سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

باشگاه خبرنگاران جوان گزارش می‌دهد؛

آثار باستانی تدمر در معرض نابودی توسط داعش + تصاویر

هدف واقعی داعش از تخریب آثار باستانی، تنها سود اقتصادی نیست؛ بلکه کنترل روانی در محدوده جدیدی از رفتارها و تفکرات هم هست.

به گزارش خبرنگار دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ شهر تاریخی تدمر در سوریه در معرض سقوط کامل قرار دارد. ارتش سوریه طی یک بیانیه اعلام کرده که طی عملیاتی سنگین تدمر را به آغوش این کشور باز خواهد کرداند. اما نکته‌ای که در این میان نگران‌کننده است تخریب دوباره  آثار باستانی این شهر است که داعش در دوره اول اشغال این شهر شدیدا به این کار پرداخت.

پالمیرا به عنوان یکی از مهمترین اماکن تاریخی جهان، از ماه مه 2015 در چنگال تروریست‌های داعش قرار داشت تا اینکه ارتش سوریه با حمایت روسیه توانست در یک پیروزی بزرگ، در ماه مارس امسال این شهر باستانی را آزاد کند و هم‌اکنون این شهر در اشغال داعش قرار دارد.


در اشغال یکساله قبلی تدمر از سوی داعش، بسیاری از آثار تاریخی ارزشمند این شهر به سرقت رفته یا مانند معبد دو هزار ساله "بل" به دست عناصر این گروه تروریستی تخریب شدند. تروریست‌های داعش همچنین در زمان تصرف تدمر بسیاری از موزه‌های این شهر چندهزار ساله را تخریب و غارت کردند. 

گروه تروریستی داعش با غارت و چپاول و همچنین تخریب آثار و مراکز باستانی اهداف شومی را در سر می پروراند. برآورد های اخیر نشان می‌دهد تقریبا نیمی از درآمد ماهانه داعش از مصادره و سرقت اموال تامین شده است.


خصومت‌های ایدئولوژیک داعش به اندازه کافی روشن است. این امر به اندازه کافی و با تخریب آثار باستانی و موزه‌ها در فیلم‌های تبلیغاتی این گروه در بوق و کرنا شده است. این موضوع همچنین در مجله آنلاین این گروه موسوم به «دابق» توضیح داده شده و از سوی بسیاری به سخره گرفته شده است: «دشمنان داعش خشمگین از دست دادن یک میراث ارزشمند بودند. کفار این مجسمه‌ها و خرابه‌ها از نسل‌های قبلی را کشف کرده و تلاش می‌کنند آنها را به عنوان بخشی  از هویت و میراث فرهنگی به تصویر بکشند.»


اما به راستی چرا داعش آثار باستانی را نابود و غارت می‌کند؟ 

دو توضیح برای این اقدام وجود دارد. اولین دلیل ، نفرت و بیزاری این گروه نسبت به گذشته است. دومین دلیل، سودی است که از فروش آثار باستانی غارت شده عاید این گروه می‌شود. اما دلیل سومی هم که به ندرت ذکر شده نیز وجود دارد. هم تخریب و هم چپاول یک سیستم کنترل اجتماعی بر جمعیت مناطق تحت اشغال اعمال می‌کند، سیستمی که بر رفتارهای کنترل شده فردی تاثیر می‌گذارد.

اما انگیزه سودآفرینی این اقدام برای داعش نیز به همان اندازه روشن است. غارت آثار باستانی از مراکز و موزه‌ها در سوریه از زمان آغاز جنگ سر به فلک کشیده است. عکس‌های ماهواره‌ای نشان می‌دهد که چگونه از تونل‌هایی که به مراکز باستان‌شناسی منتهی می‌شود، آثار باستانی توسط عناصر داعش غارت و چپاول می‌شود. اسناد نشان می‌دهد که رفتار داعش با آثار باستانی به عنوان یک منبع طبیعی در تاریخ همتراز با سنگ‌های قیمتی و اموال به سرقت رفته است. داعش پروانه حفاری صادر می‌کند و در رسانه‌های اجتماعی به تبلیغ و بازاریابی برای این کالاها می‌پردازد.


دلایل اصلی تخریب آثار باستانی توسط تکفیری‌ها

1. گسترش و توالی چنین رخدادهای هولناکی نشانگر بی‌حد و حصر بودن کج اندیشی، انحراف و گمراهی گروهی است که فکر و کنش آن نتیجه‌ای جز خسارت و کشت و کشتار به بار نمی‌آورد. این گروه به دنبال ساختن آرمانشهری از گذشته در حال، به بالاترین بهای ممکن است که با ریختن خون انسان‌ها و نابودی دستاوردهای بشری برابری می‌کند. در قاموس تاریخ بشری بسیاری از گروه‌های جنایتکار و تمامیت‌خواه نام خود را به ثبت رسانده‌اند که طالبان و داعش نیز به آن ها پیوسته‌اند. خطر بزرگ اینجا است که داعش و داعش‌سانان حقیقت را نزد خود می‌پندارند و دیگر انسان‌هایی را که چون آنان نمی‌اندیشند، مستحق تباهی می‌دانند. 


2. تکفیری‌ها از نبرد با اندیشه انسان به نبرد با طبیعت و زیست او رفته‌اند؛ چرا که چنین گروه‌هایی به دلیل عقل‌ستیزی، بی‌توجهی به مقتضیات زمان و غرق شدن در افکار سیاه و بسته خود چیزی برای ارائه ندارد جز آنکه بر هر چیز ممکن چنگ اندازد. رهبران این گروه‌ها تنها می‌کوشند در دل دیگران هراس بیافکنند، اما با نمایش دادن اعمال شرم‌آور خود در رسانه‌ها از درون شیطانی خود پرده برمی‌دارند، گویی توهم ساختن دنیایی مطلوب در دیدگاه تنگ‌نظرانه این گروه‌ها هیچ غیر و دیگری را برنمی‌تابد.


این گروه‌های تکفیری تروریستی مثل داعش و طالبان دایره طرد گسترده‌ای دارند؛ چنان که هیچ دین و آیین و مسلکی را جز آنچه خود می‌اندیشند و مطلوب می‌دانند جایز نمی‌دانند. البته این ویژگی همه گروه‌های تمامیت‌طلب و تکفیری است که خود را میان دیوارهای تاریک خود ساخته محصور کرده‌اند. چنین گروه‌هایی از هر وسیله‌ای بهره می‌برند تا به هدف خود برسند، زیرا در این نوع نگرش «هدف وسیله را توجیه می کند». گاهی این فکر به ذهن متبادر می‌شود که شاید روزی بیاید که این گروه‌تروریستی به حذف خود به دست خود برسد؛ چرا که ممکن است جنایت‌های هولناک؛ اما قابل تصور هم نتواند داعش را ارضا کند. 


3. با مطالعه تاریخ به این نکته می‌رسیم که تولد و رشد داعش و امثالهم در خلاء شکل نگرفته، بلکه چنین گروهی دارای ریشه‌های فکری است که از سده‌های نخست تا عصر کنونی را در بر می‌گیرد. برخی از ویژگی‌های فکری داعش همچون «نص‌گرایی افراطی و مخالفت با عقل‌گرایی»، «توجه نکردن به مقتضیات زمان»، «جستجوی اتوپیایی در گذشته»، «بی‌توجهی به مبانی فقهی»، «تکفیر گسترده دیگران»، «ظاهرگرایی و بی‌توجهی به عمق دین»، «ارایه تصویری خشن از دین»، «بدعت در دین» را می توانیم در اعمالی که مرتکب می‌شوند، به وضوح ببینیم. 


4. مبارزه با تکثرگرایی و گفتمان‌های دیگر از ویژگی‌های گروه‌های تمامیت‌خواه همچون طالبان و داعش است؛ گروه‌هایی که فضای اندیشه را محصور در دنیای خود می‌دانند و تفکری جز نگرش بنیادگرایانه شان را بر نمی‌تابند و نابود می‌کنند. به مسلخ بردن اندیشه با نگرشی سیاه که خروجی‌اش چیزی جز نابودی داشته‌ها و فرهنگ بشری نیست در عملکرد و مشی فکری و رفتاری همه تکفیری‌ها نمود می‌یابد. دلیل این مشی فکری و رفتاری این است که تکثرگرایی می‌تواند بزرگترین موانع را بر سر رشد تفکرات بنیادگرایانه ایجاد کند و این اندیشه‌ها را از سکه بیاندازد. به این ترتیب، گروه‌هایی همچون داعش و طالبان چیزی برای ارایه نخواهند داشت. تخریب آثاری که به عنوان میراث تمدن بشری ثبت شده؛ تنها به این بهانه صورت می‌گیرد که هر چیزی خارج از دایره تفکر بسته تکفیر محکوم به نابودی است. چنین تفکری حتی نمادها را خطرناک می‌داند؛ از این رو در پی نابودی نشانه‌ها و نمادهای تاریخی و تمدنی بشر است و گمان می‌برد که با از میان بردن نمادها می‌تواند اندیشه‌ها را هم از بین ببرد. 


5. داعش گروهی است که در تنگنای تفکر تک‌ساختی زاده شده، از عقل ستیزی زیست می‌کند و تنها از دریچه‌ای غیر عقلانی به رخدادها و تحولات می‌نگرد. تخریب آرامگاه بزرگان و آثار تاریخی ریشه در اندیشه‌های وهابی‌گری دارد که از دوران طالبان به آن جامه عمل پوشانده شد؛ با این تفاوت که داعش دایره غیریت‌سازی را گسترش داده و آن را تا به حدی رسانده که حتی هم‌کیشان را هم در بر می‌گیرد. این چنین است که میراث تمدنی اسلامی و غیر اسلامی پیش روی تیشه داعش از هر تفاوت و تمایزی خالی است. 

طالبان و داعش و اقدام‌های این گروه‌ها نماد و در واقع تجسم عینی یک تفکر است. این تفکر با هر چه غیر از خود مخالف است. نکته قابل تامل اینکه فرایند مخالفت پیروان چنین منش و دیدگاهی پیامدی چون گفت‌وگو برای رفع تعارض را بر نمی انگیزد، بلکه به تلاش برای تخریب و حذف مخالف منتهی خواهد شد. این تفکر غیریت‌ساز و غیرستیز که حتی نماد دیگری را برنمی‌تابد و آن را نشانه کفر و الحاد قلمداد می‌کند، قلمرویی نه در حد سرزمین زیر اشغال؛ بلکه عرصه عملی جهانی و ماورای زمانی خاص دارد. 


فاشیسم وهابی که تاریخی از قتل و کشتار و جنایت و تروریسم دارد، انسان را در رویکردهای تخریب‌گرایانه بشریت به یاد نازی‌ها می‌اندازد. البته نقش و کارکرد اعلام شده و اعلام نشده آل‌سعود در منطقه عربی در راستای از بین بردن تمامی نشانه‌های اسلامی و تمدن انسانی است. آنها پرچم وهابیت را بعنوان شعار و مسلک خود بالا برده و به این ترتیب به اسب تروای امت اسلامی در خدمت رژیم صهیونیستی تبدیل شده‌اند. 

با کنترل آثار باستانی همچون دیگر منابع، داعش جای پای خود را سفت‌تر می‌کند. هدف واقعی از این کار تنها سود اقتصادی نیست بلکه کنترل روانی در محدوده جدیدی از رفتارها و تفکرات است. پست‌های بازرسی داعش، نظارت و بازرسی، تحقیر عمومی و دیگر جنایات در حقیقت تلاش این گروه برای کنترل مطلق مناطق تحت اشغال است. شاید سود چپاول آثار باستانی کم باشد، اما داعش در واقع راه دیگری را برای کنترل رفتار و افکار جمعیت و تبدیل آنها به اسیر پیدا می‌کند.


انتهای پیام/
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.