چهل سال از عام الفیل، سال حمله سپاه فیل سوار ابرهه به خانه خدا، میگذشت مردی چهل ساله مثل هرسال از دامنه کوه نور، در ۴ کیلومتری شمال شرقی شهر مکه بالا رفت؛ بعد از مدتی کوه پیمایی، نزدیک به قله درون غاری شد، غار حراء، غاری کوچک که گنجایشش به اندازه چند نفراست.
مثل همیشه مشغول رازو نیاز با خداوند شدوبه دور از مردم به اعتکاف نشست.
مشغول عبادت بود که ناگاه صدایی آمد، بخوان، گفت:سواد ندارم، خواندن نمیدانم، صدا گفت: بخوان به نام پروردگارت که (جهان را) آفرید؛ همان کس که انسان را از خون بستهای خلق کرد؛ بخوان که پروردگارت (از همه) بزرگوارتر است؛ همان کسی که بوسیله قلم تعلیم نمود؛ و به انسان آنچه را نمیدانست یاد داد.
هنوز آن مرد اُمّی نمیدانست که این جملات پنج آیه آغازین سوره علق از کتاب آسمانی قرآن است.
صدا خبر میداد؛ این مرد اُمّی، امّا با اخلاص از سوی خداوند به پیامبری برگزیده شده.
چهل سال پیش، در صبح جمعه ۱۷ ربیع الاول اولین سال عام الفیل که محمد (ص) به دنیا آمد شاید کسی باور نمیکرد که این کودک آخرین پیغمبر خدا باشد و دینش جهانی شود.
کودکی که با سختی فراوان بزرگ شد و به رشد رسیدو در کوره سختیها چنان آبدیده شد که خداوند لقب خُلق عظیم به او داد.
محمد (ص) فرزند عبدالله ابن عبدالمطلب و آمنه بنت وهب، هنوز به دنیا نیامده، گرد یتیمی بر سرش نشست و بعد از گذشت ۵ بهار از عمرش مادر را هم از دست داد.
نگهداری او با عبدالمطلب بود، اما او هم سه سال بعد از مرگ مادر درگذشت.
دیگر او مانده بود و سرپرستش ابو طالب که در کنار این عموی بزرگوارش سالیان عمر را طی کرد.
آوازه امانت داری و راست گفتاری محمدامین (ص) باعث شد تا حضرت خدیجه (ع)، دختر خویلد، زن برجسته و ثروتمند قریش او را به همکاری برای تجارت، دعوت نمود وچنان شیفته حسن خلق و صفات برجسته او شد که به آن حضرت پیشنهاد ازدواج داد و در نتیجه این ازدواج حضرت زهرا (س) به دنیا آمد.
محمد امین (ص) وقتی در غار حراء، پس از نزول وحی و تلاوت آیات ابتدای سوره علق از جانب خداوند به پیامبری مبعوث شد؛ از کوه نور پاپین آمد و به سوی خانه خدیجه (س) رهسپار شد.
اولین بانویی که به محمد (ص) ایمان آورد و رسالت او را تصدیق کرد، همسرش خدیجه و اولین مرد، علی (ع) پسر ابو طالب، عموی بزرگوارش بود.
پیامبراکرم (ص) بعد از سه سال دعوت مخفیانه و گرایش عدهای به آیین اسلام به دستور خدا رسالت خود را آشکار کرد و از مسخره کردن، آزار و اذیت مردم و تهدید و تطمیع و شکنجه دشمنان نه ترسید و نه خسته شد.
نه تو طئه کشتنش، او را از راهش بازداشت و نه محاصره اقتصادی در شعب ابیطالب وجنگ تحمیلی مشرکین در بدرو اُحُدو خَندَق؛ حتی مرگ خدیجه و ابوطالب هم درعزم او خللی وارد نکرد.
به تدریج نام رسول خدا به اطراف مکه و نواحی گوناگون عربستان کشیده شد و دین اسلام جهانی شد.
اما دیگر پیامبر بعد از ۶۳ سال سن و ۲۳ سال پیامبری، سال آخر عمر را سپری میکرد؛ باید کسی راه اورا ادامه میداد و بایددینش بعد از مرگش مسیردرست را میپیمود؛ لذا به امر خداوند در بازگشت از آخرین حج خود در منطقهای به نام غدیر خم امام علی (ع) را به جانشینی خود منصوب کردو مردم را به پیروی از قرآن و اهل بیت، دعوت کرد.
پیامبر خوبیها در بیست و هشتم ماه صفر سال ۱۱ هجری از دنیا رفت.
اکنون با و جود گذشت چهارده قرن از بعثت حضرت محمد (ص) و ظهور دین اسلام روز به روز بر پیروان آن حضرت و جمعیت مسلمانان افزوده میشود.
این خُلق عظیم به پیروانش اخلاق و وحدت را سفارش نمود و برماکه داعیه دار مسلمانی هستیم فرض است که به این دو اصل مهم عمل کنیم.
انتهای پیام /ج