سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

بررسی شباهت ها و تفاوت های سردار و آقای گل جهان؛

آزمون و دایی مثل مسی و رونالدو/ یکی پسته خندان دیگری متولد جنگ

خیلی ها سردار آزمون را با علی دایی مقایسه می کنند اما واقعیت این است که دایی مرد جنگ است و سردار مثل پسته خندان می ماند. آنها دو دنیای موازی دارند مثل رونالدو و مسی.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ سردار آزمون خیلی ها را بی دلیل به یاد علی دایی می اندازد، قطعا این یادآوری البته در چهره آزمون و دایی نیست. دایی چهره ای مردانه و اردبیلی داشت با شانه هایی بالا و سبیلی که هرگز از یادها نمی رود. دایی مرد جنگ بود، انگار زره برتن می کرد و به میدان می رفت، انگار هیچ وقت در میدان مسابقه شوخی سرش نمی شد، طحال می داد، سرش را می شکست تا گل بزند، بازی کردن با او و تنه به تنه شدن با آقای گل جهان مرد می خواست و مبارز.

سردار مثل پسته خندان
او مثل همه اردبیلی های ایران، مثل رضازاده و دیگران وقتی قرار بود کاری را انجام دهد تمام سلول هایش به آن فکر می کردند و هیچ بخشی از مغزش حاضر نبود به چیز دیگری فکر کند. با همه این احوال او شبیه سردار آزمون است – اشتباه نوشتیم، سردار آزمون شبیه به دایی است - چرا؟

آزمون پسر خوش خنده فوتبال ایران است، مثل پسته خندان همه اش در حال خندیدن است، برای او فوتبال جنگ نیست، لذت است، بازی است، نوعی سرگرمی محسوب می شود، آزمون چهره اش درست برعکس علی دایی است، او چهره ای بچه گانه دارد، خوشحال است، در زمین هم با همه شوخی می کند حتی با حریف!

برای سردار برعکس دایی همه چیز ساده درست می شود اما دایی باید کوه را می کند و جلو می رفت. دایی برای بازی در تیم ملی باید گاهی اوقات بیش از ده هزار کیلومتر سفر می کرد اما سردار همین نزدیکی هاست، می آید در اردوی تیم ملی و تمام.

برای این پسر خندان انگار همه چیز ساده تر جلو می رود، این دومی اهل ترکمن است و اسب دارد و کورس دوست دارد و ورزش زمینه ترکمن ها هم والیبال است و نه فوتبال.

دایی قابل احترام تر، سردار محبوب تر
دایی قابل احترام تر است، او از اردبیل برای درس خواندن خودش را به «دانشگاه صنعتی شریف» رساند کاری که به اندازه آقای گلی جهان برای نسل قدیم اهمیت داشت. سردار اما هر دانشگاهی که بخواهد برود این روزها برایش فرش قرمز پهن می کنند – البته منظورمان صنعتی شریف نیست- آزمون اما دوست داشتنی تر به نظر می رسد او حتی به پرسپولیس و استقلال هم نرفته اما محبوب است دایی اما در پرطرفدار ترین تیم ایران بازی کرد و البته که محبوب است اما بیش از محبوب بودن، او قابل احترام است و نماد سخت کوشی ولی سردار نماد سهل گیری است و لذت بردن از اکنون.


شباهت کجاست که پیدایش نمی کنیم؟ 
شباهت ها شاید در سر زدن های این دو باشد. هر دو سر نمی زدند بلکه آبشار می زدند درست مثل والیبالیست ها. هر دو گل می زنند، گل هایی که در ذهن ثبت می شوند. هر دو اروپا را تحت تاثیر قرار داده اند، آن یکی به چلسی گل زد و آ ث میلان، این یکی به آتلتیکوی و بایرنی گل زد که جهان را به تحسین واداشته است.

سردار برای دایی شدن هنوز خیلی کارها مانده تا انجام دهد، دایی راه هایی را رفته که کمتر کسی می تواند به آنهمه ریاضت برای رسیدن به آنها فکر کند.

سردار فعلا سایه ای است از دایی، او تازه سر جاده ای ایستاده که دایی سال ها در آن مجاهدت کرده و جلو رفته. شاید اصلا آزمون هرگز دایی نشود، او فقط فعلا ما را به یاد دایی می اندازد و جرقه ای زده برای آنکه همه تصور کنند ممکن است دایی دوباره متولد شود اما همین جرقه هم جذاب است تا او را تعقیب کنید، تا با گل هایش بخندید و هر روز برایش یک مثبت در دفتر خاطراتتان بزنید.

دایی محصول جنگ سردار محصول فرزند سالاری
دایی محصول آن روزها بود، محصول مردمانی وسط جنگ، آنها زیاد نمی خندیدند سردار اما متعلق به نسل بی خیال تری است که مصائب بسیار کمتری را دیده اند و در دوره فرزند سالاری بزرگ شده است، شاید به همین دلیل است که سردار زیادی می خندد.

البته دایی هم بسیار آدم مهربان و خنده رویی است و آنها که از نزدیک او را تجربه کرده اند می دانند که چقدر عاشق خندیدن و خنداندن است اما تصویری که از او به یاد داریم این نیست، آنست که سرش را باند پیچی کرده، آنست که در بیمارستان بستری است، آنست که بادمجانی زیر چشمش در یک نزاع با لیدر نشانده اند، آنست که همیشه در حال دعوا با داورهاست،  یا دعوا با مایلی کهن چه در دوران بازی و چه در دوران مربیگری، آنست که روسای جمهور در انتصاب و برکناری اش دخل و تصرف داشته اند، آنست که... ه.


به سردار یک توپ بدهید با هیچکس کاری ندارد
دایی یک تنه درخت به نظر می رسد، سردار اما بمب انرژی و لذت از فوتبال است. به این دومی یک توپ بدهید با شما، با سیاست، با دعوا، با داور، با مربی و با هیچ چیز دیگری می تواند کاری نداشته باشد. توپش را بدهید بزند زیر بغلش و برود وسط پارک همین برای سردار کافی است اما دایی وقتی سوار اسب هم می شود، بیشتر شبیه به فرمانده هاست.

دایی رونالدو، سردار مسی
این مقایسه را شاید بتوان شبیه به مقایسه رونالدو و مسی دید. مسی مادرزادی فوتبالیست است، به او هم توپ بدهید کاری با هیچ احدالناسی ندارد، مثل لامبورگینی  لایی می کشد و یک پا دو پا می زند و دریبل کشویی می زند و می رود. رونالدو اما مادر زادی فوتبالیست نیست، او آنچه می خواهد را به دست می آورد با تمرینات بسیار زیاد حتی ساعت سه صبح.

سردار بهتر از دایی دریبل می زند، راحت تر از او گل می زند، دایی اما گل های مهم تری می زد و برای گل کردن توپ همیشه باید جنگ های تن به تن را می برد. حالا می توان درک کرد که اصلا این دو به هم شبیه نیستند، کلا دو تا آدم متفاوتند، حتی ذره ای به هم نزدیک هم نیستند. آنها در دو دنیای موازی زندگی می کنند و به هم هیچ ربطی هم ندارند.

منبع: مهر

انتهای پیام/
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.