به گزارش خبرنگار کلینیک گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران؛ بسیاری از صاحبنظران از عشق به عنوان احساسی جادویی و اسرارآمیز یاد میکنند. رابطه عاشقانه تمام ابعاد روحی و فیزیکی انسان را درگیر میکند؛ مخصوصاً زمانی که این رابطه با شکست قرین شود. درست در همان زمان است که فرد عاشقپیشه با فشار روحی بسیاری مواجه میشود.
محققان طی مطالعات بسیاری دریافتند شکست عشقی ممکن است مسائل جدی مثل ایست قلبی را درپی داشته باشد. از جمله علائم بروز این اتفاق تلخ میتوان به بیخوابی، کاهش اشتها، افسردگی، بیانگیزگی و حتی تصمیم به خودکشی اشاره کرد. با این حال، روانشناسان معتقدند با رعایت نکاتی میتوان بر مشکلات ناشی از شکست عشقی فایق آمد.
حال، شاید از خود بپرسید آیا راهحلی برای فراموش کردن فرد مورد نظر وجود دارد؟ خبر خوش این است که با اقداماتی میتوان تجربه تلخ شکست عشقی را با موفقیت پشت سر گذاشت.
فراموش نکنید شکست در رابطه عاشقانه جدا از درد روحی و فیزیکی که به فرد تحمیل میکند، میتواند زندگی بهتری را پیش روی او قرار دهد.
بسیاری از افراد بدون کوچکترین زحمتی اقدام به انتخاب شریک عشقی میکنند. قطع رابطه با شریک عشقی در چنین مواردی ممکن است فرصتهای بهتری را برای فرد به ارمغان آورد.
در ادامه راهحلهای پیشنهادی از سوی روانشناسان به منظور بهبودی از شکست عشقی معرفی شدهاند.
1.به واقعی بودن عشق و احساستان واقف باشید.
درست است که رابطه ادامه پیدا نکرده است. اما این دلیل قانعکنندهای برای غیر واقعی و کاذب انگاشتن این احساس نیست. به یاد داشته باشید زندگی ادامه دارد و شما میتوانید رابطهای دیگر را آغاز کنید.
2.این موضوع را بپذیرید که عشق و توانایی عاشق شدن، خود یک استعداد است.
عشق حتی اگر به درد و رنج ختم شود، کماکان موهبتی است که خدا به ما بخشیده است. با نگریستن به عشق و حتی شکست عشقی از چنین زاویهای، زمینه رشد روحی برای افراد فراهم میشود.
3.این را قبول داشته باشید که افراد برای دلیلی وارد زندگیمان میشوند.
یک روانشناس میگوید: زندگی فرصتی است که تمام تجارب لازم را به منظور رشد و تحول ذهن و تعالی درونمان به ما میبخشد.
پس دلیلی ندارد از خاتمه رابطه عاشقانه به عنوان یک شکست یا اشتباه یاد کنیم.
4.در زمان حال به سر ببرید.
تجدید خاطرات یا فکر کردن به تصمیماتی که در مورد خاتمه رابطه گرفتهاید، کار چندان معقولی به نظر نمیرسد.
نگران آینده نباشید و با خود نگویید: «آیا طرف با شخص دیگری آشنا شده یا آیا طرف با آن شخص احساس بهتری دارد؟»
این افکار را از ذهنتان خارج کنید. میتوانید از تکنیکهای تقویت و آرامش ذهن مثل تنفس عمیق و مدیتیشن استفاده کنید.
5.احساسات منفی مثل خشم، تنفر و انتقامجویی را کنار بگذارید.
این احساسات بیش از آنکه به شما آرامش دهند، آثار منفی در شما باقی میگذارند. خشم در واقع ناراحتی و افسردگی را تشدید میکند و انگیزه لازم برای حرکت به سمت جلو را از شما میگیرد. بد نیست در این خصوص به جمله نافذ نلسون ماندلا اشاره کنیم: «تقویت حس دلخوری هنگام اتفاقات تلخ مثل آن است که سم بنوشیم و در عین حال امیدوار باشیم بر دشمنان غلبه کنیم»
بهتر است به جای اندیشیدن به انتقام با خود بگوییم: «او را میبخشم و آرامش را به خود باز میگردانم».
6.از وابستگی پیشی بگیرید.
مدام در مورد رابطه از دست رفته گله نکنید و در گذشته به سر نبرید. مارک توین میگوید:«زمانی که جزو اولویتهای یک فرد نیستید، دلیلی ندارد او را در اولویتهای خود قرار دهید».
برای خودتان احترام قائل شوید و انرژی خود را صرف کسانی کنید که لایقتان هستند.
7.از دیگران کمک بگیرید.
با دوستان صمیمی یا اعضای خانواده صحبت کنید و به آنان بگویید که به کمک عاطفیشان نیازمندید. اگر احساس کردید آنقدر افسرده شدهاید که ممکن است به خودکشی روی بیاورید، حتماً به کلینیک مراجعه کنید.
8.بدانید شما فرد دوستداشتنی هستید.
اینکه رها شدهاید، دلیل قانعکنندهای برای آن نیست که ویژگیهای فردی و قابلیتهای خود را دست کم بگیرید. گاهی افراد لیاقت آن را ندارند که به ما آنطور که باید عشق بورزند. بنابراین مشکل از آنان است نه ما.
9.علاقه به خود را تمرین کنید.
با رفتارهای نامطلوبی که خودآزاری محسوب میشوند، آشنا شوید و از آنها دوری کنید. جملهای معروف از بودا وجود دارد که میگوید:»خودتان را به اندازه هر فردی در این عالم دوست بدارید. لیاقت عشق و محبت خود را داشته باشید».
درگیر امور عادی زندگی شوید، به اندازه کافی استراحت کنید و از تغذیه صحیح و ورزش غافل نشوید. خود را گوشهگیر نکنید؛ این کار با شدت بیشتری شما را در فوج افسردگی فرو میبرد.
10.قبول داشته باشید که این حالت روحی گذرا و موقتی است.
همواره به یاد داشته باشید که زمان به طور اعجابانگیزی مشکلتان را حل میکند؛ حتی اگر تصور اینکه دوباره بتوانید به کسی عشق بورزید، محال به نظر برسد.
زمان به شما ثابت خواهد کرد که انسان از انعطاف روحی بالایی برخوردار است.
در پایان بد نیست به جملهای جالب از "نیکلاس اسپارکس"، نویسنده آمریکایی اشاره کنیم که اینگونه بیان کرده است: «احساسی که میتواند قلب شما را بشکند، قابلیت ترمیم و بهبود آن را نیز دارد...»
منبع: Huffingtonpos
Wikihow
انتهای پیام/
راه دوری هم نمیریم ازهمین کامنتها موفق یاناموفق بودن کلام شمامعلوم میشه
من خودم سه سال قبل این بلاسرم اومد سه ماه کامل گریه کردم وازاین رو تاحالا بدترین نفرین هارو درحقش کردم چون بعداشنیدم اصلا ازدواج نداشته وفقط ماروبه بازی گرفته بود اون خانم دوست خانوادگی برادرم وساکن پاکدشت بودخدامیدونه تواون مدت چقد عذاب کشیدم روز،شب ،نصف شب ساعت سه شب همش گریه میکردم وتاعمردارم تلخی اون سه ماه هیچوقت ازیادم نمیره امابه هرحال خدایی هست که به اعمال آدمها رسیدگی خواهدکرد
من دیروز این اتفاق برام افتاد البته قبلا هم اینجوری شده بود ولی ن دیگ دراین حد
سعی کنین بیش از حد عاشق نشین دوستان
بقول خودمون وابسته شخص نشین
بخدا خیلیا هستن ک تو دروان نوجوونی سر معیارای کصشر(البته ببخشیدا این کلمه رو استفاده میکنم)عاشق شدن و الان حتی تا دم مرگم رفتن ازجمله خودمن
و اینکه یه توصیه دیگم بکنم
قبلش طرفو بشناسین کسی ک کلا دو سه روزه میشناسینش میتونه طی دو سه روز بعدی کلا یه چهره دیگ از خودش نشون بده
مادرم ۳ ماه پیش فهمید دیگه کاری کرده خودمم از عاشق شدنم پشیمون شدم ،واسه همین دارم دنبال یه چیزی میگردم که از ذهنم بره کلاً مهو بشه،درسته به اون هم آسیب روحی وارد میشه ولی مجبورم واسه اینکه مادرم به بابام نگه این کار رو بکنم.
حالا هم عمم و شوهر عمم که به عبارتی دختر عمه وپسر عموی اون هم میشه می خوان از هم جدا بشن ،تو این فکرم که اگه اینا از هم تلاق بگیرن آینده ی ما چی میشه هااااااا
فعلاً
عشق پاک حس قشنگیه..
کسی که عاشق واقعی باشه نمیتونه درست زندگی کنه و تصمیم بگیره چون همه چی رو ازاحساساتش کمک میگیره و زندگیش خراب میشه
سنت خیلی کمه و هنوز نوجوان هستی و این عشق نیست هوسِ
عشقای یه طرفه خیلی سختن خیلی
سخته اینکه مردی تو دلش غم باشه نتونه اشک بریزه