سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

بازخوانی نامه 62 نهج البلاغه؛

مظلومیت امام علی (ع)در خلافت

امام علی (ع)در سال 38 هجری قمری به مردم مصر نامه نوشت و از جفای مردم زمانه به رهبرشان گفت.

به گزارش حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ امام علی (ع)در نامه 62 کتاب شریف نهج البلاغه به مردم مصر می فرماید: خداوند سبحان محمد ( ص) را فرستاد تا مردم جهان را بيم دهد و گواه بر پيامبران باشد . چون رسول الله ( ص ) درگذشت ، مسلمانان در امر خلافت به نزاع پرداختند . به خدا سوگند ، هرگز در خاطرم نمى گذشت كه عرب پس از رحلت محمد ( ص ) خلافت را از اهل بيت او به ديگرى واگذارد ، يا مرا پس از او از جانشينيش باز دارد و مرا به رنج نيفكند جز شتافتن مردم به سوى فلان و بيعت كردن با او . 

سپس امام در ادامه می فرماید:من چندى از بيعت دست باز داشتم ، تا آنكه ديدم گروهى از مردم از اسلام بر مى گردند و مى خواهند دين محمد ( ص ) را از بن بر افكنند . ترسيدم كه اگر اسلام و مسلمانان را يارى ندهم در دين رخنه اى يا ويرانيى خواهم ديد كه براى من مصيبت بارتر از فوت شدن حكومت كردن بر شما بود . آن هم حكومتى كه اندك روزهايى بيش نپايد و چون سراب زايل گردد ، يا همانند ابرهايى كه هنوز به هم نپيوسته پراكنده شوند . درگير و دار آن حوادث از جاى برخاستم تا باطل نيست و نابود شد و دين بر جاى خود آرام گرفت و استوارى يافت .  از اين نامه 
 
سپس امام ادامه می دهد:به خدا سوگند ، اگر با ايشان روبرو شوم ، من تنها باشم و آنها روى زمين را پر كنند ، نه باك دارم و نه هراس ، زيرا به آن گمراهيى كه آنان در آن غرقه  اند و آن هدايتى كه خود بدان آراسته  ام ، نيك آگاهم . و از جانب پروردگارم با يقين همراهم . من به ديدار خداوند و ثواب نيكويى كه مرا ارزانى دارد ، اميد بسته  ام و منتظر آن هستم . 
 
همچنین امام علی (ع) در انتها می فرماید:ولى اندوه من از اين است كه مشتى بيخردان و تبهكاران اين امت حكومت را به دست گيرند و مال خدا را ميان خود دست به دست گردانند و بندگان خدا را به خدمت گيرند و با نيكان در پيكار شوند و فاسقان را ياران خود سازند . از آنان كسى است  كه در ميان شما حرام مى نوشد ، حتى بر او حد اسلام جارى شده و كسى است كه تا اندك مالى نستد به اسلام نگرويد . اگر نه از حكومت اينان بر شما بيم داشتم ، هرگز شما را بر نمى انگيختم و سرزنش نمى كردم و فرا نمى  خواندم و تحريضتان نمى نمودم ، بلكه تا سر بر مى تافتيد يا سستى به خرج مى داديد ، رهايتان مى  كردم . آيا نمى بينيد سرزمينهايى را كه در تصرف داشتيد ، نقصان يافته و شهرهايتان ، يك يك ، فتح مى  شود وكشورهايتان از دست مى  رود و بلادتان مورد حمله و هجوم دشمن قرار گرفته است . روى به رزم دشمنانتان نهيد . خدايتان بيامرزد . در خانه  ها درنگ مكنيد كه به ستم گرفتار خواهيد شد و به خوارى خواهيد افتاد و نصيبتان اندك خواهد شد . مردان سلحشور همواره بيدارند كه هر كه خود به خواب رود ، دشمنش به خواب نرفته است .

انتهای پیام/
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.