زنجیروار به هم متصل شده و به صف، وسط حیاط نشستهاند. بالای سر هر دسته از آنها یک مامور یا افسر پلیس ایستاده و تمام رفتارشان را زیر نظر گرفته است. اینها سارقان و تبهکارانی هستند که تنها طی چند ساعت ماموریت حساس کارآگاهان دستگیر شده و حیاط پلیس آگاهی را اشغال کردهاند. ماموریتی که نامش طرح امنیت اجتماعی است و پلیس نیروی انتظامی تقریبا هر ماه آن را به مرحله اجرا میگذارد. در هر کدام از این طرحها بیش از ١٠٠ سارق، زورگیر و تبهکار از سوی ماموران پلیس غافلگیر شده و دستبند به دست راهی زندانها میشوند اما در این میان مجرمانی هستند خاصتر. نقش و نگارهای حکاکی شده روی بدنشان تمایزشان را نشان میدهد؛ نقش و نگارهایی ترسناک یا حتی سادهتر اما این نقش و نگارها چیزی را در ماهیت ماجرا تغییر نمیدهد. ماهیتی که تنها خلافکار بودن این مجرمان را نشان میدهد و نمیتوان تنها با یک طرح آنها را از هم جدا کرد. با این حال بعضی از تبهکاران این خالکوبیها را نماد شرارت دانسته و خود را ملزم به حکاکی این نقش و نگارها میکنند. تصور میکنند با این خالکوبیها میتوانند قدرتنمایی بیشتری از خود نشان دهند و جولان بیشتری برای انجام جرم خود داشته باشند. درست مانند دزدان دریایی که در قدیم با این نمادها سعی میکردند خود را از بقیه متمایز کنند و با ایجاد رعب و وحشت بیشتری دست به سرقتهایشان بزنند. حالا دیگر این نمادها شکل جدیدتری به خود گرفته و مجرمان آن را روی بدن خود حک میکنند. نمیتوان گفت که آنها با دیگر مجرمان فرق دارند اما پلیس با نشان دادن این نقش و نگارها، سعی در متفاوت ساختن این تبهکاران از بقیه مجرمان دارد. سوال اساسی این جاست که آیا واقعا خالکوبی جرم است؟ یعنی بر اساس قوانین موجود کسی که خالکوبی انجام میدهد عملی مجرمانه انجام داده است؟
خالکوبی جرم نیست
محمد نسل، جرمشناس در پاسخ این پرسش میگوید: «هیچ منع قانونی برای خالکوبی وجود ندارد و برخوردهایی که با این پدیده انجام میشود، کاملا سیلقهای است.»
او ادامه میدهد: «نشان دادن تصاویر برهنه مجرمان و خلافکارانی که قسمتی از بدنشان را خالکوبی کردهاند، به نوعی سعی در ایجاد ارتباط بین بزهکاری و خالکوبی است. هر چند به نظر من هیچ ارتباطی بین آن دو مقوله نیست ولی خب بخشی از جامعه آن هم به دلایل فرهنگی خالکوبی را عملی ضد ارزش میدانند؛ در حالی که خالکوبی یکی از مواردی است که از گذشتههای دور وجود داشته است.»
این استاد دانشگاه با رد این ادعا که خالکوبی یک فرهنگ وارداتی از غرب است، درباره قدمت خالکوبی در ایران میگوید: «داستان مردی که به حمام میرود و از دلاک میخواهد که تصویر شیری را روی بدنش خالکوبی کند، به تفضیل و زیبایی در مثنوی معنوی آمده است. همان مصرع معروف «شیر بی یال و دم و اشکم که دید» مربوط به همین داستان است. خب این مسأله نشاندهنده این است که خالکوبی در ایران قدمت دارد. پس حتی نمیتوان تتو یا همان خالکوبی را به غرب نسبت داد. البته که در دیگر جوامع از غرب تا شرق بنا بر فرهنگ و باورهایشان نمادهایی را به عنوان خالکوبی انتخاب میکنند اما در ایران هم این موضوع سابقه زیادی دارد.»
او اضافه میکند: «البته تکنیکها، نمادها و نوع خالکوبی در سالهای اخیر تغییر کرده است ولی ماهیت کار همان است که از گذشتههای دور وجود داشته است. ما حتی خالکوبی را در بین فتیان و قلندران هم میبینیم که ادامه آن هنوز هم در بین پهلوانان قدیمی زورخانهها دیده میشود.»
«محمد نسل» در بخش دیگری از صحبتهایش با تقسیم خالکوبی به دو دسته تقلیدی و نماد بزهکاری در این باره توضیح میدهد: «در خالکوبی تقلیدی که بیشتر نوجوانان و جوانان به آن گرایش دارند، نوعی مد و الگوبرداری از گروههای مرجع مثل ورزشکاران و هنرمندان است که نوعی ایجاد تمایز میکند. به همین دلیل هم خالکوبیهای موقت بیشتر در بین جوانان دیده میشود اما قسمتی از خالکوبیها مربوط به گروههای بزهکار و مافیایی است؛ مانند نمادهایی که گروههای نئونازی، افراطگرایان نژادپرست یا برخی باندهای بزرگ مافیایی در اروپا، آمریکا و خاور دور از آن استفاده میکنند. با این همه در هیچ یک از این کشورها خود خالکوبی عمل ضد ارزشی تلقی نمیشود بلکه به نمادهای مورد استفاده دقت میشود.»
هنجارشکنی مجرمان خالکوبیکرده
با این همه، یکی از افسران بازنشسته اداره آگاهی که نمیخواهد نامش فاش شود، معتقد است: «نشان دادن خالکوبی خلافکاران نقش بازدارندهای در رواج این پدیده دارد و نشانی از هنجارشکنیهای مجرمان است.»
او در توضیح این که نیروی انتظامی از گرداندن خلافکاران و نشان دادن خالکوبیهای آنها در انظار عمومی چه هدفی را دنبال میکند، میگوید: «این کار جدا از بحث بازدارندگی انجام عمل مجرمانه، در بازگشت و ایجاد امنیت روانی در جامعه نقش موثری دارد. وقتی یک شرور برای مدتی محلهای را ناامن کرده و با انواع و اقسام جرایم باعث ایجاد وحشت و ترس ساکنان آن منطقه شده است، مردم منتظر برخورد قهری نیروی انتظامی با این افراد هستند. به همین دلیل هم در موارد زیادی اشرار پس از دستگیری به محل وقوع جرم برده میشوند تا مردم احساس امنیت کنند. من طی سالها خدمت در اداره آگاهی بارها با این مسأله مواجه شدم. مردم از ما میخواهند که با این افراد برخورد کنیم. شکسته شدن غرور و ابهت کاذب این افراد نقش مهمی در ایجاد امنیت روانی جامعه دارد.»
اما نشان دادن نقش و نگارهایی که خلافکاران روی بدنشان خالکوبی کردهاند هم تاثیری در ایجاد امنیت روانی جامعه دارد؟ این سرهنگ باتجربه آگاهی در این باره میگوید: «پلیس هم میداند که خالکوبی جرم نیست اما این که نشان دادن حکاکیهای بدن مجرمان از چه زمانی در پلیس باب شده است، من هم از آن بیاطلاع هستم ولی تا جایی که ما میدانیم به تصویر کشیدن نقش و نگار روی بدن تبهکاران سالهاست که انجام میشود، حتی در زمان طاغوت هم شهربانی با خلافکاران چنین برخوردی داشت.»
بزهکاری هیچ ارتباطی با خالکوبی ندارد
خالکوبی مد شده. این مد بیشتر برای افرادی که خواهان جلب توجه هستند، جذابتر است و همین جذابیت باعث گرایش و استقبال بیشتر به خصوص جوانها برای خالکوبی شده است. با این همه هنوز جامعه ایرانی نگاه مثبتی به خالکوبی ندارد و این مسأله در تصاویری منتشر شده از دستگیری خلافکاران توسط نیروی انتظامی هم دیده میشود اما به واقع بزهکاری با خالکوبی هیچ ارتباطی ندارد.
اینها را «رضا تهرانیدوست» روانشناس اجتماعی درباره دلایل گرایش عمومی به خالکوبی و نگاه منفی حاکم بر جامعه در خصوص این پدیده میگوید. او معتقد است دلیل اصلی گرایش جوانان به انجام خالکوبی جلب توجه یا همان بیشتر دیده شدن است: «هر چند نمیتوان در اینخصوص حکم کلی صادر کرد اما واقعیت این است افرادی که بیشتر دنبال نشان دادن خودشان هستند، بیشتر در اجتماع به سمت چنین رفتارهایی گرایش دارند.»
تهرانیدوست با اشاره به برخی نمادهای رایج خالکوبی میگوید: «در پارهای از موارد هم خالکوبیهای همشکل و گروهی، به عنوان نمادی از یک هویت استفاده میشود که در دل خود بیانگر نوعی رفتار مشابه و تعلق خاطر به یک سری از اهداف و آرمانهاست. این نوع از خالکوبی هم بیشتر در جوانان دیده میشود.»
او ادامه میدهد: «ویژگیهای فردی و شخصیتی و البته تشویق گروههای همسان و همسال در رواج این پدیده نقش بسیار مهمی دارد. به همین دلیل خالکوبی در بین نوجوانان و جوانان یا به عبارت دیگر بچههای دهه ٧٠ به بعد بیشتر دیده میشود.»
این روانشناس اجتماعی در پاسخ به این پرسش که چرا جامعه ایرانی هنوز به خالکوبی نگاهی منفی دارد، پاسخ میدهد: «نگاه منفی یا جرمانگارانه جامعه برای هر پدیدهای به عوامل مختلفی بستگی دارد. نگاه عرفی، قوانین، حافظه تاریخی و سابقه آن در گذشته از جمله عوامل تأثیرگذار در شکلگیری نگاه جامعه به هر پدیدهای است.»
او ادامه میدهد: «برای خالکوبی همه این معیارها در شکلگیری نگاه منفی جامعه صدق میکند. برای نمونه در گذشتههای دور عموما بزهکاران دست به چنین عملی میزدند یا همواره این عمل از سوی افرادی انجام میشود که عرفهای اجتماعی را رعایت نمیکنند. همین مسأله باعث شکلگیری نگاه منفی جامعه به خالکوبی شده است. البته نمایش تصاویر خالکوبی افراد بزهکار هم در تشدید و تقویت این نگاه عمومی بیتأثیر نیست.»
تهراندوست با اشاره به نگاه عرفی جامعه به پدیده خالکوبی جدا از منظر حقوقی و قوانین جاری کشور در این خصوص میگوید: «با وجود گرایش و رواج خالکوبی در گروههای مختلف اجتماعی، هنوز هم عموم جامعه خالکوبی را یک رفتار هنجارشکنانه میداند و به همین خاطر هم برخی موارد مثل خالکوبی ورزشکاران یا هنرمندان حواشی زیادی به دنبال دارد. برخوردها با افرادی که خالکوبی دارند هم به همین دلیل است. این را همه میدانند که یک ورزشکار یا هنرمند نه بزهکار است و نه هنجارشکن اما نگاه منفی جامعه به این پدیده باعث میشود که برخی سازمانها یا نهادهای نظارتی به این مسأله ورود پیدا کنند.»
خالکوبی الگوی جدید ارتباطی
اما قاسمزاده، مدیرعامل انجمن حمایت از سلامت و بهداشت روان ایران معتقد است: «این عرف پذیرفته شده یا آن چه مورد اقبال و تأیید نهادهای حاکمیتی در خصوص نوع پوشش، مد و به طور کلی آراستگی ظاهری افراد در جامعه ایرانی است، شکاف عمیقی با جامعه جهانی دارد. شکافی که میتوان آن را به راحتی در نوع پوشش، گویش و آراستگی جوانان و نوجوانان دید. خالکوبی یا همان تتو هم جزیی از همین آراستگی ظاهری است که در جامعه جهانی طرفداران خاص خود را دارد.»
این روانشناس درباره زمینههای روانشناختی خالکوبی در بین جوانان و نوجوانان میگوید: «این که با نشان دادن تصاویر خالکوبی خلافکاران سعی در تقبیح و جلوگیری از گرایش نوجوانان و جوانان به این پدیده داشته باشیم، نتیجهای ندارد، چون خالکوبی یک مد است. جوانان به دنبال الگوهای جدید ارتباطی هستند و خالکوبی هم از این منظر جلوه ویژه ارتباطی است.»
او ادامه میدهد: «در دهههای اخیر مد و مدگرایی در جامعه جهانی تاثیرات قابل توجه و ملموسی در جامعه ایرانی داشته است. هویمتال، هیپیستها یا رپرها همگی مدهایی بودند که در سالهای گذشته در بین جوانان ایرانی هم طرفدارانی داشته، الان هم خالکوبی چنین وضعی دارد. البته عقبه این پدیده هم در شکلگیری برخی مخالفتها در گفتار و رفتار رسمی جامعه ایرانی بیتأثیر نیست ولی شرایط تغییر کرده است. جوانان بیتوجه به الگوهای مطلوب و مورد نظر رسمی راه خودشان را میروند. حال این که اساسا الگویی بومی برای آراستگی ظاهر جوانان وجود دارد یا نه بحث مفصلی است که اگر بخواهم خیلی کوتاه به آن اشاره کنم باید گفت متاسفانه ما الگویی برای ارایه دادن به جوانان و نوجوانان نداریم. همه حرفی که در این زمینه بیان میشود در چند کلمه کلی و گنگ است، ظاهری ساده و بیآلایش که به هیچ وجه مورد پسند جوانان نیست. این یک خلأ بزرگ در الگوسازی است که با نشان دادن تصاویر خالکوبی روی بدن خلافکاران برطرف نمیشود. وقتی جوانان ما از طریق رسانهها تتوی چهرههای معروف ورزشی و هنری داخلی و خارجی را مشاهده میکنند، چنین اقداماتی واقعا بیمعنی است.»
انتهای پیام/