای دیگر و گاهی در کشور خود صورت می‌گیرد.

سابقه این فریبکاری سیاسی در دوره اخیر به بریتانیا برمی‌گردد. لندن در جای‌جای جهان به اختلاف‌افکنی میان ملت‌ها، اقدام و مذاهب اقدام کرد تا از این نمد برای خود کلاه بدوزد، از نحوه ترسیم خطوط مرزی تا تشدید حساسیت‌های مرتجعانه در برخی مذاهب. اما در دوره اخیر باید جایزه شوم بحران‌سازی را به آمریکا اعطا کرد که از انواع روش‌های بحران‌سازی برای سوءاستفاده سیاسی و اقتصادی بهره می‌گیرد، چه داخل آمریکا و چه خارج آن. در ادامه به هدف برخی دولت‌ها از بحران‌سازی در سال‌های اخیر اشاره می‌کنیم.

آمریکا: جنگ زرگری

گاهی به دلیل حجم بالای مخالفت با یک دولت، مسئولان آن تصمیم می‌گیرند برای پراکنده‌کردن حواس و نیروی مخالفان خود، آنها را به مطالب دیگر سرگرم کنند. یکی از نمونه‌های زنده در این مورد، دانلد ترامپ است. تیمی که او بر سر کار آورده ترکیبی از افراد بی‌تجربه و افراد باسابقه است و حجم بالای انتقادات و تظاهرات علیه دولت ترامپ اجازه نمی‌دهد انسجام این تیم شکل گرفته و برای کرسی‌های مختلفِ میانی افرادی را معرفی کرده یا بگمارد. در نتیجه کار دولت ترامپ پیش از آنکه شروع شود، به بن‌بست می‌خورد.
دانلد باوجود ظاهر ساده‌اش روش‌های خود را برای برون‌رفت از فشارهای داخلی دارد. او فرار به جلو را برگزیده و با اینکه خبرسازترین شخصیت کنونی جهان است اما تمرکز فشارها را از روی عملکرد خود پراکنده کرده است.

دانلد برای فرار از این مخمصه از تجربیات خود در معاملات اقتصادی استفاده می‌کند. او با بکارگیری توئیتر خود موضوعات متنوع شخصی و خانوادگی را پیش می‌کشد، اظهارنظرهای بی‌ربط به شرایط را در مورد کشورهای خارجی منتشر می‌کند و حتی افراد و نهادهایی را به نام در توئیت خود ذکر کرده و به آنها حمله می‌کند. با این روش دست‌کم برخی از رسانه‌ها تمرکز خود را بر وزارت‌خانه‌ها و خرابکاری‌های وزرای بی‌تجربه از دست خواهند داد. این بیشتر از بحران به جنگ زرگری شبیه است.

 

ترکیه: نگه‌داشتن گروه‌های متنوع در کنار دولت

زمانی که دولتی احساس می‌کند با افکار عمومی چندپاره در داخل مواجه است، مجبور است برای حفظ حمایت اکثریت جامعه از خود دست به اقدامات متناقض بزند. یکی از بهترین نمونه‌ها در این مورد، دولت اردوغان است. ترکیه با گرایش‌های مختلف نسبت به جهان اسلام و اتحادیه اروپا، نظرات مختلف پیرامون چگونگی تعامل با رژیم صهیونیستی، حرف و حدیث‌های گوناگون در مورد حضور نظامی آمریکا و ناتو در این کشور، اختلافات عمیق در مورد نقش کُردها در کشور، سبک زندگی مختلف در دو قسمت مسیحی‌نشین و مسلمان‌نشین و مانند آن روبرو است. هر دولتی در این کشور اگر بخواهد اقتدار خود را در سراسر کشور حفظ کند، به سمت اقدام متناقض سوق داده می‌شود.

برای مثال رجب طیب اردوغان طی چند سال تعاملات پیدا و پنهانی با رژیم صهیونیستی برقرار کرد. بدیهی است با توجه به این مطلب و همچنین با لحاظ حاکمیت کلی گفتمان اسلامی بر حزب عدالت و توسعه، در زمانی که رژیم صهیونیستی دست به قتل عام فسطینیان می‌زند فشار زیادی از سوی افکار عمومی به ویژه اکثریت مسلمان بر آنکارا وارد می‌شود. اردوغان در اقدامی ظاهراً عجیب، سخنان پرخاشگرانه خود را در اجلاس داووس و روی سِن پیش چشم خبرنگاران به سمت شیمون پرز رئیس‌جمهور وقت رژیم صهیونیستی نشانه رفت و حتی اجلاس را به دلیل حضور او ترک کرد. این اقدام موجب شد در بازگشت، شاهد استقبال خوبی در فرودگاه از سوی مسلمانان باشد، در حالی که چندی بعد توافق همکاری نظامی با تل‌آویو را امضا کرد.
آژانس یهود با هیتلر در فشار بر یهودیانِ ضدصهیونیست که خاک اروپا را به مقصد اراضی اشغالی ترک نمی‌کردند، همکاری کرد اما سپس از قتل همین مخالفان به عنوان ابزاری برای مظلوم‌نمایی خود در جهان استفاده کرده است

 

رژیم صهیونیستی: مظلوم‌نمایی

این دولت یکی از سردسته‌های بحران‌سازی در جهان است. همکاری سران آژانس یهود با دولت نازی بر کسی پنهان نیست. آژانس یهود قصد داشت از یهودستیزی دولت هیتلر برای اخراج آنها از آلمان (پیش از آغاز جنگ جهانی دوم) و سراسر اروپا (پس از آغاز جنگ) و در نتیجه اسکان آنها در سرزمین‌های اشغالی استفاده کند و همین کار را هم کرد. یهودیانی که با ایده اشغال فلسطین یا به قول آژانس یهود «سرزمین بدون ملت برای ملت بدون سرزمین» مخالف بودند، در وطن خود در اروپا ماندند، کسانی که آژانس یهود از وجود آنها ناخرسند بود و خیلی بیشتر از آلمان نازی از کشته‌شدن آنها می‌توانست سود ببرد.

اما زمانی که دولت هیتلر به اعزام این یهودیان ضدصهیونیست به اردوگاه‌های مهلکِ کار اجباری یا قتل آنها به روش‌های مختلف دست زد، دستگاه تبلیغاتی آژانس یهود و بعدها دولت اسرائیل چیز دیگری را برای مردم جهان روایت کردند. آنها یهودیان کشته‌شده را به عنوان افرادی به تصویر کشیدند که فرصت فرار از آلمان نازی و پیوستن به سرزمین‌های اشغالی را پیدا نکرده‌اند. این رخداد را در کنار اخبار درستوغلطی از وضعیت اسفبار این اقلیت دینی در کشورهای مختلف اروپایی طی دهه‌ها و قرون گذشته گذاشتند و نتیجه گرفتند که راهی جز حمایت از تقویت دولت اسرائیل برای مقابله با ظلم به اقلیت یهود نیست.

گفته می‌شود موساد از همین حربه بارها استفاده کرده و فقط محدود به هولوکاست نبوده است. برای مثال گروگان‌گیری و قتل چند تن از ورزشکاران رژیم صهیونیستی در المپیک مونیخ در 1972 میلادی بهانه خوبی برای آغاز ترورهای انتقامی از سران مبارز فلسطین شد.

لبنان: سرکوب مخالفان

قدرت‌گرفتن حزب‌الله لبنان و حضور ارتش سوریه در آن کشور مخالفان این جناح را بر آن داشت تا با ترور یکی از شخصیت‌های محبوب این کشور افکار عمومی را تهییج کنند. فوریه 2005 میلادی نقشه از سوی نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی عملی شد و رفیق حریری، رئیس 5 کابینه ترور شد. رسانه‌ها بلافاصله خواستار خلع سلاح حزب‌الله و خروج ارتش سوریه از این کشور شدند. ارتش سوریه خارج شد و اسرائیل که هم خیالش از رفع این مانع راحت شده بود و هم حزب‌الله را زیر ضربات افکار عمومی قرار داده بود، فرصت را برای حمله به لبنان غنیمت دانست.
رفیق حریری چندین بار به تشکیل کابینه در کشور چندپاره لبنان موفق شد و شخصیت محبوبی داشت

همزمان جناح‌های مخالف حزب‌الله در لبنان از فضای سیاسی بوجودآمده نهایت استفاده را بردند و تا چندین سال قدرت سیاسی این گروه را تضعیف کردند. فواد سینیوره که چند ماه بعد از ترور حریری به نخست‌وزیری رسیده بود، نقش مهمی در این پروژه داشت.

 

 

آمریکا: افزایش اختیارات سیاسی و قدرت اقتصادی

نخستین بار در سال 1979 میلادی برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر طرحی را اجرایی کرد که طی آن به بهانه مقابله با حضور شوروی در افغانستان، کمک‌های تسلیحاتی در اختیار گروه‌های اسلامگرای افغان قرار گرفت. بخشی از همین گروه‌ها طالبان و بعدتر القاعده را تشکیل دادند. فعالیت‌های تهدیدآمیز طالبان و القاعده در افغانستان به آمریکا اجازه داد به بهانه تأمین امنیت خاک خود و همچنین مردم منطقه به اعزام نیروهای نظامی مبادرت ورزد و پایگاه‌های متعدد در خاک افغانستان تأسیس کند، کاری که پیش از آن با مخالفت افکار عمومی داخلی و جهانی مواجه می‌شد. حتی حمله به برج‌های دوقلو در 11 سپتامبر 2001 میلادی هنوز از نظر بسیاری از کارشناسان با اطلاع دستگاه‌های امنیتی آمریکا و اسرائیل صورت گرفته است. اسلام‌گرایان تندرو تا کنون بارها بهانه مداخله نظامی ایالات متحده را فراهم کرده‌اند که آخرین مورد آن اعزام نیرو از سوی واشنگتن به فیلیپین برای مقابله با میلشیشیای تکفیری در جنوب آن کشور است.

نمونه‌ دیگر در این مورد، تصویب قوانین سخت‌گیرانه در نظارت بر فضای مجازی در کنگره آمریکا پس از افشاگری‌های ویکی‌لیکس است. این پایگاه که به نظر می‌رسد با اجازه غیررسمی نهادهای امنیتی آمریکا فعالیت می‌کند، ظاهراً افشاگری‌هایش را به همه حتی واشنگتن متوجه می‌سازد اما در عمل موجب شد تا آنچه پیشتر با مخالفت جدی مواجه می‌شد، یعنی تصویب دو قانون سیسپا (CISPA ) و سوپا (SOPA) برای اشراف اطلاعاتی بر فعالیت مجازی آمریکاییان و غیرآمریکاییان عملی شود.
انقلاب رنگی در اوکراین در مرحله اول شکست خورد اما پس از آزادی سران آن موج جدیدی به راه افتاد و به بهانه لغو مذاکرات قرارداد تجاری با اتحادیه اروپا کی‌یف را در نوردید

 

در بحران ایران‌هراسی نیز متأسفانه باز پای آمریکا در میان است. پس از انقلاب اسلامی، تلاش برخی نیروهای خودسر برای تحریک مردم در کشورهای اطراف موجب شد هراس اولیه از انقلاب اسلامی در کشورهای حاشیه خلیج فارس شکل بگیرد. اما این جاسوس‌ها و رسانه‌های آمریکایی بودند که تهران را به عنوان بزرگترین تهدید نسبت به کشورهای عرب در ذهن نخبگان و بخشی از توده خاورمیانه جاانداختند تا هم از این طریق، حضور خود را در یکی دیگر از مناطق جهان تثبیت کنند و هم معامله‌های پرسود اقتصادی به ویژه در حوزه نظامی منعقد کنند. بخش‌هایی از خاورمیانه بعد از کاهش قدرت بریتانیا از زمان جنگ جهانی دوم به تدریج در دامان شوروی افتاده بود اما پس از فروپاشی شوروی در آغاز دهه 1990 میلادی به تدریج برنامه‌های واشنگتن برای حضور آشکار و همه‌جانبه در این منطقه کلید زده شد.

انگلیس با توجه به اشراف اطلاعاتی در منطقه همدست آمریکا در ترویج ایران هراسی است. ترزا می این رویکرد را علنی کرده و با سفرهای مکرر خود به عربستان و بحرین، سخنرانی علیه ایران را در دستور کار خود قرار داده است. وی دست‌کم توانسته از ضعف پایگاه مردمی قدرت آل خلیفه و نیاز آن به حمایت خارجی استفاده کرده و پایگاه نظامی انگلیس را در بحرین تأسیس کند تا بار دیگر پای نیروهای بریتانیا به خلیج فارس باز شود.

در اینجا نمی‌توان از نقش آمریکا در وقوع انقلاب رنگی در کشورهای مختلف آسیایی و اروپایی غافل بود. ایالات متحده به تدریج به تزریق ایدئولوژی خود در همه کشورها اقدام می‌کند. این ایدئولوژی با روش حکمرانی یا سیاست‌های دولت مستقر در بسیاری از جوامع در تضاد است. بنابر این بخشی از مردم آن کشور که تحت تأثیر مرام غربی قرار گرفته‌اند، علیه حکومت خود بسیج می‌شود و در قابل انقلاب رنگی به سرنگونیِ آرام آن موفق می‌شوند. در مواردی مانند سوریه و اوکراین، وقتی مخالفان در سرنگونی دولت مستقر ناتوان ماندند، تزریق سلاح و حتی جنگجو از مرزها در دستور کار واشنگتن قرار گرفت. با تشکیل دولت جدید، یک دولت دیگر به متحدان سیاسی آمریکا اضافه شده، ضمن اینکه شرکت‌های آمریکایی به معاملات سودآور دست می‌یازند.
او شاید آخرین امید برای مبارزه مسالمت‌آمیز مردم بحرین در احقاق حق خود بود

بحرین: نادانی

سلب تابعیت، محاکمه و بازداشت شیخ عیسی قاسم را با هیچ منطقی نمی‌توان اقدامی در جهت منافع حکومت آل خلیفه دانست اما این اتفاق افتاده است. البته فشار ریاض برای این اقدام بی‌تأثیر نبوده اما در هر صورت فروختن استقلال خود به عربستان نیز نمی‌تواند کاری منطقی باشد. شیخ عیسی قاسم نقطه ثقل حرکت مسالمت‌آمیز شیعیان در بحرین بود و پس از بازداشت او به احتمال زیاد اقدامات خشونت آمیز علیه آل خلیفه افزایش خواهد یافت.

حکومت بحرین پیش از این نیز نادانی خود را در برگزاری مسابقات فرمول یک نشان داده بود. در اوج اعتراضات مردمی مهمانانی از سراسر جهان به بحرین آمدند و در کنار دوربین خبرنگاران، صدای اعتراضات سیاسی مردم را در بنرهایی که تماشاگران در دست داشتند شنیدند.

منبع: مشرق

انتهای پیام/

برچسب ها: لبنان ، آمریکا ، اسرائیل ، بحرین
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.