به گزارش
حوزه بهداشت و درمان گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان؛ به نقل از معاون دانشجویی وزارت بهداشت، آیا فرقی میکند که در دانشگاه چه رشتهای را برای ادامۀ تحصیل انتخاب کنید؟ نتایجِ یک فراتحلیل جدید، با ترکیبِ نتایج ۱۲ تحقیق قبلی دربارۀ همبستگیِ بین رشتههای دانشگاهی و خصیصههای شخصیتیِ دانشجویان، نشان میدهد که برنامههای آموزشیِ دانشکدههای مختلف، جنبههای خاصی از شخصیتِ دانشجویان را تقویت میکند.
برخی از محققان حوزۀ آموزش عالی معتقدند چندان مهم نیست که در دانشگاه، چه رشتهای را برای ادامۀ تحصیل انتخاب کنید، اما انتخاب رشته بههرحال، تأثیری روی ما میگذارد.
بر اساس نتایجِ یک فراتحلیلِ جدید، بین دانشجویانِ رشتههای مختلف دانشگاهی، تفاوتهای شخصیتیِ شایانِ توجهی وجود دارد. در این تحقیق، آنا وِدِل، یکی از روانشناسانِ دانشگاهِ آرهوسِ دانمارک، نتیجۀ ۱۲ تحقیقِ قبلی دربارۀ همبستگی بین خصوصیاتِ شخصیتی و رشتۀ تخصصیِ افراد در دانشگاه را تحلیل کرده است. ۱۱ تحقیق از بین این ۱۲ تا، تفاوتهایی شاخص را بینِ رشتههای دانشگاهی نشان میدهند. در این فراتحلیل، «پنج خصیصۀ اصلی» مطالعه شدهاند: روانرنجوری، برونگرایی، استقبال از تجربههای جدید، سازگاری و وظیفهشناسی.
طبق یافتههای وِدِل، دانشجویان رشتههای هنر و علوم انسانی در موقعیتِ گریزناپذیرِ اضطراب قرار دارند، اما این اضطراب چندان منظم و سازمانیافته نیست. این دانشجویان نسبت به دانشجویانِ علوم دقیقه، حقوق یا مهندسی وظیفهشناسی کمتری دارند و نمرۀ آنها در روانرنجوری۱ نسبتاً بالاست.
از طرفِ دیگر، نسبت به دانشجویانِ اقتصاد، مهندسی، حقوق و علوم دقیقه، دانشجویانِ علوم انسانی، هنر و علوم سیاسی، گشودگیِ بیشتری برای تجربههای جدید از خود نشان میدهند. گشودگی برای تجربههای جدید ربطِ مستقیمی دارد با تخیلِ فعال، میلِ به تنوع و طیفِ گستردۀ علایق فکری.
دانشجویان اقتصاد و بازرگانی، نسبت به سایر دانشجویان، همواره نرخِ روانرنجوری خیلی پایینی را نشان دادهاند. در عینِ حال، دانشجویانِ حقوق، بازرگانی و اقتصاد، سازگاریِ کمتری نسبت به دیگر دانشجویان دارند. دانشجویان اقتصاد، حقوق، علوم سیاسی و پزشکی، بیشتر از دانشجویانِ هنر، علوم انسانی و علومِ دقیقه، برونگرا هستند.
در مجموع، از بین پنج خصیصه، دانشجویان در چهار خصیصه نمرۀ «متوسط» و در گشودگی برای تجربههای جدید نمرۀ «بالا» گرفتهاند.
نتایجِ این تحقیق، تا حدودی، تقسیمبندیهای جنسیتی را نیز در نظر گرفتهاند، البته این ملاحظه کامل نیست. روشن است که برای مثال، دانشجویانِ دختر، نسبت به پسرها، احتمال خیلی کمتری دارد که رشتههای مهندسی را انتخاب کنند و طبقِ این پژوهش، بهطورِ کلی، دختران دارایِ روانرنجوری، سازگاری و وظیفهشناسیِ بیشتری نسبت به پسرها هستند. این نتایج دارای توازنِ جالبی با فراتحلیلی است که در سال ۲۰۰۲ انجام شد و در آن، پیوستگیِ قابلِ توجهی بینِ علایقِ شغلیِ «هنری» با «گشودگی» و علایقِ شغلیِ دانشجویانِ اجتماعی و جسور –مثلاً دانشجویانِ علوم سیاسی یا بازرگانی- با برونگرایی یافت شده بود.
وِدِل استدلال میکند که برنامههای آکادمیکِ دانشکدهها، خصیصههای شخصیتیِ خاصی را بینِ دانشجویان تقویت میکند (به عبارتِ بهتر، این برنامۀ آموزشیِ دانشکدههای هنر هست که گشودگیِ شخصیتیِ دانشجویان را تقویت میکند). دوتا از این تحقیقات، دُرست بعد از ثبتِنام دانشجویان در دانشکده انجام شدهبود و نشان میداد که خصیصههای شخصیتیِ دانشجویان پیش از ورود به دانشگاه تا حدود تثبیت شده بوده است.
وِدِل در آخر، اظهارِ امیدواری میکند که یافتههای او به مشاورانِ انتخابِ رشته کمک کند تا بتوانند دانشجویان را به انتخابِ رشتههایی ترغیب کنند که بیشترین هماهنگی را با خصیصههای روانیِ آنها داشته باشد. زیرا به این شیوه، میزان دانشجویانی که تحصیل را رها میکنند به طورِ معناداری پایین خواهد آمد.