سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

واکنش پایان‌نامه‌فروش‌ها به احتمال تصویب قانون مقابله با تخلفات علمی

مجلس در حال بررسی قانون منع فروش پایان‌نامه و مقاله است، موضوعی که در چند سال اخیر مورد توجه وزارت علوم و مسئولان آموزش عالی بوده و روزبه روز هم بیشتر و علنی‌تر شده است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، همین طور که برگه‌های سفید را داخل دستگاه پرینتر می‌گذاشت سر تکان می‌داد و می‌گفت: «موضوع منع‌های قانونی و مجازات فروش پایان‌نامه‌ برای امروز و دیروز نیست، چند سال است که دولت می‌خواهد جلوی این کار را بگیرد اما نمی‌تواند. فقط ما نیستیم که کار پایان‌نامه و مقاله انجام می‌دهیم، بیشتر از 100 دفتر در این خیابان برای دانشجوها پایان‌نامه می‌نویسند.» این خانم جوان اولین نفری نبود که از تصویب قانون و مجازات برای دفاتری که پایان‌نامه می‌نویسند، نمی‌ترسید.
 
آبان امسال بود که وزیر علوم از ارسال لایحه منع فروش پایان‌نامه به مجلس خبر داد و گفت: «قانون منع فروش پایان‌نامه‌ و مقاله به مجلس ارسال شده و برای این موضوع منتظر جواب مجلس هستیم تا با دفاتر و افرادی که در این زمینه مشغول هستند، برخورد کنیم.» اما خبر بررسی قانون منع فروش پایان‌نامه‌ها به گوش بسیاری از این دفاتر و افراد نخورده است و هیچکدام‌شان نگرانی خاصی در این مورد ندارند و معتقدند این موضوع هم مانند مسائل قبلی به فراموشی سپرده می‌شود یا نمی‌تواند کاری از پیش ببرد و احتمالا فقط روی قیمت فروش تاثیر خواهد داشت.
 
دادزن‌های پورسانتی و پایان‌نامه‌های فروشی
 
خیابان انقلاب بعد از چهارراه دانشگاه ایستاده بود و با پلاکارد زردی داد می‌زد: «پایان‌نامه، مقاله، آی اس آی، پرپوزال». از او خواستم برای خرید پایان‌نامه راهنمایی‌ام کند. دنبالش راه‌ افتادم، چند متر جلوتر داخل پاساژی پیچید و از پله‌ها پایین رفت. انتهای راهروی زیرزمین، دفتری بود که بالای درش نوشته شده بود: دارالترجمه رسمی. من به یکی از خانم‌های آنجا معرفی شدم. دادزن، پولی از آقای جلوی در گرفت و رفت. خانم پایان‌نامه فروش بعد از سوالاتی درباره این‌که پایان‌نامه برای کدام مقطع و کدام رشته می‌خواهم از روی لیست روی میزش شماره‌ای گرفت و گوشی را به دست من داد؛ دوباره همان اطلاعات را به خانم پشت خط دادم و قرار شد او بعد از پیدا کردن موضوع پایان‌نامه با من تماس بگیرد. وقتی تلفن را قطع کردم از خانم پایان‌نامه فروش پرسیدم از قانون منع فروش پایان‌نامه‌ها خبر دارد یا نه؟ او با خونسردی جواب داد: «اینجا پایان‌نامه نمی‌فروشیم. اینجا دارالترجمه است و کارهای غیرقانونی هم انجام نمی‌دهیم» وقتی از او پرسیدم که همین الان درحال فروختن پایان‌نامه به من بودید، گفت: «کار اصلی ما ترجمه است در کنار آن به دانشجویان برای نوشتن پایان‌نامه کمک می‌کنیم که این کار هیچ منع قانونی ندارد» و ادامه داد: «ما دانشجویان مقاطع بالا مثل دکتری را به دانشجویان کارشناسی ارشد معرفی می‌کنیم تا به آنها برای نوشتن پایان‌نامه کمک کنند و این کار هیچ‌وقت نمی‌تواند غیرقانونی شود اگر هم یک روز قوانینی برای این کار تصویب شود باز هم ادامه خواهد داشت.»
 
چند قدم جلوتر، مرد دیگری با پلاکاردی شبیه به قبلی جلوی در پاساژی ایستاده بود و همان حرف‌های مرد قبلی را داد می‌زد. او هم از پله‌های پاساژ پایین رفت و من را به مرد جوانی معرفی کرد. روند این دفتر برای فروختن پایان‌نامه حضوری بود. قرارداد مرحله به مرحله داشتند و یک جلسه توجیهی هم قبل از دفاع برای دانشجو می‌گذاشتند. بعد از توضیحاتی که درباره روند واریز پول داد از او پرسیدم از قانون منع فروختن پایان‌نامه خبر دارد و اگر این قانون تصویب شود چطور می‌خواهد به فعالیتش ادامه دهد؟ مرد پایان‌نامه فروش خندید و گفت: «قبل از هر کاری باید دانشگاه‌هایشان را درست کنند. اگر این قانون تصویب شود من این کار را در خانه‌ام ادامه می‌دهم چون همیشه مشتری‌ برای پایان‌نامه وجود دارد. با تصویب این قانون هیچ چیز تغییر نمی‌کند فقط علنی بودنش، جمع می‌شود. دانشجویان و استادانی در دانشگاه‌ها این کار را انجام می‌دهند، بنابراین اتفاق خاصی نمی‌افتد. این مسئله سال‌هاست وجود دارد، قبلا آنقدر علنی نبود اما در چند سال اخیر به خصوص در خیابان انقلاب همه چیز جلوی چشم همه انجام می‌شود. بسیاری از دوستان من در همین پاساژها و کوچه‌های انقلاب برای این کار دفتر دارند و درآمد بالایی هم کسب می‌کنند. یک پایان‌نامه ساده رشته‌ علوم انسانی حدود یک میلیون و 500 هزار تومان درآمد دارد، بنابراین این کار به هر شکلی که شده ادامه پیدا می‌کند زیرا درآمد خوبی دارد.»
 
مشکل از آموزش عالی است نه کسانی که پایان‌نامه می‌فروشند
 
دفتر بعدی طبقه بالای یک کتاب‌فروشی قدیمی بود. دفتری شلوغ که آن هم تابلوی دارالترجمه رسمی داشت. آن را هم یک دادزن معرفی کرد. رئیس این دفتر دکتری بود که دیگر در دانشگاه تدریس نمی‌کرد و می‌گفت: «می‌خواهد به دانشجویان کمک کند.» وقتی از آقای دکتر برای قانون منع فروش پایان‌نامه سوال کردم در جوابم گفت: «وزارت علوم و مجلس نمی‌توانند بدون ایجاد فضای مناسب آموزشی جلوی این کار را بگیرند. مسئله اصلی آموزش عالی است. متاسفانه استادان ما سواد کافی ندارند چه برسد به دانشجویان. دانشجویان برای نوشتن پایان‌نامه مهارت ندارند. بسیاری از آنها فقط برای گرفتن مدرک وارد دانشگاه شدند و رشته تحصیلی‌شان را دوست ندارند. آنها حتی کار کردن با نرم‌افزارهای ساده را بلد نیستند پس چطور می‌توانند پایان‌نامه بنویسند. حتی بسیاری از اعضای هیات علمی هم برای نوشتن مقاله و انتشار آن در پایگاه‌های معتبر به ما مراجعه می‌کنند؛ این موضوع نشان می‌دهد سطح سواد آموزش عالی پایین است. مشکل اصلی سیستم آموزش عالی است نه کسانی که پایان‌نامه می‌فروشند و به دانشجویان کمک می‌کنند تا به هر طریقی فارغ‌التحصیل شوند. به عنوان کسی که در این سیستم درس خواندم و کار کردم، می‌گویم سیستم آموزش عالی خنده‌دار است. با تصویب قانون و اعمال مجازات، این مسئله حل نمی‌شود بلکه قیمت فروش پایان‌نامه‌ بالا می‌رود و چه بسا به مافیا تبدیل شود. اگر این قانون را تصویب کنند این کار هم مانند هزار موضوع دیگر زیرزمینی می‌شود.»
 
این که اتفاقی نمی‌افتد، قیمت‌ها فقط بالاتر می‌رود، پایان‌نامه فروختن ادامه می‌یابد و نظری شبیه این‌ها نظر بسیاری از آن‌هایی هست که در خیابان انقلاب همین حالا در حال فروختن پایان‌نامه هستند. بیش از ده مورد از افراد و دفاتری که در خیابان انقلاب تهران پایان‌نامه و مقاله می‌فروشند، معتقدند بررسی و تصویب قانون منع فروش پایان‌نامه به فراموشی سپرده می‌شود یا اگر هم اجرا شود، نمی‌تواند جلوی این بازار را بگیرد. جالب است که هیچ‌کدام از آن‌ها هم از جریمه‌ها و پلمب دفاترشان نمی‌ترسیدند؛ اقداماتی که از نظر آن‌ها بیهوده است.

منبع: ساعت 24

انتهای پیام/


تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.