به گزارش
تکیه حسینی باشگاه خبرنگاران جوان؛ اولین شکوفههای عاشورایی در اربعین شکفته شد. اولین جوششهای چشمه جوشان محبت حسینی، که شطّ همیشه جاری زیارت را در طول این قرنها به راه انداخته است، در اربعین پدید آمد. مغناطیس پر جاذبهی حسینی، اول دلها را در اربعین به سوی خود جذب کرد.
رفتن جابربن عبدالله و عطیه به زیارت امام حسین (ع) در روز اربعین، سرآغاز حرکت پربرکتی بود که در طول قرنها تا امروز، پیوسته و پیدرپی این حرکت؛ پرشکوهتر، پرجاذبهتر و پر شورتر است و نام و یاد عاشورا را روز به روز در دنیا زندهتر کرده است.
اربعین؛ آغاز دلربایی حسینی
امسال با تقارن عید نوروز با اربعین حسینی، عید و آغاز سال نو ما، رنگ حسینی گرفت و با نام حسین بن علی (ع) سرور آزادگان جهان و سید شهیدان، رونق یافت. چه آمدن خاندان پیغمبر در روز اربعین به کربلا_ که بعضی روایت کردهاند_ درست باشد یا درست نباشد، ظاهرا در این تردیدی نیست که جابربن عبدالله انصاری که به همراه یکی از بزرگان تابعین_ که نام او را بعضی عطیه گفتهاند، بعضی عطا گفتهاند؛ به هر حال یکی از بزرگان تابعین است که در کوفه ساکن بوده_ این راه را طی کردند و در این روز بر سر مزار شهید کربلا حاضر شدند.
شروع جاذبه مغناطیس حسینی، در روز اربعین است. جابربن عبدالله را از مدینه بلند میکند و به کربلا میکشد. این، همان مغناطیسی است که امروز هم با گذشت قرنهای متمادی، در دل من و شماست. کسانی که معرفت به اهل بیت دارند، عشق و شور به کربلا همیشه در دلشان زنده است. این از آن روز شروع شده است. عشق به تربت حسینی و به مرقد سرور شهیدان؛ سیدالشهدا.
جابربن عبدالله جزو مجاهدین صدر اول است؛ از اصحاب بدر است؟ یعنی قبل از ولادت امام حسین جابربن عبدالله در خدمت پیغمبر بوده و در کنار او جهاد کرده است. کودکی، ولادت و نشو و نمای حسینبنعلی را به چشم خود دیده است. جابربن عبدالله به طور حتم بارها دیده بود که پیغمبر اکرم حسینبنعلی را در آغوش میگرفت، چشمهای او را میبوسید، صورت او را میبوسید، پیغمبر به دست خود در دهان حسینبنعلی غذا میگذاشت و به او آب میداد؛ اینها را به احتمال زیاد جابرعبدالله به چشم خود دیده بود.
جابربن عبدالله به طور حتم از پیغمبر به گوش خودش شنیده باشد که حسن (ع) و حسین(ع) سرور جوانان اهل بهشتند. بعدها هم بعد از پیغمبر موقعیت امام حسین(ع) شخصیت امام حسین (ع) چه در زمان خلفا، چه در زمان امیرالمومنین(ع) چه در مدینه و چه در کوفه اینها همه جلوی چشم جابرعبدالله انصاری است.
حالا جابر شنیده است که حسینبنعلی را به شهادت رساندهاند.
جگر گوشهی پیغمبر را با لب تشنه شهید کردهاند. از مدینه راه افتاده است؛ از کوفه عطیه با او همراه شده است. عطیه روایت میکند که: جابرعبدالله به کنار شط فرات آمد، آنجا غسل کرد. جامهی سفید و تمیز پوشید و بعد با گامهای آهسته، با احترام به سمت قبر امام حسین (ع) روانه شد.
آن روایتی که من دیدم این طور است؛ میگوید: وقتی به قبر رسید، سه مرتبه با صدای بلند گفت:(( الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر)) یعنی وقتی که میبیند که چطور آن جگر گوشهی پیغمبر و زهرا را، دست غارتگر شهوات طغیانگران، این طور با مظلومیت به شهادت رسانده، تکبیر میگوید. بعد میگوید: از کثرت اندوه، جابربن عبدالله روی قبر امام حسین(ع) از حال رفت، غش کرد و افتاد. نمیدانم چه گذشته است، اما در این روایت میگوید وقتی به هوش آمد، شروع کرد با امام حسین(ع) صحبت کردن:
(( السلام علیکم یا آل الله السلام یا صفوة الله))
ای حسین مظلوم! ای حسین شهید!
ما هم امروز در اول این سال نو، از اعماق وجودمان عرض میکنیم: جهاد تو و ایستادگی تو، اسلام را رونق داد و دین پیامبر را جان تازه بخشید. اگر آن شهادت نبود، از دین پیغمبر چیزی باقی نمیماند.
امروز دلهای ما هم مشتاق حسینبنعلی و آن ضریح شش گوشه و آن قبر مطهر است ما هم گرچه دوریم، ولی به یاد حسینبنعلی (ع) و به عشق او سخن میگوییم. ما با خودمان عهد کردهایم و عهد میکنیم که یاد حسین (ع) نام حسین(ع) را هرگز از زندگی خودمان جدا نکنیم. همه ملت ما، همه کشور ما ، همهی شیعیان عالم و بلکه همهی آزادگان در سرتاسر جهان، یک چنین احساسی نسبت به حسینبنعلی دارند.
منبع: برگزیده کتاب «آفتاب در مصاف» صفحه 631-634
برگزیده ای از سخنان رهبر انقلاب
انتهای پیام/