سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

معرفی کتاب؛

«ملت عشق» بازآفرینی داستان شمس و مولانا

رمان «ملت عشق» حکایت شمس و مولانا و دلدادگی این دو و بازآفرینی تازه قصه این دلدادگی است.

به گزارش  خبرنگار  حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ کتاب «ملت عشق» اثر الیف شاکاف توسط  ارسلان فصیحی ترجمه شد. این کتاب را انتشارات ققنوس منتشر کرده است و جزء کتاب‌های پرفروش در طرح پاییزه کتاب در سال 1395 بود .
 
بیشتر کسانی که اندک علاقه‌ای به ادبیات داشته باشند ، اسم مولوی یا مولانا جلال الدین رومی را شنیده‌اند و با حکایت شمس و مولانا و دلدادگی این دو نیز آشنا هستند؛ رمان «ملت عشق» بازآفرینی تازه این دلدادگی است.این کتاب چند راوی دارد. از دید دانای کل (سوم شخص) شروع می شود ، با دید اول شخص ادامه پیدا می کند. با دانای کل نیز پایان می یابد. شخص اول داستان زنی آمریکایی به نام اللا  است. 

داستان کتاب «ملت عشق» در زمان معاصر سال 2008 و 2009 در بوستون امریکا و سال های 635 الی 648 در قونیه در جریان است.  نمونه مشابه این نوع روایت داستان را در سال های اخیر می توان در آخرین اثر خالد حسینی تحت عنوان« کوه طنین انداخت » یا « پژواک کوهستان » و مجموعه‌ی «سترگ نغمه ی آتش»  می‌توان  مشاهده کرد.

یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های رمان ترکیه که بیش از 500 بار در چند سال اخیر تجدید چاپ شده کتاب «ملت عشق» است . این رمان به نوعی بازگویی رابطه میان شمس و مولانا در قالب داستانی امروزی و از زبان یک زن آمریکایی است که به همه روزمرگی‌ها و همسر و کار پشت پا می‌زند و عازم سفر ترکیه می‌شود.
 
رمان «ملت عشق» اثری عاشقانه و برخوردار از فرمی است که می‌توان آن را دو رمان محسوب کرد در قالب یک رمان و دو روایت تو‌ در‌ تو که به صورت موازی روایت می‌شوند؛ اما در دو زمان مختلف جریان دارند. یکی قرن‌ها پیش در شرق و یکی در زمان حال و در غرب (آمریکا) . بر این پایه اگرچه به ظاهر تفاوت‌های بسیار زیاد و اساسی باهم دارند اما از آنجا که بن‌مایه هردوی آنها عشق و تاثیر آن در زندگی‌ است بی شباهت به هم نیستند. 

«ملت عشق» از یک سو داستان دلدادگی و از دیگر سو داستان رهایی است؛ از یک سو به عشق زمینی می‌پردازد و از دیگر سو به عشق معنوی و جنبه‌های عرفانی عشق و زندگی اشاره می‌کند. این سویه‌های متقابل که در هر دو خط داستان دیده می‌شود. اغلب مفسران مثنوی بر این نکته تأکید می‌کنند که این اثرِ جاودان با حرف «ب» شروع شده است.

نخستین کلمه‌اش «بشنو!» است. یعنی می‌گویی تصادفی است شاعری که تخلصش «خاموش» بوده ارزشمندترین اثرش را با «بشنو» شروع می‌کند؟ راستی، خاموشی را می‌شود شنید؟همه بخش‌های این رمان نیز با همان حرف بی‌صدا شروع می‌شود. نپرس «چرا؟» خواهش می‌کنم. جوابش را تو پیدا کن و برای خودت نگه دار.  چون در این راه‌ها چنان حقیقت‌هایی هست که حتی هنگام روایتشان هم باید به مثابه راز بمانند.

برگزیده‌ای از کتاب «ملت عشق»؛ 

خیلی وقت پیش بود. به دلم افتاد رمانی بنویسم. «ملت عشق». جرأت نکردم بنویسمش. زبانم لال شد، نوک قلمم کور. کفش آهنی پایم کردم. دنیا را گشتم. آدم‌هایی شناختم، قصه‌هایی جمع کردم. چندین بهار از آن زمان گذشته. کفش‌های آهنی سوراخ شده؛ من اما هنوز خامم، هنوز هم در عشق همچو کودکان ناشی. 

مولانا خودش را «خاموش» می‌نامید؛ یعنی ساکت. هیچ به این موضوع اندیشیده‌ای که شاعری، آن هم شاعری که آوازه‌اش عالم‌گیر شده، انسانی که کار و بارش، هستی‌اش، چیستی‌اش، حتی هوایی که تنفس می‌کند چیزی نیست جز کلمه‌ها و امضایش را پای بیش از پنجاه هزار بیت پرمعنا گذاشته چطور می‌شود که خودش را «خاموش» بنامد؟ 

کائنات هم مثل ما قلبی نازنین و قلبش تپشی منظم دارد. سال‌هاست به هر جا پا گذاشته‌ام آن صدا را شنیده‌ام. هر انسانی را جواهری پنهان و امانت پروردگار دانسته‌ام و به گفته‌هایش گوش سپرده‌ام. شنیدن را دوست دارم؛ جمله‌ها و کلمه‌ها و حرف‌ها را... اما چیزی که وادارم کرد این کتاب را بنویسم سکوت محض بود. . کلماتی که ما برای توصیف خالق بکار می بریم، درواقع نشان دهنده ی آن است که ما خودمان را چگونه توصیف می کنیم. اگر موجودی هولناک در ذهنمان متصور می شویم، در واقع این ما هستیم که با ترس احاطه شده ایم. اما اگر عشق و محبت را احساس کردی، از تو چیزی جز این دو پدید نخواهد آمد.


انتهای پیام/
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱۵
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۴:۳۸ ۲۱ بهمن ۱۴۰۰
ملت عشق خیلی عالی بود من عاشق شمس شدم عاشق
ناشناس
۱۹:۱۴ ۲۱ بهمن ۱۳۹۷
چه خوب
امید
۱۰:۱۸ ۰۸ دی ۱۳۹۷
از نظر من این کتاب متن روان و گیرایی داره،و آدمو به خودش جذب میکنه ولی نه اونقدر که بخواد اینهمه فروش داشته باشه،به نظر من کتاب قلعه و قلندر که تقریبا شبیه به ملت عشق هست خیلی سر تر، بهتر،خیال انگیز تر و جذاب تر هست،،
ناشناس
۲۰:۱۱ ۱۱ تير ۱۳۹۷
بسیار عالی
سهیلااکبری
۲۰:۱۱ ۱۱ تير ۱۳۹۷
مولانا جلال الدین بلخی
ناشناس
۱۹:۱۴ ۰۸ خرداد ۱۳۹۷
عالي
ناشناس
۱۹:۱۴ ۰۸ خرداد ۱۳۹۷
خوب بود
ناشناس
۱۹:۱۴ ۰۸ خرداد ۱۳۹۷
عالي
ناشناس
۱۰:۵۶ ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۷
من هنوز کتاب نخوندم ولی تا الان فهمیدم یه بعد خاص داره که نویسنده این کتاب ترکیه ای و ترکها مولانا رو مال خودشون میدونن و میگن مولانا ترک بوده در صورتیکه ایرانیه
ناشناس
۱۵:۲۷ ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۷
دلم میخواد دوباره بخونم کتاب رو یه بار خوندن این کتاب کمه
ناشناس
۱۷:۳۶ ۲۲ فروردين ۱۳۹۷
توصیه من این هست قبل از خواندن این کتاب حتما مطمئن باشید که علم منطق رو به خوبی اشراف دارید
ناشناس
۱۹:۵۰ ۱۶ اسفند ۱۳۹۶
من این قسمت از کتاب رو خیلی می پسندم:
کلماتی که برای توصیف پروردگار به کار می بریم، همچون آینه ای است که خود را در آن می بینیم. هنگامی که نام خدا را می شنوی ابتدا اگر موجودی ترسناک و شرم آور به ذهنت بیاید، به این معناست که تو نیز بیش تر مواقع در ترس و شرم به سر می بری. اما اگر هنگامی که نام خدا را می شنوی ابتدا عشق و لطف و مهربانی به یادت بیاید، به این معناست که این صفات در وجود تو نیز فراوان است.

http://kafebook.ir/ملت-عشق/
سروش
۲۱:۳۹ ۱۲ اسفند ۱۳۹۶
به نظر من ملت عشق یک کتاب خوب و بسیار خواندنی محسوب می شود که داستان جذاب و گیرایی هم دارد. پیشنهاد می‌کنم مطالعه آن را به هیچ‌وجه از دست ندهید و حتی اگر مایل هستید کسی را به کتاب و کتاب خواندن علاقه‌مند کنید، رمان ملت عشق را به او هدیه دهید.
ناشناس
۱۹:۲۳ ۱۲ دی ۱۳۹۶
کتابیست که بنظرم باید چندین بار خوند
ناشناس
۰۹:۵۲ ۰۴ شهريور ۱۳۹۶
سلام،ممنون از زحمتتون.این بهترین کتابی بود که تو عمرم خوندم.خیلی تاثیر گذار بود