سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

گریه‌های جواد خیابانی در «خندوانه»/ هیچ‌وقت آدم نفروخته‌ام! + فیلم

جواد خیابانی شب گذشته در «خندوانه» با بغض گفت: مردم می‌دانند من مشکلات زیادی در زندگی‌ام دارم.

به گزارش خبرنگار حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ دقایقی بعد از شروع این قسمت از «خندوانه»، جواد خیابانی در استودیو حاضر شد.

وی ابتدا پس از سلام و علیک با حاضران، در پاسخ به سوال جوان با بغض گفت: خوب هستم و امیدوارم بهتر شوم؛ چون مردم می‌دانند من مشکلات زیادی در زندگی‌ام دارم.

خیابانی در ادامه از کودکی و علاقه شدیدش به ورزش تعریف کرد و اظهار داشت: این علاقه و پیش‌روی‌ام در ورزش منجر شد تا آرام آرام اسم و شکل من با ورزش عجین شود. قرار بود جور دیگری در عرصه ورزش نوکری مردم را بکنم اما الان به شکل دیگری در حال خدمتم.

پس از این‌، صحبت از بازی معروف ایران و استرالیا شد. خیابانی در این بخش، صحنه گل ماندگار خداداد عزیزی را مجددا اجرا کرد.

خیابانی در بخش دیگر، حضورش در پنج هزار برنامه تلویزیونی را یادآور شد و گفت: به نفس‌های دخترم قسم که «خندوانه» یکی از منظم‌ترین برنامه‌هایی بوده که در این سال‌ها در آن شرکت داشته‌ام.
 
در ادامه «جناب‌خان» هم به جمع اضافه شد و شعرهایی را برای خیابانی خواند. جناب خان به بهانه آفتاب‌گیر مقوایی که به خیابانی تقدیم کرد، وی را به دوران فعالیتش در استادیوم‌ها برد.

خیابانی هم عنوان کرد: حدودا از دهه 60 به بعد بود که من تخمه، ساندویچ و خیلی از این موارد را در ورزشگاه می فروختم اما هیچ وقت آدم نفروختم!

خیابانی راجع به طول عمر کاری‌اش در قسمتی دیگر از این گفتگو اظهار داشت: تا وقتی صدا هست، گزارش های من هم وجود دارد که این هم بستگی به خواست مردم دارد.

بعد از تعریف همکاری با عادل فردوسی‌پور و اعلام برگزاری یک سال آموزش رایگان گزارشگری برای کودکان داوطلب، خیابانی استودیو را ترک کرد.

لازم به ذکر است که ما بین این گپ و گفت، رضا شفیعی جم لنگ لنگان آمد و از آمپول سه شاخه‌ای که زده بود، تعریف کرد.

در آخر سوت پایان برنامه پس از حضور بایرام به شکل «سیاه سوخته» به صدا درآمد. این گریم خاص به علت آتش زدن عمدی مغازه‌اش برای دریافت پول از بیمه بود!


گزارش از فاطمه شهدوست


انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۴:۰۷ ۲۰ مرداد ۱۳۹۵
من تخمه، ساندویچ در ورزشگاه می فروختم اما هیچ وقت آدم نفروختم!!!!!!!
ایول به قلب رئوف و دل بی شیله پیله خیابانی عزیز......