ایران و روسیه باتوجه به مرزهای طولانی آبی و خاکی، اشتراک منافع منطقهای در خاورمیانه و آسیای میانه، از دیر باز ضرورت همکاریهای تنگاتنگ امنیتی و دفاعی را درک کردهاند و اکنون هم این مقوله به یکی از مهمترین بخشهای مناسبات دو جانبه تبدیل شده است. با وجود ورود روسیه به دوران کمونیسم به عنوان پرچمداری اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی و خروج ایران از دوران قاجار و پیوستن به اردوگاه آمریکایی و غربی، دو کشور هیچ گاه ضرورتهای همکاریهای دفاعی و امنیتی را از روابط خود دور نکردند.
ایران و روسیه پایههای همکاری های دوجانبه دفاعی و نظامی را بنا نهادهاند و در زمان حاضر نوبت توافق در مورد طرحهای مشترک نظامی از جمله ساخت مشترک تسلیحات است. همزمان همگراییهای ایران و روسیه در خاورمیانه به ویژه بحران سوریه، مبارزه با تروریسم تکفیری، مخالفت با حضور و سلطه جویی آمریکا در منطقه و اشتراک منافع تهران و مسکو در دریای خزر، ایجاب میکند همکاریهای دو کشور در عرصه دفاعی باید روند رو به گسترش خود را ادامه دهد.
با توجه به این رویکردها و همچنین نیاز متقابل در عرصه روابط دوجانبه و منطقهای، دستاوردهای مذاکره دو کشور، افزون بر توسعه همکاریها، فرصتهای زیادی برای ارتقای توان صنعت دفاعی ایران با هدف تامین نیازهای داخلی، حضور در بازارهای بینالمللی و بهرهبرداری از پیشرفتهترین فناوریها در این عرصه فراهم کرده است، زیرا روسیه سال 2015 با فروش بیش از 12 میلیارد دلار تسلیحات به دومین صادرکننده جهانی پس از آمریکا تبدیل شد.
از سوی دیگر برنامهریزی ایران و روسیه برای افزایش ارزش اقتصادی روابط دو جانبه از حدود یک میلیارد و 900 میلیارد دلار کنونی در هر سال، به 40 میلیار دلار در چند سال آینده، نشان میدهد که تهران و مسکو چشماندازهای خوبی در حوزه همکاری های دفاعی و فناوری نظامی دارند.
سابقه همکاری نظامی ایران با شوروی و روسیه
از سال 1960 به بعد مسکو و تهران توسعه ارتباطات نظامی را به صورت برنامهریزی شده در دستور کار قرار دادند و در بخش نیروی انسانی در فاصله سال های 1342 تا 1357 اعزام صدها متخصص نظامی ارتش سرخ به ایران و تحصیل 500 افسر ایرانی در شوروی انجام شد.
ارائه فناوری برای نیروی زمینی، مهندسی و توپخانه، فروش خودروهای زرهی و کامیونهای نظامی، سامانههای ضدهوایی و موشکی کوتاه برد چندگانه، توپ، تانکهای مخصوص پل گذر و تور مین جمع کن از جمله فروشهای شوروی وقت به ایران بود.
همچنین با کمک اتحاد جماهیر شوروی، کارخانههای تعمیر تجهیزات نظامی اصفهان و شیراز با حضور کارشناسان شوروی مقیم ایران و مرکز بزرگ تعمیر اساسی جنگافزارهای توپخانه، فناوری زرهی و خودروهای نظامی نزدیک تهران نیز شکل گرفت.
پیروزی انقلاب اسلامی و جدا شدن ایران به عنوان ژاندارمی خلیج فارس برای اردوگاه غرب، این فرصت را برای شوروی فراهم کرد که روابط خود را بهبود بخشد.
خارج شدن مستشاران آمریکایی از ایران و محروم شدن سازمان جاسوسی سیا از پایگاههای جاسوسی با مسئولیت رصد و شنود، تقریبا تمامی فعالیتهای نظامی شوروی نیز از دیگر رویدادهای تقویتکننده روابط دو جانبه ایران و مسکو به شمار میرفت.
از سال 1989 تا 1991، چهار توافق بین دولتی در زمینه همکاری فنوری - نظامی منعقد شد که پایه آنها دو سامانه موشکی ضدهوایی دوربرد اس-200، 24 هواپیمای شکاری میگ 29 و 12 هواپیمای بمبافکن سوخو 24 به قیمت 1.5 میلیارد دلار به ایران ارسال شد و تهران همچنین دهها بالگرد بهسازی شده و صدها سامانه موشکی ضد هوایی قابل حمله «ایگلا» خریداری کرد.
براساس اطلاعات انتشار یافته، از سال 1991 با فروپاشی شوروی روابط ایران و روسیه در ابعاد مختلف گسترش یافت که یکی از بخش های مهم آن دفاعی بود.
ایران سه زیردریایی پروژه «ورشاویانکا» یا KILO براساس طبقه بندی ناتو، 126 تانک Т-72 و همچنین مجتمع های مونتاژ 300 دستگاه خودرو زرهی را دریافت کرد. تهران براساس قراردادهای بعدی شش هواپیمای تهاجمی سی - 25 و 29 سامانه موشکی ضد هوایی Тор-М1 را خرید که ارزش این خریدها چندین میلیارد دلار بود و در آن سالها پس از چین و هند به جایگاه سوم فهرست شرکای فناوری نظامی روسیه رسید.
بحران سوریه؛ اوج همکاری تهران مسکو
همکاریهای نظامی ایران و روسیه برای حل بحران غرب آسیا که هر دو کشور را تهدید میکند، باعث ناخرسندی کشورهای غربی به ویژه آمریکا شده است.
در بحران سوریه هر کدام از کشورهای ایران و روسیه دارای ظرفیتها و قابلیتهای متفاوتی هستند که با قرار گرفتن آنها کنار هم یک قدرت شکستناپذیر را شکل میدهند.
ایران و روسیه به هم نیاز دارند. این دو کشور اکنون تحت فشار بلوک غرب قرار دارند. رسیدن به این واقعیت که یک نبرد خاکستری میان آمریکا و همپیمانانش با ایران، کشورهای مسلمان انقلابی از جمله سوریه، عراق، یمن و بحرین شکل گرفته، ما را به این نتیجه می رساند که پس از آن نوبت به روسیه هم خواهد رسید.
هدف آمریکا نابودی قدرتهایی است که میتوانند مقابل خواستههای او ایستادگی کنند و از رسیدن به اهداف بازدارند.
ظرفیتهای بازدارنگی در منطقه اکنون در اختیار ایران و روسیه است. این دو کشور تاکنون توانستهاند آمریکا را در منطقه ناکام بگذارند. معادلات در تحولات منطقه به نفع جبهه مقاومت پیش میرود و این اتفاق خوبی است. محور مقاومت با اتفاقاتی که در منطقه افتاده جای پای خود را محکمتر کرده است. اینگونه نیست که تنها طرف مقابل است که یکهتازی میکند.
بحران غرب آسیا برتری نظامی آمریکا را مقابل جمهوری اسلامی ایران، جبهه مقاومت و روسیه را به چالش کشیده است. این چالش برای آمریکاییها نوعی ایجاد انفعال کرده و قدرت تصمیمگیری او را سلب کرده است، به طوری که در شرایط گیجی به سر میبرد به خصوص زمانی که رسماً اعلام شد بمبافکن های روسیه از پایگاه هوایی نوژه در همدان استفاده کردند.
فرودگاه نظامی ایران و بمب افکنهای روسیه، یک معادله ساده را حل کرد و باعث شد تا با انجام عملیات هوایی علیه مواضع تروریستها در سوریه، عمق همکاری دو کشور افزایش یابد و به دشمنان مشترک هم پیام داد در صورت تهدید منافع و امنیت ملی دو کشور، تهران و مسکو در کنار هم میتوانند هم برتری نظامی آمریکا را به چالش بکشند و هم ابتکار عمل را در منطقه در دست بگیرند.