به عنوان نمونه وزیر نفت در نشست خبری افتتاح فازهای 17، 18، 19، 20، 21 در پارس جنوبی با وجود آنکه سعی کرد این اتفاق را فراجناحی و فرادولتی بنامد اما نقش دولت یازدهم را در این اتفاق، مهمتر خواند، این در حالی است که زنگنه در سال 88 و پس از آنکه دولت نهم چند پروژه نفتی را افتتاح کرد، طی نامهای رسمی به رئیسجمهور وقت نوشت که این طرحها کار دولت قبل است و نباید به اسم دولت نهم مصادره شود.
فرشید سیمبر کارشناس انرژی در گفتوگو با خبرنگار اقتصاد و انرژی در این باره میگوید: کاملاً طبیعی است که پروژههای نفتی از یک دورهای شروع و در دوره دولت بعدی به اتمام برسد ولی اینکه کسی مدعی بر این شود که فقط ما هستیم که این موضوع را به اتمام رساندهایم، حرف نادرستی است.
وی ادامه داد: اما در این بین میزان پیشرفت پروژه در یک دولت و مدت و زمان صرف شده در طول سالیان بعد در جهت رسیدن به نقطه اتمام آن میتواند نقش یک دولت را پر رنگ کند.
این کارشناس نفت تأکید کرد: صنعت نفت برای مردم است و رؤسای مهجور و دولتها در هر دورهای مأموریت یافتهاند تا با پول مردم برای رفاه آنها تلاش کنند.
سیمبر بیان کرد: 5 فاز بهرهبرداری شده در این هفته ارثیه دولت دهم به یازدهم بوده که تأسیسات لازم برای اتمام آنها بهعلت تحریمها ممنوعالورود شده و عملاً راکد مانده بود اما در دولت یازدهم با امضای برجام آن تجهیزات واردکشور شده و به آن فازها را به نقطه نهایی رساند.
وی تصریح کرد: هر پروژه نفتی چندین ماه قبل از
افتتاح رسمی به مرحله تولید و بهرهبرداری میرسد تا مورد آزمایش قرار بگیرد، بعد
از اینکه عیب و نقص آن برطرف شد، آماده
افتتاح رسمی میشود.
حسن مرادی دیگر کارشناس انرژی نیز در گفتوگو با خبرنگار اقتصاد و انرژی ما میگوید: اینکه دولت، وزارتخانه یا مجموعهای افتتاح یک پروژه نفتی را به نام خود تمام کند حرف کاملاً بچهگانهای است و کارکنان و کارمندانی که سالها در زیر آفتابسوزان و سرمای زمستان برای به اتمام رساندن این پروژهها زحمت کشیدهاند ، بهتر از همه میدانند و شاهدند که یک پروژه چه زمانی شروع و به بهرهبرداری رسیده است.
وی ادامه داد: این کاملاً طبیعی است تا برای پروژهای که با 40 میلیارد دلار ثروت حرکت کرده، مدت زمانی را برای تولید آزمایشی، تبدیل و تقطیر اختصاص داده و بعد از اینکه نقاط مختلف آن و محصولاتش به نقطهای از بلوغ رسیده به طور رسمی افتتاح آن را به مردم که صاحبان اصلی آن هستند، اعلام کنیم.
این کارشناس انرژی تصریح کرد: هر دولتی به دنبال تبلیغ دستاوردهایی است که خود به فرجام رسانده است.
گذری بر میراث به جایمانده از دولتها در پارس جنوبی
در پارس جنوبی که بزرگترین میدان گازی جهان و اصلیترین میدان مشترک ایران با همسایگان است، کار توسعه از سال 76 آغاز شد و دولت اصلاحات طی مدت 8 سال موفق شد 5 فاز را به بهره برداری کامل برساند که بجز فاز 1 تمامی فازها توسط شرکتهای خارجی مانند توتال، انی و .... به بهره برداری رسید. بیش از 5 سال هم زمان برای آن سپری شد.
دولت وقت فازهای 6 تا 10 پارس جنوبی که شامل دو پروژه بود را نیز کلید زد که محصول فعالیتهای صورت گرفته در این دو پروژه موجب شد تا فاز 6 تا 8 پارس جنوبی با پیشرفت فیزیکی 75 درصد و فازهای 9 و 10 نیز با رقم پیشرفت 27 درصدی تحویل دولت نهم شود.
در پایان کار دولت هشتم، میزان برداشت ایران از پارس جنوبی حدود 115 میلیون متر مکعب بود؛ آماری رسمی که توسط شرکت نفت و گاز پارس منتشر شده است. دولت نهم روی دو پروژه یاد شده تمرکز کرد و با بد عهدی شرکتهای خارجی و خروج آنها از ایران، با هر کیفیتی که میشد توانست این دو فاز را به بهره برداری برساند. ضمن اینکه همزمان با تکمیل پروژههای نیمه تمام، قراردادهای توسعه دیگری با شرکتهای ایرانی منعقد شد تا آهنگ توسعه تندتر شود.
در اواخر دولت نهم برای توسعه سایر فازهای پارسجنوبی برنامههای متفاوتی در دستور کار قرار گرفت که در نهایت به امضای قراردادهای معروف 35 ماهه منجر شد. برنامهای که از همان روز مطرح شدنش مشخص بود، شدنی نیست ولی از آنجایی که شرکتهای خارجی تمایلی به سرمایه گذاری در کشور نداشتند چارهای جز این کار نبود زیرا سرعت برداشت قطر ار ایران بیش از دو برابر شده بود.
این قراردادها در سال 89 به امضا رسید و کارها به پیش رفت ولی با وجود تزریق مالی مناسب به این پروژهها، به دلیل تحریمهای سنگین کارها با تأخیر مواجه و افزایش قیمت نفت موجب افزایش هزینهها و قیمت تجهیزات و اجاره دکلهای حفاری شد.
دولت دهم دو پروژه فاز 12 پارس جنوبی و فاز 15 و 16 را با پیشرفت بالای 90 درصد آماده افتتاح کرد اما وزارت نفت مخالفت خود را اعلام کرد و رسماً به رئیس جمهور وقت نوشت با وجود آغاز تولید از این فازها، امکان افتتاح رسمی نیست که با برخورد تند دولت مواجه میشود. در آن دوران طرحهای مهر ماندگار در دستور کار قرار گرفته بود و تأکید برای حضور تعدادی از فازهای پارس جنوبی در این طرحها، به شکست منجر شد.
در پایان دولت دهم میزان برداشت از پارس جنوبی نسبت به پایان کار دولت هشتم به مرز 250 میلیون متر مکعب یعنی دو برابر میزان تولید رسیده بود. فازهای جدید هم با میانگین پیشرفت فیزیکی بالای 50 درصد هم تحویل دولت یازدهم شد تا وزارت نفت در دوره جدید با اولویت بندی پروژههای پارس جنوبی ابتدا فاز 12 و سپس فازهای 15 و 16 را افتتاح کند ولو با تأخیر.
فازهای 17 تا 21 هم در قالب سه پروژه دیگر نیز چند روز پیش به بهره برداری رسیدند تا به گفته رئیس جمهور و وزیر نفت میزان تولید از پارس جنوبی نسبت به دولت دهم بیش از دو برابر شود. این اتفاق محصول تلاش 3 دولت جمهوری اسلامی ایران بود که قطعاً با تلاشهای کارکنان صنعت نفت به ثمر رسیده است ولی متأسفانه با فضاسازیهای غیرمنصفانه، بهره برداری انتخباتی از آن شد.
گفتنی است در پایان دولت هشتم تنها دو پروژه که یکی از آنها پیشرفت فیزیکی بالای 70 درصد را داشته تحویل دولت نهم شد، در دولت دهم اما دو پروژه با پیشرفت فیزیکی بالای 85 درصد و چند پروژه با میزان پیشرفت بالای 50 درصد تحویل دولت یازدهم شد. دولت فعلی هم همان روند را ادامه داد و تولید را به دو برابر 4 سال گذشته رساند.
بهطور حتم اگر قراردادهای خوبی از دولت اصلاحات برای دولت نهم و دهم به یادگار میماند، شاید زودتر به رقم فعلی تولید در پارس جنوبی میرسیدیم.