سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

اینستاگردی؛

عکس یادگاری بازیگر مشهور در کنار قدیمی ترین کلیسای گرجستان/ سلفی فوتبالیست ها پیش از پرواز به مشهد/ عکسی از تولد هافبک تیم فوتبال پیکان

به گزارش خبرنگار اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان؛ با گسترش فضای مجازی و وجود شبکه های اجتماعی فراوان، این روزها هنرمندان و ورزشکاران برای ارتباط تنگاتنگ با هوادارانشان از جزئیات زندگی خود و یا مسائل روز عکس گرفته و آن را به اشتراک می گذارند. بسته اینستاگردی امروز باشگاه خبرنگاران هم قصد دارد گلچینی از پست های به روز شده هنرمندان و ورزشکاران را در اختیار شما کاربران قرار دهد.

حسن جوهرچی نوشت:

"فديمى ترين كليساى گرجستان نزديك ٢٠ كيلومترى شهر تفايس"


سروش جمشیدی نوشت:

"ساز زمانه کوکه کوک. حال منو تو خوبه خوب. پای به پای من بیا. دست به دست من بکوب. چه حال خوب سرخوشی. پشت به پشت من بده.دلت نلرزه، قرصه قرص. مشت به مشت من بده. به روزگارمون بخندکه خنده تو عالیه، خیالتم که تخت تخت، خدا همین حوالیه."


مهران رنجبر نوشت:

"يه سوال:به نظر شما چشممون رو بايد روي همه چي ببنديم؟يا نصفه نيمه ببنديم و نصفه نيمه باز كنيم؟

پي نوشت:لطفا دست به ويترين نزنيد. بترسيم از اون روزي كه همه ي زندگيمون اشتباه بوده باشه."


بهار ارجمند نوشت:

"ماني و بردياي من دلم براتون خيلي تنگ ميشه.گلنارم و عليرضاي عزيز مواظب همديگه باشين و عاشقانه به راهتون ادامه بدين.

پ ن : دخترخاله ام و خانوادش عازم كانادا هستند. چقدر بده دوري نه؟"


نعیمه نظام دوست نوشت:

"بعضی آدم‌ها، كتبى‌اند.آدم‌هاى كاغذ و قلم.اهل تكست و وب و نوشتن، آدم‌هاى كلمه.اين‌ها نوشتن را به حرف زدن ترجيح مي‌دهند، اين‌ها آدم‌ها را از لاى كلماتشان بيشتر مي‌فهمند و مي‌شناسند انگار نه اينكه بيشتر لزوماً، بهتر شايد.روبه‌روى آدم‌هاى نوشتارى كه بنشينيد، حرف كمى براى گفتن دارند، مگر اينكه آنقدر حس نزديك بودن داشته باشند تا كلمه‌هايشان را بتوانند در ذهنشان بنويسند و با زبانشان برايتان بخوانند.اينها زياد نگاهتان نمي‌كنند معمولاً، مگر اينكه جنس نگاه و چشمانتان را دوست داشته باشند يا اينكه حس كنند كلماتى لاى نگاهتان جاريست. آدم‌هاى كتبى هميشه چيزى براى نوشتن دارند، در هر اتفاقى دنبال كلمه مي‌گردند تا ثبتش كنند، حتی برایتان بوها و رنگ‌ها را هم كلمه مي‌كنند.از صبح تا شب گوشى موبايلشان كنار دستشان و مشغول تكست زدن‌اند، مشغول نوشتن‌اند، از اتفاقات روزانه‌شان مي‌نويسند تا خاطرات سياه و سفيد و رنگيشان. بعضى از اينها از اجتماعات دورند، در هر جمعى شركت نمي‌كنند، بين آدم‌ها پيدايشان نمي‌شود، كلاً كمى مردم گريزند.يكى دو نفر را پيدا مي‌كنند و مدام با آنها مي‌پلكند ، اما با همان يكى دو نفر حالشان خوب است. تنهاييشان كمى پر مي‌شود. احتياجى ندارند آدم‌هاى جديد وارد زندگيشان كنند ، آنقدر با همان‌ها مي‌مانند تا روزى برسد طرف برود بيرون از رابطه، حرفى براى گفتن نماند ،بى هيچ حرفى كنار مي‌كشند.خودشان را لا به لاى زندگى كسى نمي‌چپانند.آرامند، سرشان گرم كار خودشان است، چاى مي‌خورند، قدم مي‌زنند، موسيقى بى كلام و با كلام گوش مي‌دهند، كتاب مي‌خوانند...اينها را تا ببينيد مي‌شناسيد، اصلا انگار هاله دورشان يك رنگ خاص باشد، انگار همه‌شان يك بو بدهند، انگار همه‌شان از يك جنس باشند، به راحتى مي‌شناسيدشان. آدمهاى آرامى كه انگار هميشه منتظرند. هميشه منتظر يك چيز خوب اند، يك اتفاق خوب، يك آدم خوب، يك روز خوب. هميشه منتظر يك حس خوبند. لاى كلمه‌ها، لاى ساعت‌هاى روز، لاى ن‍ُت‌هاى موسيقى، لاى برگ‌هاى رنگى چنار، لاى نگاه آدم‌ها...اين آدم‌ها از جنس ماندگارى‌اند. از جنس رفاقت‌هاى ناب و خواستنى.پيدايشان كرديد حواستان باشد آهسته وارد حريمشان شويد، آهسته بشناسيدشان، آهسته كنارشان بنشينيد.اينها آهسته مي‌آيند، آهسته مي‌ماند، آهسته مدام‌اند. هستند. هميشه هستند مادامى كه از جنس حريمشان باشيد.بمانيد كنار اينها.حتماً روزهايتان خاطره انگيز خواهد شد. حالتان خوش خواهد شد. اينها نويد روزهاى خوب زندگى اند.زندگي كنيدشان. نويسنده: ناشناس."


متین ستوده:

"من اینجا درست وسط پاییز ایستاده امو دارم برگ به برگ دوباره عاشقت می شوم."


حسین ماهینی نوشت:

"پیش به سوی مشهد یا امام رضا (ع)."


صادق بارانی نوشت:

" شب تولدم كناره خانواده رئال مادريدي. مرسي از همه كه تولدمو تبريك گفتن هيچي خانواده نميشه."


محسن بنگر نوشت:

"تو این مدت همیشه کنارم بود. مرسی از همه زحماتی که واسم کشیدی. بهترینی مرسی. ایشالا دیگه منو تو اون فیزیو نبینی."


انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.