سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

برگزاری جشنواره ملی اسباب بازی برای کدام تولید داخلی؟

دبیر شورای نظارت بر اسباب بازی معتقد است: «ماصنعت اسباب بازی نداریم.» اظهارنظری که گشت و گذار در نمایشگاه ملی اسباب‌بازی تا حدود زیادی‌ آن را تایید می‌کند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ دومین جشنواره‌ ملی اسباب‌بازی کشور از ۱۸ تا ۲۲ مرداد با بیش از ۶۰ غرفه از محصولات داخلی سرگرمی و اسباب‌بازی در سالن مرکز آفرینش‌های فرهنگی و هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برپا بود و کودکان از گوشه گوشه تهران می‌توانستند به این نمایشگاه بیایند و بازی کنند و اسباب بازی بخرند.
 
دو روز آخر نمایشگاه هم با تعطیلات آخر حفته همزمان شده بود و انتظار می‌رفت تعداد بیشتری از علاقه‌مندان به کانون پرورش فکری بیایند و برای بچه‌هاشان اسباب بازی بخرند اما به باور شرکت‌کنندگان در این نمایشگاه، آن‌گونه که انتظار می‌رفت از دومین جشنواره ملی اسباب بازی استقبال نشده بود چراکه تبلیغات شهری و رسانه‌ای اندک بود و برگزارکنندگان خیلی دیر به این فکر افتاده بودند که برپایی نمایشگاه تنها این نیست که که فضایی را به چند تولیدکننده اسباب بازی اختصاص بدهند و دیگر به تبلیغات و جذب اسپانسر فکر نکنند.
 
دومین جشنواره ملی اسباب بازی به همت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد؛ نمایندگان صندوق کارآفرینی امید و همچنین جایزه کالای فرهنگی که از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد برگزار می‌شود هم در این جشنواره حضور داشتند اما اسپانسر آن نبودند. تنها به این منظور به جشنواره اسباب بازی آمده‌ بودند تا تولیدکنندگان برتر را شناسایی و از آنها حمایت کنند. البته اگر حمایت درخوری در کار باشد.
 
 
 
در گوشه‌ای از نمایشگاه، غرفه‌ای که به «حوض نقاشی» اختصاص داده شده بود با عروسک‌های پارچه‌ای و دست ساز «امید» و «آرزو» خودنمایی می‌کرد. عروسک‌هایی که با عواید حاصل از فروش‌شان، آرزوی کودکان زابلی برآورده می‌شد. بعضی بچه‌های با استعداد و محروم زابلی عروسک می‌خواهند و بعضی دوچرخه و تبلت.
 
نمایشگاه از ضعف اطلاع‌رسانی رنج می‌برد
 
تولیدکنندگان دیگر هم به نمایشگاه آمده و محصولات خود را ارائه کرده‌ بودند. بازی‌های فکری و جورچین و توپ‌های رنگی در گوشه و کنار به چشم می‌خورد. اوریگامی هم  بود. همان که «هنر کاغذ و تا» هم نامیده می‌شود.
 
«اوریمان» یکی از غرفه‌های دومین جشنواره ملی اسباب بازی  بود. مدیر این غرفه در گفتگو با خبرنگار مهر به پیشینه هنر کاغذ و تا اشاره و بیان کرد: اوریگامی در اصل برای ژاپنی‌هاست، ما ایرانی‌ها نیز چند سالی است که به «کاغذ و تا» علاقه نشان داده‌ایم. این هنر یا این بازی موجب بالا رفتن میزان تمرکز و دقت افراد می‌شود.
 
او در پاسخ به اینکه کانون پرورش فکری با انتشار مجموعه‌های آموزشی در این زمینه چه نقشی را در شناساندن اوریگامی ایفا کرده است، گفت: چند سال پیش این مرکز به انتشار کتاب‌هایی در زمینه اوریگامی پرداخت، حتی نمونه‌هایی را در اختیار علاقه مندان قرار داد و کلاس‌هایی نیز در کانون پرورش فکری برگزار شد اما آنچنان که باید و شاید در جذب مخاطب و شناساندن این هنر موفق نبود.
 
مدیر غرفه «اوریمان» به فعالیت‌های این موسسه اشاره کرد وافزود: ما کتاب‌هایی را در زمینه آموزش اوریگامی منتشر کرده‌ایم. همچنین نمونه‌های مختلفی را برای بازی تولید کرده و در اختیار مخاطبان خود قرار داده‌ایم. از همه اینها که بگذریم از سال ۱۳۸۷ تاکنون در نمایشگاه‌های مختلف شرکت و دوره‌های آموزشی را در خانه ریاضیات و دانشگاه خواجه نصیر برگزار کرده‌ایم. همه تلاش ما این است که هنر اوریگامی را جا بیندازیم اما هنوز جای کار بسیاری در این زمینه وجود دارد.
 
 
 
او در پاسخ به اینکه مخاطب محصولات موسسه اوریمان چه کسانی هستند، گفت: مخاطبان ما بچه‌های ۵ سال به بالا هستند، البته حتی کودکان ۳ ساله هم می‌توانند با کمک پدر و مادر و خواهر و برادر بزرگتر خود با بازی یا هنر کاغذ و تا آشنا شوند. هیچ محدودیت سنی در ارتباط با اوریگامی وجود ندارد و این بازی باعث تمرکز بیشتر و تقویت حافظه افراد می‌شود.
 
مدیر غرفه «اوریمان» همچنین به ضعف اطلاع رسانی و نبود تبلیغات کافی در زمینه جشنواره اسباب بازی اشاره و بیان کرد: برگزارکنندگان شتاب‌زده رفتار کرده‌ و به تبلیغات کافی نپرداخته‌اند. در سطح شهر یک بنر یا بیلبورد نصب نشده که مردم در جریان برگزاری این نمایشگاه و زمان و مکانش قرار بگیرند.
 
کودکان بیمار هم حق دارند بازی کنند
 
اگر پله‌های سالن حجاب را پایین می رفتی به سالنی می‌رسیدی که در آن انواع اسباب بازی‌های چینی به فروش  می‌رسید. سالنی که از بخش اسباب بازی‌های ایرانی، پرطرفدارتر بود و می‌توانستی انواع ماشین و موتور و عروسک و تفنگ آب‌پاش را در آن بیابی. در گوشه‌ای از این سالن، غرفه‌ای بود با انبوهی از اسباب بازی‌های نو و کهنه که از گوشه گوشه تهران آورده شده بود تا در اختیار بچه‌های بیماری قرار بگیرد که به هر دلیل راهی بیمارستان می‌شوند و دلشان می‌خواهد بازی کنند و درد خود را هر چند برای مدت زمانی کوتاه از یاد ببرند.
 
هم‌زمان با دومین جشنواره‌ ملی اسباب‌بازی، فراخوان اهدای اسباب‌بازی و وسایل سرگرمی برای تجهیز و راه‌اندازی اتاق‌های بازی در بیمارستان‌های کودکان منتشر شد. این طرح با همکاری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و «گروه سلامت و هنر» برای دومین دوره از ۱۸ تا ۲۲ مردادماه به اجرا درآمد.
 
بر اساس فراخوان اعلام شده، مردم علاقه‌مند و خیران می‌توانستند اسباب‌بازی‌های اهدایی خود را به غرفه‌ ویژه‌ این طرح مستقر در بخش نمایشگاهی دومین جشنواره‌ ملی اسباب‌بازی در مرکز آفرینش‌های فرهنگی و هنری کانون در خیابان حجاب تهران تحویل دهند.
 
طرح نیکوکارانه‌ «باز هم بازی» سال گذشته و از دور اول جشنواره‌ اسباب‌بازی آغاز شد و استقبال از آن به حدی بود که تا مدت‌ها بعد از پایان جشنواره نیز کالاهای اهدایی مردم به مرکز آفرینش‌های کانون تحویل می‌شد.
 
 
 
دومین جشنواره‌ ملی اسباب‌بازی از ۱۸ تا ۲۲ مرداد در مرکز آفرینش‌های فرهنگی و هنری کانون به اجرا درآمد و آن گونه که بهاره جهاندوست، مسئول غرفه «باز هم بازی» می‌گفت: تنها شش تولیدکننده و فرشنده اسباب بازی در این طرح شرکت کرده و تفنگ و عروسک و ماشین و توپ در اختیار مجریان این برنامه قرار داده‌اند.
 
به گفته او، مجریان طرح «باز هم بازی» ۱۵ بیمارستان را در تهران و چند بیمارستان دیگر را در شهرستان‌ها شناسایی کرده‌اند تا اسباب بازی‌ها را بر حسب نیاز هر بیمارستان دسته‌بندی و ارسال کنند؛ شاید که بچه ها دوران بیماری خود را راحت تر پشت سر بگذارند چراکه آنها هم حق بازی و شادی دارند.
 
ما صنعت اسباب بازی نداریم
 
اما همه چیز به بازی فکری و لگو و توپ و ماشین و موتور و عروسک محدود نمی‌شد. بچه‌هایی که با پدر و مادرها یا مربیان خود به کانون پرورش فکری و مرکز آفرینش‌های هنری می‌آمدند می‌توانستند به تیمچه بروند و با بازی‌های سنتی ایرانی چون «یه قل دو قل، وسطی، طناب کشی، لی‌لی و...» آشنا شوند.
 
ای کاش تبلیغات بیشتر و بهتری در سطح شهر و در رسانه‌ها و شبکه‌های مجازی وجود داشت. ای کاش شبکه‌های مختلف تلویزیونی مخاطبان خود را در جریان برگزاری این نمایشگاه می‌گذاشتند. ای کاش اسباب‌بازی های ایرانی جذاب‌تر بود. و هزاران ای کاش دیگر که بعید به نظر می‌رسد کمرنگ و کمرنگ‌تر شود چراکه صنعت اسباب بازی در کشور ما معنی و مفهوم ندارد و ای کاش به جای آب در هاون کوبیدن، زمان و انرژی خود را صرف ساخت عروسک‌های محلی و معرفی جذابیت‌های آن می کردیم.
 
گفتگو با محمدحسین فرجو، دبیر شورای نظارت بر اسباب‌بازی‌ها را به خاطر می‌آوری. او پیش از این و در گفتگو با خبرنگار مهر گفته بود که ما صنعت اسباب‌بازی نداریم و نمی‌توانیم اسباب‌بازی‌های پیچیده‌ای تولید کنیم. برای مثال شرکت‌های خارجی، ۲۵۰ چشم تولید می‌کنند؛ از چشم‌های رنگی برای عروسک‌های دختر و پسر گرفته تا چشم ببر و گرگ و پلنگ اما ما این امکان و تنوع تولید را نداریم و در این صنعت، تازه‌کار و بسیار کم تجربه‌ایم.
 
 
 
دبیر شورای نطارت بر اسباب بازی گفته بود: واردات اسباب‌بازی از مهرماه سال ۸۱ آغاز شد چون شورای نظارت بر اسباب‌بازی‌ها معتقد بود در دنیا، وسایل خوبی ساخته می‌شود که بچه‌های ما باید از آن استفاده کنند اما طبیعتا باید یک سیستم نظارتی وجود داشت و اسباب‌بازی‌های وارداتی را کنترل می‌کرد. یادم هست در آن زمان، سهم اندکی از این بازی‌ها به بازی‌های فکری و آموزشی و کمک آموزشی اختصاص داشت اما رفته رفته میزان ورود این بازی‌ها بیشتر شد و خانواده‌ها دریافتند که کودکان می‌توانند با بازی بیاموزند. حالا بیش از ۱۵ درصد اسباب بازی‌های وارداتی، بازی‌های خلاقانه و آموزشی است.
 
جشنواره ملی اسباب‌بازی‌ حالا دومین دوره برگزاری را هم پشت سرگذاشته و کارنامه مشخصی برای داوری و آسیب‌شناسی دارد؛ آیا این رویداد می‌تواند در ادامه حیات خود نقطه آغازی برای احیای «صنعت ملی اسباب‌بازی» هم باشد؟
 
منبع: مهر
 
انتهای پیام/
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.