به گزارش
گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از
کرمان، امروز با خبری ناگوار همه کرمان از خواب برخاست، تا قبل از این صبح های زود کرمانیها گاهی برای تعبیرخواب تلفنی یا حضوری راهی کتابفروشی کوچک کیمیا می شدند جایی که هم آرامش روح بود وهم مردی بود تا سنگ صبور روح های ناآرام که در زندگی در تحیر مانده ومحتاج استخاره ویا تعبیرخواب بد دوشین خود بودند ، شود.
خیلی از کرمانی ها نامی از پدربزرگوار شهید علی کیمیایی نمی دانستند وتنها با بردن نام کیمیا وی را می شناختند، نامی که به سبب همین تعبیرخواب کردن وی توسط روحانیون کرمان به وی داده شده بود.
وی مردی به غایت متدین ونورانی بود وروزگار خود را از کتابفروشی خود در خیابان شریعتی نبش قدمگاه کرمان به دست می آورد و روزانه در کنار کار خود میزبان گرفتاران زیادی که نیاز به تعبیرخواب برای رهایی از آشفتگی ویا استخاره ونصیحتی داشتند ، بود.
مهربانی ونورانیت چهره وی پشت میزپیشخوان کتابفروشی جالبش جایی که از کتابهای قدیمی تا دفترچه ومداد وپاک کن ولوازم التحریر مدرسه ای ها را در خود داشت و به عبارتی مشتری روزانه وی از همه قشری بودند.
حالا این پیرمرد نورانی به فرزند شهیدش پیوسته وحسرتی بردل کرمانیها گذاشت.
حسرت ندیدن مردی که مهربانی ولبخندش وقتی خواب آشفته ات را برایش تعریف می کردی آرامت می کرد ویا وقتی برای استخاره می رفتی با چنان محبتی نام ونشانت را می پرسید که یادت می رفت برای چه کاری جهت استخاره آمده ای.
اما یکی از ویژگی های این پدر بزرگوار شهید کیمیایی منطبق بودن گفته وصحبت هایش با مبانی اسلام بود وهمیشه نیز به مشتریان خود توصیه می کرد تنها در جایی که به بن بست رسیده و در تحیر هستند راه استخاره را برگزینند ویا در تعبیرخوابها اغلب افراد را توصیه به رعایت حق دیگران ورد تصدق و سپس تعریف خواب می کرد.
تمام استان کرمان وحتی گاهی استان های همجوار این پدر شهید را شناخته و از او خاطرات خوبی دارند خاطراتی که در همان کتابفروشی کوچک قدمگاه کرمان اتفاق افتاد.
روحش شاد ویادش گرامی باد