سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

شهیدِ بلوچی که در حرم امام رضا (ع) آرام گرفت

سعید چندانی، همانطور که خودش هم قبل از شهادتش گفته بود، در حرم مطهر امام رضا علیه السّلام، بهشت ثامن صحن جمهوری، به خاک سپرده شد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، پای یکی از ستونهای بهشت رضوان در بلوک ۹۳ صحن جمهوری آستان قدس رضوی، شهید سعید چندانی، لتراب مقدمه الفدا شده است.
 
سعید چندانی، معجزه مسلم حضرت صاحب الزمان در مسجد مقدس جمکران بود. نوجوانی از اهل سنت که مورد عنایت حضرت ولی عصر قرار گرفت. مسیح بود که در کوچه‌های زاهدان قدم می‌زد و دلهای مرده را زنده می‌کرد.
 
امام او را به جوار خود در مشهدالرضا دعوت کرد. طلبه شد و پس از گلوله‌ای که خطا رفت، به زهر تکفیریهای وهابی، به مقام سعادت و شهادت رسید.
 
سعید چندانی متولد 1360، در استان سیستان و بلوچستان و در منطقه سنی نشین بود که مذهب سنّی حنفی داشت.

او در سن 13 سالگی، چند ماهی در حوزه اهل سنت، طلبه بود و در کنار طلبگی در یک کارواش مشغول به کار بود. یک روز در کارواش برایش اتفاقی می افتد و لگن او آسیب شدیدی می بیند. بعد از مدتی او را برای عمل جراحی به بیمارستان می برند ولی متوجه می شوند که یک غدّه ی بدخیمی در بدن او وجود دارد. سپس او را به تهران اعزام می کنند. ولی دکترهای تهران هم او را جواب کردند. و هیچ امیدی به زنده بودن او نبود.

مادر بزرگوارش با حالتی مادرانه و متضرّعانه رو به درگاه خداوند متعال می آورند و خواستار شفا یافتن فرزندشان می شوند. ایشان را راهنمایی می کنند به مسجد مقدّس جمکران. وقتی به قم رسیدند، مادر سعید، رو به حضرت معصومه (س) می کند و می گوید که: « خانم جان؛ سعید جان مریضه. بی حاله. من میرم و شفای سعید جان رو می گیرم و میام. »

وقتی به مسجد میرسند، در اتاقی ساکن می شوند. شب شهادت حضرت زهرا (س) بود. دو نفر وارد اتاق می شوند و در کنار سعید قرار می گیرند. سعید شفا گرفت و آنها به عهد خود وفا کردند و شدند از شیعیان و پیروان راستین مولا علی علیه السّلام و ائمه ی بعد از ایشان.

جریان سعید و شیعه شدنش، باعث شد موجی از شیعه گرایی در آن منطقه پدید بیاید. خیلی ها بواسطه ی این اتفاق شیعه شده بودند. و همین باعث شد که این اتفاق، به مذاق وهابیت ملعون خوش نیاید. یک روز به طرف او تیراندازی کردند که تیر، به گوشش اصابت می کند و گوشش آسیب می بیند. خانواده ی چندانی که جان سعید را در خطر می بینند، برای ادامه تحصیل، او را به مشهد می فرستند.
 
سعید به خانواده گفته بود که من مدت کمی میهمان شما هستم و باید بروم... پس از مدتی، وهابیت ملعون، این شخص بزرگوار و عنایت شده را مسموم و مضروب کرد، و روح او در شب 21 رمضان سال 1375 به ملکوت اعلا پیوست.


منبع: مشرق

انتهای پیام/


تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.