به گزارش خبرنگار
سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، پس از پایان جنگ دوم جهانی، دولتهای اروپایی به منظور ترمیم شرایط اقتصادی و نیز احیای مرز و بوم ویران شده خود، استقبال چشمگیری از ورود مهاجران به سرزمینشان نشان دادند. اما در دهههای اخیر پس از سرازیر شدن سیل مهاجران و
به وجود آمدن اپیدمی مهاجرت آن هم با روشهای غیرقانونی از قاره آسیا و آفریقا، کشورهای اروپایی را مجبور به اتخاذ سیاستهای سختگیرانه نمود.
در این میان سران اروپایی با اعمال قوانین دست و پا گیر تر، با گذشت زمان ابعاد انسانی و اقتصادی این پدیده کمرنگتر شده و اهداف سیاسی آن در اولویت قرار گرفت.
آنچه که در این میان حائز اهمیت است؛ افزایش بیرویه مهاجرت به قاره سبز به ویژه کشورهایی مثل آلمان، لهستان، فرانسه، ترکیه و یونان و ... ناشی از رشد و توسعه اقتصادی این قاره و نیز بحران ناامنی، بیکاری و عقبماندگی اقتصادی در کشورهای در حال توسعه است. روند رو به رشد مهاجرت میتواند کشورهای مقصد را با چالشهای فرهنگی، اقتصادی، امنیتی، سیاسی و مهمتر از همه گششت هویتی روبرو کند. معضلی که امروز غرب با آن دست و پنجه نرم میکند شاید چیزی است که خود مولود اصلی آن بوده است.
اشاعه و گسترش جنگهای همهگیر در منطقه خاورمیانه - آسیای میانه و آفریقا، یکی از مهم ترین پیامدهای ظهور مهاجرت است . مهاجرتی که امروز با دامنه جنگ در کشورهایی مثل سوریه، عراق، مصر، لیبی و... یک مدل جدیدی از کوچ اجباری شهروندان یک کشور را به وجود آورده است و آن واژه نامیمونی است به نام هجوم آوارگان به مرزهای کشورهای غربی.
امروز بحران مهاجرپذیری برای دولتهای اروپایی بزرگتر از آن چیزی است که قابل تصور باشد. به ویژه پس از حوادث 11 سپتامبر و ناامن شدن کشوری مثل ایالات متحده مهاجران تصمیم گرفتند تا کشورهای خود را به مقصد اروپای غربی تغییر دهند که این خود موج دیگری از بحران را برای اروپا به ارمغان آورد.
کوتاهی پاریس در مواجهه با پناهجویان
بسیاری از سازمان های مدافع حقوق بشر فرانسه را متهم کردند که پس از مخالفت با ساز و کار تقسیم پناهجویان در اروپا دروازه های خود را به روی آنان بسته است.
سازمانهای مزبور گفتند که؛ دولت فرانسه ضمن عدول از آنچه وعده داده بود، صدها خانواده پناهجو را در خیابان ها و میادین شهرهای این کشور بدون سرپناه یا خدمات رسانی رها کرده و به همین دلیل پناهجویان ساکن اردوگاه های فرانسه به ویژه اردوگاه "کالیه" با شرایط دشواری مواجهند.
روزنامه گاردین، چاپ لندن، گزارشی در امور پناهجویان، با عنوان "طرح مسئولین اتحادیه اروپا برای اسکان مجدد پناهجویان" منتشر کرد. در این گزارش آمده است: کارشناسان اتحادیه اروپا، کار بررسی و تجدید نظر در قانون یا نظام یکپارچه اسکان مجدد پناهجویان را به پایان رسانده اند.
به نوشته این نشریه، کارشناسان و تحلیلگران در تفسیر این "نظام جدید" به دو دسته تقسیم شده اند؛ عده ای این نظام جدید را راه حل اتحادیه اروپا برای برخورد با بحران پناهجویان در اروپا می دانند. این عده معتقدند: بهترین ویژگی این "نظام جدید"، تأمین برابری بین تمام پناهجویان است به طوری که یک معیار مشخص و مشابه برای تعامل با تمام آنها در هر نقطه ای از اتحادیه اروپا که باشند وضع می شود و به این ترتیب همه آنها مشمول برخورد عادلانه می شوند.
اما گروه دیگر با انتقاد از این نظام، آن را عامل تضییع حقوق اولیه پناهجویان در تمام منشورهای بین المللی و حتی "خیانت به این حقوق" می دانند. در ادامه این گزارش آمده است: این نظام، فرصت اسکان هزاران پناهجو را فراهم کرده و آنها را به طور قانونی بین کشورهای عضو اتحادیه اروپا تقسیم می کند.
منتقدان این طرح، بر این عقیده اند که نظام جدید در اصل به دنبال کاهش تعداد پناهجویانی است که با توجه به شرایط حاکم بر خاورمیانه، اجازه ورود به اروپا را یافته اند. طبق "نظام جدید"، اتحادیه اروپا فقط درخواست مهاجران غیر قانونی از خارج از اتحادیه اروپا را می پذیرد و نه پناهجویانی که در حال حاضر در داخل اردوگاه های پناه جویان در اروپا به سر می برند. همچنین با درخواست کشورهایی که مهاجران غیرقانونی برگشت داده شده از اروپا را می پذیرند، موافقت می کند.
در پایان گزارش نشریه گاردین خاطرنشان شده است که "نظام جدید" به کشورهای اروپایی اجازه می دهد عملا مهاجران موجود در این قاره را بیرون کنند.
نظربه افزایش روز افزون مهاجرت و نیز ایجاد قید وبندها پیش روی اتباع بیگانه؛ انتظار می رود به مثابه ماه های اخیر، سیمهای خار دار همچنان میزبان مهاجرانی باشد که پشت مرزهای کشورهای اروپایی به دنبال منزلگاهی امن آواره شده اند.
"نوذر شفیعی" استاد دانشگاه، کارشناس مسائل سیاسی؛ پیرامون موضوع مهاجرت و معضلات آن، در گفتوگو با خبرنگار سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان اظهار داشت:
مهاجرت بنا به دلایل مختلفی اتفاق میافتد. مسائلی مثل فقر، فضای سیاسی نامناسب جنگ و ... میتوان چندگونه موضوع مهاجرت را مورد نقد قرار داد:
1) ریشه مهاجرت بررسی و حل شود. چنانچه علتی برای مهاجرت وجود دارد، مانند جنگ تلاش گردد که این جنگ پایان یابد.
2) بعد انسانی مهاجرت که جز مسائل بشر دوستانه و مربوط به اخلاق بینالمللی است. اگر فردی بنا به دلایل موجه مثل فقر و گرسنگی به سایر کشورها کوچ کند، کشور میزبان باید پذیرای آن باشد. البته باید افراد بپذیرند؛ مهاجرت یک پدیده موقتی است و نه دائم. لذا به محض اینکه زمینه برای بازگشت به وطن فراهم شود باید نسبت بدان اقدام کند.
وی تصریح کرد: از طرفی کشورهای میزبان، برای عدم پذیرش اتباع سایر کشورها دلایلی دارند که رفتار آنها را به نوعی توجیه میکند. مشخصا پدیده مهاجرت میتواند موجبات گسست جمعیتی را فراهم آورد، همبستگی اجتماعی، هویت واحد ملی را تحت تأثیر قرار دهد. گاهی اوقات پدیده مذکور، بروز رفتارهای ناهنجار را در کشور مقصد بوجود می آورد.
آنچه که امروز درکشوری مثل فرانسه اتفاق میافتد (حوادث تروریستی) محصول یک مهاجرت است. متأسفانه برخی از ناهنجاریها که در کشور ما هم رخ میدهد به خاطر همین موضوع است. از اینرو مجموع این عوامل نگرانیهایی را برای کشورهای پذیرنده به وجود میآورد.
این کارشناس مسایل سیاسی در ادامه گفت: اغلب کسانی که به فرانسه مهاجرت داشتهاند، بیشتر از مستعمارات این دولت بودهاند. یعنی افرادی که در یک زمانی تحت استثمار واقع شدهاند، طبیعتا حق دارند به کشوری بروند که زمانی از پول و سرمایه آنها نهایت سود و استفاده را برده است.
ولی در بحث جنگها این نکته مهم است که؛ اگر یک کشوری در وقوع یک جنگ در سرزمین دیگر دخالت دارد باید پیامدهای آن را هم بپذیرد. به عبارت دیگر به همان میزان که هزینه جنگ را تأمین میکند باید هزینه آوارگی مردم آن کشور را نیز به دوش بکشد. در مجموع در مورد این گونه پدیدهها نسخه واحدی وجود ندارد.
اما آنچه که مسلم است بعضی از رخدادها جنبه جهانی پیدا کرده است. تروریست، مواد مخدر، فقر و توسعه نیافتگی، مهاجرت پدیدههایی است که در مقابل آنها تمامی کشورها موظف به حل و فصل این مسائل میباشند چنانچه برخی از این موضوعات قابل پیشگیری است .
شفیعی در پایان خاطر نشان کرد: اگر در کشوری مثل سوریه جنگ تمام شود طبیعتا هیچ سوری تمایل ندارد در یک سرزمین دیگری و در شرایط غربت زندگی کند. معتقدم جامعه جهانی اعم از سازمانهای بینالمللی، دولتها، سازمانهای غیردولتی بینالمللی موظف به جلوگیری از وقوع اینگونه بحرانها هستند.
یک پناهنده تحت چارچوب دکترین مسئولیت و حمایت دولت مذکور، مسئول است از مهاجران حفاظت کند. از این جهت، هم نظریههای هنجاری روابط بینالملل روی اخلاق تأکید دارد و هم نظریات حقوق بشر دوستانه، دولتها را موظف میکند تحت هر شرایطی از انسانها حمایت کنند.
گزارش از محمدرضاشجاعیان
انتهای پیام/