1. توصیه به تقوای الهی و تقدیم اطاعت خداوند بر همه چیز و پیروی از فرایض و سنتهایی كه خداوند به آن امر فرموده است.
2. زمامدار اسلامی باید نسبت به مردم محبت و لطف بورزد و مثل درندگان خونخوار نباشد كه خوردن اموال مردم را غنیمت شمارد.
3. برخوردار ساختن مردم از عفو و اغماض در مواردی كه امكان دارد؛ زیرا كه مردم در معرض خطا و اشتباه قرار میگیرند و حاكم باید عفو و گذشت داشته باشد.
4. حاكم اسلامی باید از درون مردم، كینه و عقده را باز كند و نسبت به مردم حسن ظن داشته باشد؛ چرا كه حسن ظن به مردم مشقت طولانی را برطرف میسازد.
5. زمامدار اسلامی نباید عیبجو باشد؛ بلكه باید افراد عیبجو را نیز از خود دور كند. حضرت میفرماید: «دورترین و مبغوض ترین رعیت در نزد حاكم، باید عیب جوترین آنها از مردم باشد؛ زیرا كه اگر مردم عیوبی دارند، حاكم باید عیوب آنها را بپوشاند».
6. زمامدار نباید سخن چین را تصدیق كند؛ هر چند كه خود را در مقام خیرخواهی جلوه دهد. در این دنیا انسان نماهایی هستند كه به علل مختلف از امتیازاتی كه خدا بر بعضی از انسانها به بركت كوشش و تلاششان عنایت فرموده است، ناراحتند و از اینرو تلاش میكنند تا آنها را به زمین بزنند. زمامدار بایستی از این گونه افراد دوری كند.
7. زمامدار اسلامی در عمل به عهدی كه خدا از او گرفته است، موفق نمیشود، مگر با یاری خواستن از خدا و آماده كردن نفس برای احترام به حق.
8. زمامدار هرگز نباید از عفوی كه نسبت به كسی روا داشته است، پشیمان، و از كیفری كه به كسی داده است، شادمان گردد.
9. زمامدار باید تعدادی از بهترین اوقات شبانهروزی خود را برای ارتباط با خدا اختصاص دهد و برای رسیدن به مقام والای اخلاص، واجبات و دیگر تكالیف الهی را بدون كمترین نقص انجام دهد.
10. زمامدار نسبت به وعدههایی كه میدهد، بایستی وفادار باشد و تخلف نكند.
منبع: نامه 53 نهج البلاغه
انتهای پیام/
زمامدار نسبت به وعدههایی كه میدهد، بایستی وفادار باشد و تخلف نكند.