به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان؛ روزنامه واشنگتن پست در گزارشی به قلم دانیلا پولتکا در پایگاه اینترنتی خود نوشت: دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در زمان مبارزات انتخاباتی وعده هایی از قبیل پاره کردن توافق هسته ای ایران داد و گفت برای متحدانی که از آمریکا در زمینه دفاعی سواری مجانی می گیرند، صورتحساب خواهد فرستاد. وی بدون ارائه هیچ ایده ای، چنان اظهارات تند و کنایه آمیزی بیان کرد که موجب نگرانی بسیاری درباره فرا رسیدن دوره ای خطرناک و انزواطلبانه در سیاست آمریکا شد؛ سیاستی که تنها طرفدار حمایت از صنایع داخلی است.
اما با گذشت 100 روز از دوره نخست ریاست جمهوری ترامپ، وی بسیار عادی تر و متعارف تر از آن بوده است که بسیاری نگران بودند. بسیاری از وعده های وی -از معرفی چین به عنوان کشوری که در ارز خود دستکاری می کند گرفته تا مداخله نکردن در (درگیری) سوریه و برقراری روابط دوستانه با روسیه- ظاهراً در حد وعده باقی مانده است - که نباید برای هیچ کسی تعجب آور باشد.
رؤسای جمهور اخیر آمریکا را در نظر بگیرید و اقدامات آنها را با وعده هایی که به عنوان نامزد ریاست جمهوری داده بودند، مقایسه کنید: جرج دبلیو. بوش قول داد موضع جهانی «واقع نگرانه» تری نسبت به رونالد ریگان اتخاذ کند، اما در نهایت «نظم نوین جهانی» اعلام کرد. بیل کلینتون با رد این امر بر اقتصاد تاکید کرد، اما در پایان دوره ریاست جمهوری وی، وزیر خارجه اش اعلام کرد که آمریکا «قدرت بلامنازع» است. جرج دبلیو. بوش قول ریاست جمهوری مبتنی بر رویکرد اعتدالی تر را داد، اما پس از حملات 11 سپتامبر به افغانستان و عراق حمله کرد و «دستورکار آزادی» را برای پیشبرد دموکراسی در خاورمیانه (غرب آسیا) راه اندازی کرد؛ دستور کاری که با رویکردی اعتدالی فاصله بسیار زیادی داشت. باراک اوباما قول داد به جنگ عراق، و درگیری با طالبان پایان دهد، اما در حمله به لیبی به ناتو ملحق شد، پس از خروج نظامیان آمریکایی از عراق، دوباره متعهد به بازگرداندن نظامیان به این کشور شد، به جنگ در افغانستان ادامه داد و نیروهای عملیات ویژه و نیروهای دیگر را به یمن و سوریه اعزام کرد.
به طور خلاصه، وعده های سیاست خارجی نامزدهای ریاست جمهوری به ندرت واقعیت دارد. کار دنیا طوری است که حتی خط مشی های انتخاباتی را که به دقت و با هوشمندی برنامه ریزی شده است، در نهایت نقش بر آب می کند. در نتیجه، ترامپ با وجود درخواست از اوباما برای «بیرون ماندن از جهنم سوریه»، در هفتاد و ششمین روز ریاست جمهوری خود به پایگاهی هوایی در سوریه حمله کرد. وی همچنین با اذعان بر اینکه پیونگ یانگ از هشت سال گذشته برای پیشبرد برنامه های هسته ای و موشکی خود تا سرحد تهدید قاره آمریکا پیش رفته است، سیاست «صبر راهبردی» اوباما را بر هم زد.
ترامپ (بر خلاف وعده های انتخاباتی خود مبنی بر مداخله نکردن در بحران سوریه، و پاره کردن برجام، و انتقاد از ناتو به عنوان نهادی منسوخ)، با اعزام وزیر خارجه خود به روسیه، از ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه خواسته است تا بشار اسد، رئیس جمهور سوریه را از قدرت برکنار کند، تبعیت ایران از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را تایید کرده است و به خاطر افزایش اقدامات تهاجمی روسیه به ناتو روی آورده است.
تنها زمینه ای که مواضع ترامپ درباره آن دچار نوسان نشده است، موضع وی علیه مساله مهاجرت و پناهندگان بوده است. وی وعده های خود برای محدودیت مهاجرت از کشورهایی را که نگرانی هایی درباره تروریسم در آنها وجود دارد، دنبال کرده است و سازوکار سختگیرانه بررسی سابقه افراد، و ممنوعیت ورود آوارگان از سوریه را اعمال کرده است. با اینکه اجرای این فرامین اجرایی به سبب اقامه دعوا به حال تعلیق درآمده است، ظاهراً کاخ سفید مصمم است این وعده انتخاباتی را به واقعیت تبدیل کند.
با این اوصاف، با گذشت 100 روز از ریاست جمهوری ترامپ، ما چه چیزهای بیشتری درباره او می دانیم؟ آیا او خود را با سیاست امنیتی متنوع تر تحت هدایت افرادی همچون اعضای کابینه یعنی جیمز ماتیس و رکس تیلرسون، و مشاورانی همچون گری کوهن و اچ. آر. مک مستر وفق داده است و با این سیاست مانوس شده است، یا اینکه این تغییری موقت است، و دیگر گروههای حاضر در کاخ سفید، دوباره وی را به سمت عمل به دستورکار اغراق آمیز انتخاباتی وی سوق خواهند داد؟
همه آنچه ما می دانیم، چیزهایی است که می بینیم و نمی بینیم. آنچه ما از ترامپ در روزهای نخست ریاست جمهوری وی دیده ایم، مردی است که خواستار بازسازی قدرت بازدارندگی آمریکاست، و خواستار واکنش نشان دادن به دشمنان است. اما آنچه از او نمی بینیم، مردی است که قدرت شخصی سران دیگر، همچون پوتین و اردوغان را تهدید نمی کند. همچنین ما هیچ درکی درباره جهان بینی وی یا سیاست هایی که گام های تاکتیکی اولیه وی را تضعیف می کند، نداریم. دست کم در زمینه امنیت ملی، این سیاست ها خواهند بود که موجب موفقیت یا شکست این رئیس جمهور در جهان خواهند شد، نه تماس های تلفنی یا حملات هوایی گاه و بیگاه وی.
انتهای پیام/