سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

نبود کتاب در مدرسه روستاهای شادگان؛

تدریس معلم فداکار با کتاب کپی شده!

«مهناز احمدیان» معلم کلاس چهارم ابتدایی یکی از روستاهای شهر شادگان است. این خانم معلم برای اینکه دانش‌آموزانش کتاب درسی ندارند، هر روز از روی کتاب برای شاگردانش کپی می‌گیرد!

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ داستان از جایی آغاز می‌شود که دانش‌آموزان مدرسه‌ای روستایی با اینکه دو ماه از سال تحصیلی می‌گذرد، هنوز کتاب درسی ندارند و به همین خاطر خانم معلم آن‌ها هرروز برگه‌های کتاب را برای آن‌ها کپی می‌گیرد تا در این اوضاع بی‌کتابی از درس‌هایشان عقب نمانند. یکی از والدین این بچه‌ها که انگار این وضع او را هم خسته کرده، از برگه و سیاه‌وسفید کتاب درسی فرزندش که روزبه‌روز به دست او می‌رسد، عکس گرفته و در شبکه‌های مجازی منتشر می‌کند؛ عکسی که خیلی زود در کانال‌ها و گروه‌های مختلف  دست‌به‌دست و با واکنش‌های متعددی روبه‌رو می‌شود. «مهناز احمدی» معلم کلاس چهارمی‌های مدرسه حضرت مریم که بعد از انتشار این عکس، با واکنش‌های مثبت و منفی زیادی مواجه شده، از اصل داستان این کتاب‌ها می‌گوید.

بچه‌های ما کتاب ندارند

«مهناز احمدیان» معلم ۴۰ ساله مدرسه ابتدایی شهر شادگان است و حدود ۱۰ سالی می‌شود که معلمی می‌کند؛ اما امسال سخت‌ترین سال تدریس این معلم است. خودش از ماجرای این مشکل می‌گوید: «متأسفانه امسال سامانه ثبت‌نام برای کتاب‌های درسی، اینترنتی شده بود. مدیر مدرسه اردیبهشت‌ماه از طریق اینترنتی ثبت‌نام کرده و پول را برای سامانه واریز کردند؛ حتی برای برخی از بچه‌هایی که توانایی نداشتند، از جیب خودشان پول واریز کردند؛ اما شهریورماه موقع تحویل کتاب‌ها، تعداد کتاب‌ها بسیار کمتر از آمار بود. یعنی از کلاس ۳۶نفره من تقریباً فقط ۱۰ نفر کتاب دارند. مدیر مدرسه بارها پیگیر این قضیه شدند و بارها به آموزش‌وپرورش مراجعه کردند تا اینکه چند روز پیش به ما گفتند معلوم نیست پول کتاب‌ها کجا رفته و شما باید دوباره کتاب‌ها را به‌صورت آزاد خریداری کنید. این در حالی است که ما قبلاً پول تمام کتاب‌ها را پرداخت کرده بودیم.»


وقتی دستگاه کپی هم خراب می‌شود!

خانم احمدیان در یکی از روستاهای شادگان استان خوزستان معلم است و به قول خودش همیشه دوست داشته در روستاها معلمی کند و حالا برای اینکه شاگردانش از درس‌هایشان عقب نمانند، مجبور شده روزانه کتاب را برای آن‌ها کپی کند. «وقتی دیدم بچه‌ها کتاب ندارند، مجبور شدم هرروز از روی کتاب بچه‌هایی که کتاب دارند، برای بقیه کپی بگیرم. دیروز هم دستگاه کپی خراب شد و مجبور شدیم خودمان یا بچه‌ها از روی کتاب بنویسند و معلوم هم نیست چه زمانی کتاب به بچه‌ها برسد. چند روز پیش یکی از والدین بچه‌ها از برگه‌های فتوکپی فرزندش عکس می‌گیرد و در تلگرام می‌گذارد. موقعی که این پیام پخش می‌شود، کولاک می‌شود! در این چند روز هم بعضی مسئولین مرا توبیخ می‌کردند، برخی تشویق. بعضی به من انتقاد می‌کردند که چرا این عکس را در تلگرام گذاشته‌ام؟ خب من اگر می‌خواستم این کار را بکنم زودتر این کار را می‌کردم؛ نه الان بعد از دو ماه از شروع سال تحصیلی!» خانم احمدیان از جان برای بچه‌های مدرسه مایه می‌گذارد. از گل‌کاری مدرسه برای درس علوم تا رفتن به مدرسه با پایی که به قول خودش لنگان است و خرج درمان آن را ندارد. خانم معلم انتظار قدردانی ندارد؛ اما حق دانش‌آموزان خود می‌داند که کتاب‌های درسی‌شان نه کپی و نه دست‌نویس که مثل بقیه بچه‌ها باشد.


منبع: مهر

انتهای پیام/
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.