آیت الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی را از سالهای پیش از انقلاب میشناختم؛ این آشنایی طی دوران انقلاب بهویژه در جهاد سازندگی بیشتر شد تا سال 1377 که آن بزرگوار براي جراحي چشمهایشان به مطبم آمد و بعد هم دیدارهایی دیگر در مقاطع مختلف داشتیم. طی این سالها و در تمام گفتوگوها، آنچه بيش از همه بر دلم نشست و در ذهنم جای گرفت، صفا و صميميت و انصاف آن فقیه ارجمند بود و تلاششان برای آنگونه زیستن که در مکتب اهل بیت(س) آموخته بود؛ بهویژه در دوران سخت ریاست بر قوهی قضائیه و حالا ملت شريف ايران با مرجعي وداع ميكند كه از مؤسسین جمهوری اسلامی و نزدیکترین یاران باوفای امام راحل بود و در تمام حوادث مهم دوران حیات امام، حضوری فعال داشت؛ فقیهی که هيچگاه از مردم فاصله نگرفت و تا پايان عمر پربركتش به آرمانهاي انقلاب اسلامي وفادار و پایبند بود. هر چند در سالهاي اخير، مردم و بهویژه نسل جوان از ديدار و آشنایی بیشتر با ديدگاههاي ایشان محروم بودند.
چه خوش كه پايانبخش اين نوشتار کوتاه در رثای مجتهدی گرانقدر، جملاتي از خودشان باشد كه سال 1391 در پایان درس خارج فقه خطاب به مردم و خانواده شهدا فرمودند:
«اگر بنده کاری کردهام که نباید میکردم یا ترک فعلی کردهام که باید انجام میدادم، از همه عذر میخواهم، از همه حلالیت میطلبم. من از طرف خودم حرف میزنم، به دیگران کاری ندارم. من از کارهای کرده و نکرده خودم نگرانم. اگر همه ما درست عمل کرده بودیم وضع این نبود. ولی گمان میکنم همه ما، همه مسئولین، از سابق تاکنون، باید از مردم عذرخواهی کنیم. ضرورت این کار البته برای مسئولینی که در لباس روحانیتند، بیشتر است...»
ايكاش مرحوم موذنزاده اردبيلي در قيد حيات بود تا نوحهاي ميسرود و نالهاي سر ميداد. شايد اين سوگ قدري فرو مينشست.
خدايشان رحمت كند و در این ایام با مولا و مقتدایشان حسین ابن علی(ع) محشور گرداند.
انتهای پیام/