سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

ستاره های ملبورن کجا هستند و چه می کنند؟

فردا هشتم آذر ماه است. به نوزده سال قبل برگردید در این روز به بازی به یادماندنی ایران و استرالیا می رسید.

 به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛همان مسابقه ای که ایران و استرالیا در پلی آف جام جهانی روبروی هم قرار گرفتند و همان مسابقه ای که دو بر دو مساوی تمام شد تا ایران بعد از 20 سال به جام جهانی فوتبال برسد؛ جام جهانی 1998 فرانسه. آن زمان تیم ملی فوتبال ایران بهترین بازیکنان تاریخ خودش را در اختیار داشت. از احمدرضا عابدزاده درون دروازه گرفته تا علی دایی نوک حمله. آن جوانان سال 76 اکنون مردانی میانسال هستند؛ برخی از آنها چهل و خورده ای دارند و برخی دیگر 50 را هم رد کرده اند. حالا که در آستانه نوزدهمین سالگرد دیدار ایران و استرالیا قرار داریم نگاهی به ستاره های آن تیم رویایی می اندازیم. آنها چه می کنند و کجا هستند؟
 
احمدرضا عابدزاده
 



احمدرضا عابدزاده اکنون 50 ساله است. او در زمان بازی ایران و استرالیا 31 ساله بود. خنده های او را از این مسابقه به یاد می آوریم و مهار توپ با یک دست. عابدزاده از ارکان اصلی صعود به جام جهانی بود، او در جام جهانی به میدان رفت. عابدزاده اما دیگر راهی برای حضور در تیم ملی پیدا نکرد.
 
در نهایت در سال 79 با قهرمانی پرسپولیس در لیگ آزادگان از پرسپولیس جدا شد و پس از پذیرفتن پست سرپرستی این تیم در مواجهه علی پروین با مالکان باشگاه ضربه سختی خورد و از آنجا به سایپا رفت.


 
او در دوازدهم اسفندماه سال 1380 دچار یک حمله شدید مغزی شد که او را تا آستانه مرگ پیش برد ولی به زندگی بازگشت. رهبر حماسه سازان ملبورن، در 23 دی ماه سال 1384 در حالی بازی خداحافظی خود را با پیراهن پرسپولیس برابر بایرن مونیخ در ورزشگاه آزادی انجام داد، که سال ها بود فوتبال را کنار گذاشته بود.
 
عقاب آسیا برای مربی گری مدتی راهی آمریکا شد. راه اندازی یک رستوران نیز حاصل بی مهری های فوتبال به او بود.
 
احمدرضا با حضور استیلی در راه آهن دوباره به ایران امد و تا زمان جدایی استیلی وی هم به عنوان دستیار در راه آهن حضور داشت.
 
اکنون عابدزاده فعالیت خاصی در فوتبال ندارد. این دروازه بان به یادماندنی قصد دارد به زودی دوباره به آمریکا برود.
 
علی دایی



 
یکی از بزرگ ترین ستاره های فوتبال آسیا در آن زمان بود. او طلایی ترین پاس گل تاریخ فوتبال ایران را به خداداد عزیزی داد.
 
دایی پس از جام جهانی 1998 فرانسه، راهی تیم بایرن مونیخ شد و نایب قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا را پس از باخت دراماتیک مقابل منچستریونایتد با بایرن تجربه کرد. دایی پس از آن به هرتابرلین، الشباب امارات، پرسپولیس، صبا باتری و سایپا پیوست و به عنوان بازیکن-مربی توانست سایپا را به قهرمانی لیگ برساند.
 
علی دایی پس از حضور در دو جام جهانی و انجام 5 بازی ملی در نهایت در پایان جام جهانی 2006، از دنیای ملی خداحافظی کرد و بارکورد 109 گل در 149 بازی ملی، آقای گل فوتبال جهان لقب گرفت. او در مسیر رسیدن به این رکورد جاودانه، رکورد فرانس پوشکاش افسانه ای را نیز شکست.
 
مارک بوسنیچ دروازه محبوب آن سال ها که هرگز از یاد فوتبالدوستان ایرانی نمی رود. او در آن مسابقه تاریخی درون دروازه استرالیا قرار داشت.


 
بیست و ششمین بازیکن برتر جهان در سال 1386 از سوی فدراسیون بین المللی تاریخ و آمار فوتبال، پس از قهرمانی سایپا سرمربی تیم ملی شد و در راه رسیدن به جام جهانی 2010، پس از شکست برابر عربستان در ورزشگاه آزادی به دستور مستقیم دولت وقت برکنار شد.
 
وی مدتی از فوتبال کناره گرفت و بار دیگر با پذیرش سرمربیگری پرسپولیس و کسب دو جام حذفی به دنیای فوتبال بازگشت. دایی پس از نایب قهرمانی در لیگ سیزدهم در پایان هفته هفتم لیگ 14 با یک کودتا از کار برکنار شد و جای خود را به حمید درخشان داد. صبا ، راه آهن و حالا نفت مقاصد دیگر علی دایی بودند.
 
او در کنار فوتبال هم به شدت در دنیای تجارت مشغول است.
 
دایی که اولین بازیکن آسیایی گلزن در رقابت های لیگ قهرمانان اروپا است، به عنوان اولین ایرانی به عضویت کمیته فنی فیفا درآمد.
 
به هر حال دایی در سال های بعد به برترین بازیکن تاریخ فوتبال ایران تبدیل شد و شناخته شده ترین بازیکن ایران در مجامع بین المللی هم هست.
 
خداداد عزیزی


 
غزال تیزپای آسیا، لقبی بود که هواداران فوتبال به خداداد عزیزی دادند، همان ستاره ای که با فرار زیبا و تماشائی خود حماسه ملبورن را تکمیل کرد. صحنه به ثمر رسیدن گل عزیزی، سال های سال یکی از پرمخاطب ترین صحنه های ورزشی ماندگار بود. هرچند این صحنه همچنان نیز برای هواداران فوتبال یک خاطره فراموش نشدنی است. عزیزی که سابقه کسب عنوان برترین بازیکن سال را در کارنامه داشت، یکی از ستاره های مثال زدنی آن روزهای تیم ملی محسوب می شد. خداداد اما از سال 79 به بعد به دلیل اختلاف با بلازویچ سرمربی تیم ملی فوتبال ایران از این تیم دور ماند.
 
خداداد عزیزی که در آن سال ها در باشگاه کلن عضویت داشت، پس از جام جهانی 1998 در مسیر افت گام برداشت و پس از عبور از سان خوزه، النصر امارات، پاس تهران، آدمیرا واکر و عقاب به راه آهن رسید و کفش های خود را آویخت.
 
عزیزی پس از خداحافظی از فوتبال توسط تیم ابومسلم به عنوان رئیس سازمان فوتبال انتخاب شد و بعد به مربیگری و در نهایت سرمربیگری تیم رسید، اما اختلافات او با مدیران باشگاه تا در ابتدای لیگ 86 از سرمربیگری تیم اخراج شود. یکی از عجیب ترین اقدامات او در دوران هدایت ابومسلم بیرون آوردن یکی از بازیکنان از ترکیب و ده نفره کردن تیم بود.
 
او پس از آن مدیر فنی تیم دسته اولی پیام خراسان شد و توانست این تیم را به لیگ برتر کشور بیاورد، او در هفته های آغازین فصل 88-87 مربیگری این تیم را برعهده داشت که به دلیل مشکلات مالی تیم از فعالیت خود کناره گرفت.
 
خداداد پس از آنکه دوباره به ابومسلم برگشت و به عنوان مدیرفنی چند صباحی در این تیم ماند بازهم به اختلاف مدیریتی خورد و هم اکنون به عنوان سرمربی تیم شهرداری تبریز در لیگ دسته دوم کشور حضور دارد. رفت و برگشت های خداداد به فوتبال مشهد ادامه دارد. او اکنون مدیرفنی تیم پدیده است و البته در کنار یک تاجر موفق.
 
مهدی پاشازاده
 
پاشازاده یکی از ستارگانی بود که هیچ گاه نتوانست آن گونه که شایسته اش بود، بدرخشد و در اوج بماند. او که به هر ترتیب جزو نسل طلایی 98 محسوب می شود پس از جام جهانی 1998 فرانسه از تیم ملی کنار رفت تا فقط 14 بازی ملی در کارنامه داشته باشد.
 
او پس از درخشش در ملبورن و حضور در جام جهانی، به عنوان مدافع از باشگاه استقلال راهی بایر لورکوزن آلمان شد و اما در تمرینات این تیم توسط امرسون برزیلی مصدوم شد و دیگر هیچ گاه به شرایط آرمانی خود بازنگشت.
 
محمد خاکپور
 
پس از حضور در جام جهانی از تیم بهمن راهی لیگ آمریکا شد و به عضویت تیم رد بولز نیویورک درآمد. او پس از نمایش ضعیف در قلب دفاع تیم ملی در تور آمریکای شمالی در دوره سرمربیگری منصور پورحیدری، غریبانه از تیم ملی خداحافظی کرد. در سال 2000 فوتبال کفش های خود را برای همیشه آویخت.
 
پس از اتمام دوران بازی اش به آمریکا رفت تا مثل عابدزاده در یک مدرسه فوتبال فعالیت کند. او به همراه کلینزمن یک مدرسه فوتبال راه اندازی کرد و در آن مشغول شد.
 
افشین پیروانی

 
 
یکی از بازیکنان ایران در سالهای طلایی اواخر دهه 90 به شمار می رود که در میان هواداران پرسپولیس به افشین با تعصب معروف بود. پیروانی پس از اینکه در سال 2002 با 66 بازی از تیم ملی کنار رفت، در سال 83 هم به اجبار از پرسپولیس کنار گذاشته شد و سال آخر بازی خود را در پیکان گذراند و به مربیگری روی آورد.
 
پیروانی اکنون مربی تیم ملی فوتبال ایران است و در کنار کی روش حضور دارد.
 
این همان هولیگان معروفی است که در دیدار ایران و استرالیا تور دروازه ایران را پاره کرد...


 
کریم باقری
 
مرد بااخلاق فوتبال ایران بعد از یک دوره طولانی دوری در زمان سرمربی گری علی دایی به تیم ملی بازگشت اما با رفتن دایی او هم تیم ملی را ترک کرد. او سپس چند سال در پرسپولیس به فوتبالش ادامه داد تا این که از دنیای توپ گرد خداحافظی کرد. وی در اولین تجربه مربیگری خود به عنوان دستیار علی دایی در پرسپولیس مشغول به کار شد و پس از یک سال دوری از فوتبال امسال دستیار برانکو در لیگ پانزدهم است. او هنوز هم مربی است و بر خلاف بسیاری از همدوره ای هایش عجله ای برای اینکه مرد اول نیمکت شود ندارد. او همانند علی دایی و خداداد عزیزی چهره بسیار موفقی در تجارت است.
 
حمید استیلی

 
در تیم رویائی 98، حمید استیلی از جمله کسانی بود که حداقل در آن زمان از نظر تجربه، انگیزه و قابلیت فنی تقریبا بی رقیب بود. استیلی در جام جهانی 1998 نیز به همراه تیم ملی راهی فرانسه شد تا آن گل خاطره انگیز خود را وارد دروازه آمریکا کند و سال های سال با خاطرات آن گل، با اشک های لبریز از خنده و شادمانی پس از آن گل زندگی و افتخارها کند. استیلی که در سال های آخر دوران ملی خود قرار داشت، در سال 2000 در حالی در آغاز مسابقات جام ملت های آسیا بازوبند کاپیتانی را به علی دایی سپرد که در پایان این رقابت ها با تیم ملی وداع گفت. آخرین بازی ملی استیلی برابر کره جنوبی با شکست به پایان رسید.
 
استیلی دوره های مربی گری متعددی را پشت سر گذاشت و هدایت تیم های مختلفی از جمله پرسپولیس را در کارنامه دارد اما به نظر می رسد او در این امر اصلا موفق نبوده است.
 
رضا شاهرودی
 

رضا شاهرودی یکی از خوش استیل ترین و درخشان ترین چپ پاهای دو دهه اخیر فوتبال ایران بود. این ستاره در رقابت های مقدماتی جام جهانی 1998 یکی از ستاره های فیکس تیم ملی بود اما با مصدومیتی بی موقع از فوتبال ملی کنار رفت. وی پس از خلق حماسه ملبورن از حضور در جام جهانی 1998 بازماند و پس از آن فقط یک بار دیگر در جمع ملی پوشان قرار گرفت که سرمربی وقت تیم ملی را برای ادامه توجیه نکرد و او رسما از بازی های ملی خداحافظی کرد.
 
شاهرودی که در آن سال ها در عضویت تیم پرسپولیس بود، به دالیان چین پیوست تا پس از تجربه ناموفق خود در آلتا ازمیر ترکیه در سال 1997 بار دیگر لژیونر شود. اما شاهرودی به سال های پایانی دوران حرفه ای خود نزدیک شده بود و دیگر از وجه ستاره بودنش فاصله گرفته بود. او گرچه عملا در تیم دالیان و در غربت محض کفش های خود را آویخت اما با این وجود در کارنامه او حضور در تیم هایی همچون پاسارگاد و پیکان نیز به چشم می خورد.
 
شاهرودی دوران مربیگری خود را در تیم داماش آغاز کرد و در تیم هائی همچون کوثر و استیل آذین نیز دستیار بود و مدتی هم دستیار پیروانی در تیم سنگ آهن بافق بود. شاهرودی در سیاه جامگان هم مدتی دستیار کاظمی بود. شاهرودی هم در مربی گری موفق نشان نداد.
 
نعیم سعداوی

 
مدافع راست تیم ملی ایران در آن سال ها پس از پایان بازی در سال 83 به مربیگری روی آورد و به عنوان سرمربی صنعت نفت و شاهین بوشهر در فوتبال ایران کار کرد. نعیم سپس کمک مربی تیم امید ایران شد و در تیم های پرسپولیس و فولاد هم به عنوان دستیار حضور داشت. سعداوی در سالهای اخیر با مربیانی چون مجید جلالی، اسکوچیچ و حمید درخشان مشکلاتی هم داشته و کار به شکایت کردن هم رسیده است.
 
مهدی مهدوی کیا
 

از ماندگارترین چهره فوتبال ایران در اروپا محسوب می شود. با خداحافظی مهدی از فوتبال نسل طلایی فوتبال ایران هم رسما تمام شد. درخشش مهدوی کیا در پرسپولیس و بازی های تاثیرگذار او، آن هم در شرایطی که فوتبال ایران وضعیت چندان مناسبی نداشت، بیش از هر زمان دیگری فوتبال دوستان را به یاد جام جهانی 98 و نسل طلایی آن روزگار می انداخت. مهدوی کیا که سال هایی طلایی در هامبورگ پشت سر گذاشت در آن دیدار تاریخی ایران و استرالیا حضور داشت.
 
مهدوی کیا پس از خداحافظی از فوتبال به همراه اولین مربی خود علی دوستی مهر تیم آکادمی کیا را راه انداخت و با این تیم نایب قهرمان تورنمنت نروژ شد.
 
علیرضا منصوریان

 
کاپیتان اسبق استقلال تهران، که یکی از بازیکنان ذخیره ای بود که در دیدار برابر استرالیا به میدان رفت، پس از آن بازی حماسی در جام جهانی 1998 تیم ملی را همراهی کرد و در پایان آن رقابت ها با انجام 46 بازی و زدن 8 گل با پیراهن تیم ملی، از عرصه ملی کنار رفت. او پس از جام جهانی از استقلال جدا شد و به باشگاه هایی نظیر سکودا، آپولون اسمیرنیس و سن پائولی پیوست، اما بار دیگر به آبی پوشان پایتخت ملحق شد و سال های پایانی دوران حرفه ای خود را در این تیم گذراند و قهرمانی در لیگ برتر را تجربه کرد.
 
علی منصور، لقبی بود که هواداران استقلال به او داده بودند. منصوریان در نهایت در 27 خرداد 1387 پس از بازی پایانی و قهرمانی در جام حذفی به همراه استقلال، کفش های خود را برای همیشه آویخت و به جرگه مربیان پیوست. او هم اکنون سرمربی استقلال تهران است.
 
ابراهیم تهامی


 
ابراهیم تهامی را با وقت کشی به یادماندنی اش و البته پاس گل طلایی اش به خداداد عزیزی در این دیدار به یاد می آورند. این مهاجم تکنیکی اهوازی از جمله ستارگانی بود که هیچ گاه فوتبال حقش را ادا نکرد و او ماند و رویاهائی ناتمام.
 
وقت کشی مشهور ابراهیم تهامی در دیدار ایران و استرالیا. او آنقدر در بستن بند کفش هایش وقت تلف کرد که علی دایی او را برای بیرون کردن از زمین تقریبا هل داد. او از داور کارت زرد هم گرفت!
 
سید ابراهیم تهامی پس از جام جهانی 98 که فرصت حضور در آن را پیدا نکرد، دیگر ردپای خاصی از خود در فوتبال ایران بر جای نگذاشت.
 
علی اکبر استاد اسدی

 
یکی از دوست داشتنی ترین بازیکنان تاریخ ایران به شمار می رود. وی که این دیدار آخرین بازی ملی وی محسوب می شود به همراه ایران به جام جهانی هم رفت اما فرصت بازی پیدا نکرد تا پس از آن با 51 بازی از تیم ملی وداع کند.


 
استاداسدی که با گل به خودی آفساید معروفش به عابدزاده در دیدار با ژاپن معروف شده است پس از دوران بازی که در ماشین سازی و ذوب آهن توپ زد به مربیگری روی آورد و مدرسه فوتبال هم تاسیس کرد. او همانند برخی از همدوره ای هایش به هیچ عنوان شم اقتصادی نداشت. درحالی که هم تیمی هایش مثل علی دایی و خداداد عزیزی عالی ترین موقعیت تجاری و اقتصادی را داشتند او سوار پیکان می شد.
 
جواد زرینچه
 
چند سال پس از پایان بازی اش در تیم های رده پایین فعالیت کرد تا این که به عضویت هیات مدیره باشگاه استقلال درآمد. زرینچه در کار مدیریتی چندان دوام نیاورد و خیلی زود به دلیل پاره ای اختلافات استعفا داد. او دستیار قلعه نویی در استقلال هم بود و پیشنهاد دستیاری استیلی در ملوان در فصل جدید را نپذیرفت.
در تیم ملی سال 76 بازیکنان دیگری مانند نادر محمدخانی و علیرضا امامی فر و مجید نامجو مطلق هم حضور داشتند.
 
سرمربی (والدیر ویرا)


 

عجیب ترین چهره آن تیم رویایی کسی جز سرمربی آن یعنی بادو (لقب والدیر ویرا) فراموش نشدنی نبود. مربی گمنام برزیلی ولی خندانی که با حکم داریوش مصطفوی به جای محمد مایلی کهن در راس کادرفنی قرار گرفت و در سه بازی پرهیجان و نفس گیر ایران را راهی جام جهانی 1998 فرانسه کرد.
 
والدیر ویه را- مربی وقت تیم ملی - بین دو نیمه به بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران گفت:«بچه ها، من حرف خاصی برای گفتن ندارم، بروید داخل زمین و هرطور که صلاح می دانید بازی کنید...»
ویرا که نقش آفرینی او در آن بازی حماسی محدود به چند سطری است که درباره ی عدم دخالت او در شکل بازی تیم ملی نوشته شد، پس از این صعود تاریخی با تغییرات فدراسیون فوتبال، از تیم ملی کنار گذاشته شد و جای خود را به ایویچ سپرد تا تیم ملی بهتری ساخته شود ، نیمکتی که به ایویچ هم وفا نکرد!
او پس از گل تاریخی خداداد در حالی که هم از سر و کول هم بالا می رفتند خونسردانه باقی مانده سیگارش را از روی زمین برداشت و پکی به آن زد!

منبع:ساعت24
انتهای پیام /
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۲:۴۹ ۱۶ اسفند ۱۴۰۰
موفق باشن