سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

اینستاگردی؛

متنی زیبا در اینستاگرام میلاد کی مرام/ بازیگر مشهور سر دیگ نذری/ پست مهدی پاکدل درباره شادی

به گزارش خبرنگار اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان؛با گسترش فضای مجازی و وجود شبکه های اجتماعی فراوان، این روزها هنرمندان و ورزشکاران برای ارتباط تنگاتنگ با هوادارانشان از جزئیات زندگی خود و یا مسائل روز عکس گرفته و آن را به اشتراک می گذارند. بسته اینستاگردی امروز باشگاه خبرنگاران هم قصد دارد گلچینی از پست های به روز شده هنرمندان و ورزشکاران را در اختیار شما کاربران قرار دهد.

میلاد کی مرام نوشت:
"الینا:چرا نمیزاری آدما چهره خوب تورو ببینن؟
دیمن:چون وقتی آدما خوبی ببینن انتظار خوبی دارن.و من نمیخوام زندگیم رو بر اساس انتظارات آدمای دیگه بنا کنم."



شهرزاد کمال زاده نوشت:
"همين الان دارم شله زرد نذرى درست مى كنم اميدوارم همه شما دوستان عزيزم هر حاجتى كه دارين به خواست خداى مهربون بهش برسين. دوستون دارم و محتاج دعاى شما خوبان هستم. يا حق."



بهنام برزای نوشت:
"سلام به هواداری عزیزم... تبریک میگم خداروشکر این بازی رو هم با موفقیت پشت سر گذاشتیم. بخاطر حمایت های بی وقفه شماست... مصدومیت منم زیاد جدی نیست، به زودی برمیگردم به بازی ها... به امید قهرمانی دوستتون دارم... مرسی که هستید."


علی فتح الله زاده نوشت:
"در اربعین حسینی و در کربلای معلی دعاگویتان هستم...التماس دعا."


مزدک رستمی نوشت:
"‎سلام و سپاس بيكران ... اين صفحه تازه متولد شده را كه قريب يك ماه است به دنياى مجازى قدم نهاده را ، شما با حضور ، توجه و كامنتهاى پر مهرتان ، اعتبار و جلا بخشيديد ! عذر تقصير كه تك تك پاسخگويتان نيستم اما همين كامنتهاى سراسر عشق و انرژى مثبتتان به من و اين صفحه رسيده كه بسى جاى خوشحالى است و افتخار و صد البته اينكه قطعا بار مسوليت بيشترى را بر گرده من نهاده است . اميدوارم خداوند منان همچون گذشته پشتيبانم باشد تا در ادامه مسير بيش از پيش ، سليقه نابتان و نگاه تيزبينتان را اغنا نمايم ... فداى نگاهتان - بهترينها لايقتان!"


مژده لواسانی نوشت:
"تعجبم تو كجا اين حقير ساده كجا؟هميشه گفته ام آقا،تو عزتم دادي...گنبد حضرت خورشيد، زيباترين و با شكوه ترين تصويريست كه هر مجري در تاريخ اجرايش،آرزويش را ميكشد كه مقابلش به شما مردم سلام كند...و من درست مثل سال گذشته،بهت زده و دربندِ يك بغض عجيبم...اينجا تنها نقطه ي اجرا در طول زندگي ام است كه دست و دلم ميلرزد،زبانم بند مي آيد،بغضم ميشكند و حالم دست خودم نيست...ببخشيد اگر شكوهِ اين نقطه،تمام وجودم را ميگيرد و الكنم ميكند.. تقصير من نيست،حتي عشق هم در مقابل نام حسين،دست و پا بسته ايست كه تنها در نام حسين معنا ميگيرد،جناب عشق نه،كه جناب حسين...تكمله: فردا و پس فردا،(شنبه و يكشنبه) هم حوالي ساعت يازده و ربع،تا اذان ظهر به افق تهران، از تنها برنامه ي زنانه ي تلويزيون در كربلا همگام حضرت زينب س و با شما عاشقانش،چله نشين عشق خواهيم بود."


رضا کیانیان نوشت:
"پس از یک آلودگی هولناک هوا، که هر ساله همین روزها گریبان ما را می گیرد ، سلام!. ‎ این آلودگی را هر سال می بینیم و مریض می شویم و می میریم و می گذریم!‎آلودگی و ریزگردهای جنوب را می بینیم که تا غرب کشور و حتی تهران هم می رسد! بیمار می شویم ، می میریم و می گذریم.‎اگر دریاچه های ما خدای ناکرده کاملاً بمیرند! ‎آلودگی و ریزگرد ها سراسر ایران را مى گيرند! نه فقط برای روزها و فصل خاصی، بلکه برای همه روزهای سال و همه ما یعنی یک ملت ، یا می میریم و یا باید برویم.‎ کجا برویم؟مثلاً شمال ، پشت کوه های البرز؟یا ارتفاعات دیگر؟چه اتفاقی می افتد؟ چون آن جا هم ساکنینی دارد، بین ساکنین و مهاجرین جنگ می شود! ‎ستاد احیای دریاچه ارومیه از پیشرفت هایش می گوید؛ درست هم می گوید، ده درصد دریاچه را زنده کرده! دستش درد نکند! اما چرا نمی گوید مسببین این فاجعه چه کسانی ، چه شرکت هایی و یا چه مسئولينى بودند!‎اگر آقای کلانتری جلوی ساخت سه سد بر سر راه #دریاچه_ارومیه را گرفتند! ‎آن سازندگان چه اشخاص و چه شرکت هایی بودند؟‎دلایل دیگر فاجعه چه بودند و مسببين آن ها که بودند؟‎نه فقط عاملان خشکی دریاچه ارومیه ، که همه دریاچه ها! همه تالاب ها و همه منابع آب های زیر زمینی!. ‎این سؤالات را از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی هم دارم! شما هم از نمایندگانتان بپرسید.... ببینیم آیا پاسخگویی هست؟"


 ‎احسان علیخانی نوشت:
"سوره ی غم می رسد ، آیات مریم می رسد عطر سیب و بوی اسپند محرم می رسد دست خود را روی سینه می گذارم با ادبآه دارد مادر ی با قامت خم می رسد میزبان زهرا که باشد من خیالم راحت استچون که الطافش به مهمان ها دمادم می رسد زیر و رو کردن فقط کار حسین بن علی ست در محرم ارمنی هم زیر پرچم می رسد با لباس مشکی اَم از قبر می آیم بُرون یک نخ این پیرهن فردا به دادم می رسد جبرئیل عرش خدا را آب و جارو می کند کاروان کربلا از راه کم کم می رسد."


مهدی پاکدل نوشت:
"در جستجوى شادى، قسمت ششم، پياده روى با نورى.ديشب براى يافتن شادى دست به اقدام عملى زديم و كلى پياده روى كرديم تا بلكه جايى از اين هستى او را بيابيم. نزديك سه ساعت در اطراف رودخانه، اطراف شهر، كنار جاده و جاهايى ديگر جستجو كرديم. اما متاسفانه شادى چيز گرانبهايى است و به همين راحتى كسى به راحتى جايى يا كنارى رهايش نمى كند. در حين اين جستجو كلى خاطره گفتيم، ايده بافتيم، خيالپردازى كرديم و ياد رفقا كرديم كه تقريبا يادمان رفت هدف مان از اين پياده روى طولانى چيست. به هر حال براى پايان دادن به اين پست قطعه اى از كتاب كافكا در ساحل اثر هاروكى موراكامى را برايتان مى نويسم. قشنگه بخونيد كاملشو. «کافکا، بیرون چه میبینی؟» از پنجره ی پشت سرش به بیرون نگاه میکنم. _ «درختها، آسمان و قدری ابر را میبینم. و چند پرنده روی شاخه‌های درخت.» _ «هیچ چیز غیر عادی نیست، درست؟» _ «درست است.» _ «ولی اگر میدانستی فردا صبح دیگر نمیتوانی اینها را ببینی، همه چیز ناگهان در نظرت جلوه میکرد و ارزشمند میشد، نه؟»


انتهای پیام/


تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.