این پیامبر اولوالعزم الهی 240 سال عمر کرد و از نوادگان ابراهیم(ع) و فرزندان بنی اسراییل بود.
قبل از اینکه این پیامبر الهی متولد شود، فرعون هم دوره موسی(ع) خواب دید که آتشی از شام شعله ور شد و زبانه کشید و به طرف مصر آمد وهمه آنها را سوزاند.سپس کاخ ها و باغ های آنها را فراگرفت و همه را به خاکستر و دود تبدیل کرد.
در ادامه زمانی که فرعون خواست خوابش را تعبیر کنند، دانشمندان تعبیرخواب به اوگفتند:به نظر می رسد فرزندی متولد خواهد شد و تخت و تاج تو را نابود خواهد کرد.
در ادامه داستان تولد موسی(ع) می خوانیم که پس از طی ماجراهایی، زمان تولد موسی(ع) فرا رسید.مادر موسی(ع) به دنبال قابله ای مطمئن فرستاد تا او را یاری کند.موسی(ع) در مخفیگاهی دور از چشم مردم متولد شد. نور مخصوصی که در چهره نوزاد وجود داشت، جذبه خاصی به صورتش داده بود و همان دم محبت موسی(ع) در قلب قابله جای گرفت.
قابله به مادر موسی(ع) گفت:من تصمیم گرفته بودم تولد موسی(ع) را به ماموران خبر دهم و جایزه ام را بگیرم، ولی محبت این نوزاد طوری بر قلبم چیره شد که حتی حاضر نیستم مویی از سر این کودک کم شود.
قابله از خانه بیرون آمد اما ماموران حکومتی برای اینکه خواب فرعون تعبیر نشود و هر کودک پسری را که به دنیا آمد، در دم بکشند، همه قابله ها را از قبل شناسایی کرده بودند.این ماموران آن قابله را در مقابل خانه عمران پدر موسی(ع) دیدند و تصمیم گرفتند وارد خانه شوند.خواهر موسی(ع) از تصمیم ماموران باخبر شد و قبل از اینکه آنها وارد خانه شوند ماجرا را به مادر موسی(ع) خبر داد.
مادر موسی(ع) که از شنیدن این خبر سراسیمه شده بود، کودک تازه متولد شده اش را داخل دستمالی پیچید و او را داخل تنور روشن انداخت.سرانجام ماموران فرعون پس از بررسی های فراوان کودکی را یافت نکردند و خانه را ترک کردند.
بعد از رفتن ماموران مادر و خواهر موسی درب تنور را برداشتند و مشاهده کردند که آتش به صورت معجزه آسایی بر موسی(ع) خنک و گورا شده و این کودک یک روزه در حال گریه کردن است.
داستان زندگی حضرت موسی(ع) از قصه های بسیار آموزنده قرآن کریم است.
انتهای پیام/
ممنون اجرتون با حضرت زهرا
ایشالا این کارهای فرهنگی زمینه رو برای ظهور یوسف زهرا ( عج) مهیا سازد والسلام
بي خدا باش و هر چه خواهي كن!